عقیق:شعر آیینی به گونهای از شعر متعهدانه گفته میشود که از جهت معنایی و محتوایی سبقه کاملاً دینی دارد و از آموزههای وحیانی، فرهنگ عترت و ولایت و تاریخ اسلام سرچشمه میگیرد. مناسبتهای مذهبی، ستایش چهرههای دینی، توجه به مقولههای قدسی و ملکوتی و تزکیه و تهذیب نفس انسانی در هسته مرکزی این گونه شعری قرار دارد. جوانان زیادی در این سالها به حوزه شعر آیینی ورود کردهاند. در این میان با "محسن حسنآبادی" شاعر اهلبیت همصحبت شدهایم تا این جوان امام حسینی برایمان از مسیری که رفته و راهی که طی خواهد کرد، بگوید.
خودتان را معرفی کنید.
محسن حسنآبادی متولد 18 شهریور 1369 هستم.
کدام منطقه تهران متولد شدید؟
در محله نوبنیاد بزرگ شدم و در حال حاضر در منطقه قلهک ساکن هستم.
ورود شما به حوزه شعر به چه تاریخی بر میگردد؟
فکر میکنم سال 93 بود. علاقه زیادی به سرودن شعر داشتم اما همیشه فضای سخت و غیرممکن رو مقابل خود ترسیم میکردم و همواره یک سدی بین من و شعر بود. در سال 1393 با مجموعه بیپلاک آشنا شدم و به نوعی ورودم به حوزه شعر از این مجموعه بوجود آمد.
در همان بیپلاک اساتید خیلی خوبی بودند. رضا تاجیک و حسین فرامرزی که مسئول مجموعه بودند؛ خیلی صاحبنظر و استادند. با کمک این عزیزان به تدریج به حوزه شعر آیینی ورود کردم.
آنچه نوکری را زیبا جلوه میدهد
علاقه شما بیشتر به سرودن شعر است یا ساختن ملودی؟
واقعاً این را صراحتاً اعلام میکنم که شاعر نیستم. اصلاً هم بحث تواضع نیست، یعنی شما وقتی به سید رضا مویّدها و سازگارها بگویید شاعر، این وسط خیلی اختلاف میافتد بین من و آن اساتید اما همواره دغدغهام این بوده که در این وادی نوکری کنم، حالا میخواهد شعر باشد، مداحی باشد یا کفش جفتکردن در هیئت و مراسمات اهلبیت باشد. همهاش برایم قشنگ است.
شاعر اهلبیت بودن آداب دارد
با وجود رونق شعر آیینی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اما آسیبهای زیادی متوجه این گونه شعرسرایی است، از جمله استفاده شاعران از تعابیر زمینی به اسم شعر آیینی یا فقدان یک مرکز برای ساماندهی شعر آیینی. نظر شما چیست؟
شاعر و ترانه سرا باید مقتل بخواند، زندگینامه اهل بیت را بخواند، ادبیات آیینی مطالعه کند و بر موضوع اشراف داشته باشد. شاعر برای خلق اثر باید خلوت داشته باشد و دائم باید توسل کند. به ویژه در اشعار آیینی که خلوت و مراقبت بیشتری نیاز دارد.
هر کار و حالتی مقدماتی دارد و داشتن حال خوب هم مستلزم مقدماتی است. به نظرم شاعر باید امکان خلوت گزینی با خدا و اهلبیت را برای خود فراهم کند. خلوتگزینی آدابی دارد و باید در زمانی مشخص و در مکانی از قبل تطهیر و آماده شده نشست. برای ورود به این خلوت باید هر چه را در دل داری بیرون بگذاری و با خاطری خالی از همه تعلقات ورود کنی به این خلوت با این باور که در محضر خدا و ولی زمان هستی و آنها بصیر و سمیعاند و میبینند و میشنوند.
به نظرم شعر آیینی چند مولفه دارد؛ اول اینکه باید محبت داشته باشید، با محبت به اهلبیت مسیر برایت سهل و آسان میشود. دوم باید معرفت داشته باشید، اینکه فضائل را بشناسید. حضرت آقا هم فرمودند شعر را باید علمی دید. درست است فضا، یک فضای عشقی و عاطفی است اما باید با فضای علمی توأمان باشد. شما دارید راجع به کسی صحبت میکنید که خیلیها اجازه صحبت کردن به خودشان را نمیدهند. مثلاً شما بارها شنیدهایم که میگویند ملائکه از آسمان نازل میشوند که در مراسم اهلبیت، بالهایشان را متبرک کنند و برگردند.. دعبل خزاعی پیش حضرت رضا (ع) شعر خواند، حضرت به دعبل فرمود "مرحبا بشاعرنا و مرحبا بناصرنا". یعنی ما را یاری دادی. این یاری دادن خودش دنیایی از مطلب و مضمون است.
چگونه برخی از اشعار ماندگار میشوند. راز ماندگاری این اشعار در چیست؟
به نظرم خیلی ساده است. کار برای امام حسین (ع) باشد ماندگار میشود. جالب است شعر "بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا" که منتسب به پدر آیتالله بهجت است هیچ قاعده شعری ندارد اما شما ببینید چند سال است که بر سر زبان عموم مردم و مداحان این شعر میچرخد.
از شعر عبور کنیم و برویم به موضوع سبک و ملودی. ملودی مداحی چطور ساخته میشود؟ چرا اغلب ملودیهای مداحی شبیه موزیکهای خوانندگان است؟
یک کاری اخیراً ساختم که در دستگاه بیات بود. بعضیها گفتند این شبیه فلان آهنگ است. گفتم فلان آهنگ هم در دستگاه بیات ملودیسازی شده است. میخواهم بگویم این اشتباه گاهاً بوجود میآید اما به هر حال استفاده از ملودیها در مداحی باید شأنیت جلسات اهلبیت را داشته باشد و گاهی این رعایت نمیشود.
یعنی هیچ یک از ملودیهای مداحی از موسیقیهای پاپ تقلید نمیشود؟
چرا نمیتوانم این موضوع را رد کنم. به نظرم باید مداح طوری نوحهخوانی کند که مخاطبت را یاد امام حسین بیندازد، حالا برخیها، از ملودیهایی استفاده میکنند که مخاطب هم یاد امام حسین میافتد و هم آهنگ آن خواننده مشهور را به یاد میآورد. اینجا تناقض دارد؛ یک جای کار میلنگد.
از میان اشعاری که سرودی. کدامیک را بیشتر دوست داری؟
در میان اشعاری که سرودم، اشعاری که برای سربند دهه محرم میگویم را خیلی دوست دارم.
مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ / کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ / حسینیَت مثل کربوبلات / همش از بال ملائک فرشِه / فَرّو اِلَی الحُسَین / دلتنگی تا کجا / امسال باید بیام اربعین کربلا / آقاتر از تو نشناختم / چون با تو دنیامو ساختم / تو روضه سر به پات انداختم / ای، مهربانتر از پدر مادرم، حسین / سایهی شما یه عمر رو سرم، حسین / اربعین قرار ما تو حرم، حسین
به نظر شما ورود شعرآیینی به مسائل سیاسی و اجتماعی چه توجیه و ضرورتی دارد؟
ما داریم راجع به امام حسین صحبت میکنیم. شخصیتی سیاستمدار که نظیر ندارد. یکی از علتهای اصلی سفر امام حسین به مکه قبل از رسیدن به کربلا این بود که در میان همه قبایل که برای حج به مکه آمده بودند حضور پیدا کند و پیام خداوند را به آنها برساند؛ یعنی قرار بود آنها رسانه باشند و پیام سیدالشهدا را به عالم برسانند. بنابراین در اشعار آیینی میتوان با حد و مرز مشخص شده از مضامین سیاسی و اجتماعی استفاده کرد.
تبلیغ اولین فاکتور برای شعر آیینی
سرودن اشعار سیاسی و اجتماعی ریشه در گذشته هم دارد. مثلاً در جریان انقلاب اشعار با مضامین سیاسی و نقد به حکومت طاغوت سروده میشد و گاهی مداحان آن اشعار را میخواندند.
دقیقاً همینطور است. گذشتگان ما خاطراتی دارند که مویّد این مطلب است. شعر آیینی در بعد از انقلاب، دیگر تنها در مدح یا سوگ نبود بلکه ابعاد عارفانه، عاشقانه و سیاسی پیدا کرده که امر مبارکی تلقی می شود. بحث تبلیغ اولین فاکتور برای شعر آیینی است. شاعران در شعر آیینی باید مروج تبلیغ باشند نه آنکه به جای تبلیغ، ناخواسته آثارشان ضد تبلیغ به شمار آید. در این زمینه باید تناسب رعایت شود. امروزِ روز، شما اگر آن تناسب را رعایت نکنید شاید نتیجه عکس بدهد. خیلی باید هنرمندانه باشد. اتفاقاً کار شاعر و مداح است که هنرمندانه به این قضیه اشاره کند.
منبع:تسنیم