عقیق: دو سال از آن روزهای بهت و اشک میگذرد. روزهایی که باز هم ثابت شد جهان با وجود آمریکا و تروریستهایی که در دامان خود میپرورد، جای امنی نیست. سیزدهم دی ۱۳۹۸ تا همیشه در دل مردم ایران زخمی کاری خواهد بود و شهادت قهرمان بزرگ سردار قاسم سلیمانی را از یاد نخواهند برد. نه او و قهرمانیهایش را و نه اغین را که حضور او در منطقه کابوسی بود برای آمریکا. در آستانه شهادت سردار نگاهی میاندازیم به کتابهایی که درباره این سردار بزرگ و قهرمان ملی در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
دلنوشتههایی در «شاید پیش از اذان صبح»
احمد یوسفزاده، یکی از بسیجیهای همرزم سردار سلیمانی بود. او با حضورش در جبهه مخالفت میکرد به دلیل اینکه اگر با سن کمش اسیر میشد، عراقیها این موضوع را دستمایه تبلیغاتیشان قرار میدهند همین اتفاق هم روی داد و ماجرای «آن بیست و سه نفر» شکل گرفت.
نویسنده کتاب چند سال پس از دوران اسارت به عرصه روزنامهنگاری و نوشتن وارد شد. هر چند وقت یکبار سردار را میدید و مطالبش را برای وی میخواند. زمانی که حاج قاسم سلیمانی فرمانده میشود، میدانست هر لحظه خطر حاج قاسم را تهدید میکند. گاهی دلنوشتههایی در این زمینه در روزنامه و فضای مجازی منتشر میکرد
زمانی هم که حاج قاسم سلیمانی کتاب «آن بیستوسه نفر» را پس از تقریظ رهبری بر این کتاب خواند، نامه قشنگی برای نویسندهاش نوشت. نویسنده کتاب را در فضای مجازی منتشر کرد. حاج قاسم حتی به پشت صحنه فیلمبرداری فیلم «۲۳ نفر» آمد.
بعد از شهادت سردار، دلتنگیهای یوسفزاده بیشتر شد و چیزهایی در اینباره مینوشت. تصمیم گرفت این دلنوشتهها را جمعآوری و در قالب کتاب منتشر کند. نویسنده کتاب این دغدغه را داشت که آیا این کتاب که مجموعه دلنوشته و خاطرات است، میتواند مانند «آن بیستوسه نفر» با قلب مردم ارتباط برقرار کند و مردم آن را دوست داشته باشند. بازخوردها نشان داد که این اتفاق افتاد و رسیدن به چاپ چهارم در مدت ۲۰ روز هم این موضوع را نشان داد.
روایت اشک و بهت در «هزار جان گرامی»
«هزار جان گرامی» شهادتنامهای است بر داغ سنگین یک ماتم بزرگ. در این مجموعه تلاش شده با روایت غم و اندوه فقدان شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، با نوشتن و گفتن از روزهای تبدارِ دیماهِ سرد ۱۳۹۸، امید برآمده از دل مردم ماتمزده حاضر در مراسمهای تشییع و بزرگداشت و شورِ برخاسته از سویدای دل عزاداران سربازان حسین را به خودمان و برای آیندگان یادآوری شود.
خانم ساجده ابراهیمی یکی از کسانیست که همت کرده و مجموعه از روایتهای شهادت و بدرقه و تشییع حاجقاسم را توسط گروهی از نویسندگان گردهم آورده است به نام «هزار جان گرامی».
کتابی که نامش همان اول آتش به جان میاندازد و به فکر میروی و «لا یوم کیومک یا ابا عبدلله» چنان برایت، با همین عنوان کوچک کتاب، جان میگیرد که دائم زمزمه میکنی؛ حسین جان! مگر با تو چه کردهاند که داغی چُنین را در چنین زمانهای و با هزاران احتمالی که میدادیم بر نمیتابیم و این تازه یکی از آن جانانیست که به رستاخیز در کنارت قامت خواهد افراشت. کتاب را که باز میکنی هر کدام از راویان را با چشم خونین و دل به داغ نشسته به بدرقه میبینی.
خانم ابراهیمی در درآمد کتاب نوشته : :فراخوان روایت رستاخیز در ابتدا دعوتی دوستانه و بیتکلف از نویسندگان و نام آشنایان برای ثبت خاطرههایشان از حضور یا غیاب در مراسم تشییع سرداران شهید بود اما ضرورت ثبت نگاهها و اتفاقهای متعدد, ما را بر آن داشت تا مردم را به رستاخیز دعوت کنیم. که نتیجهی آن شد هزار جان گرامی مجموعه رستاخیز جانان.»
این روایتها همه اشک و بهت دارند. کلمههایشان را که میخوانی انگار راوی خودت هستی و آن روز همانجا, همانطور همان ساعتها را گذراندهای.
«صبح شام» و سردار
«صبح شام» نوشته محمدمحسن مصحفی، روایتی از بحران سوریه است که براساس خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان نوشته شده است. سابقه روابط دیپلماتیک میان تهران و دمشق به میانههای دهه بیست شمسی بر میشود و از همان سالها تا به امروز، میتوان دید که ارتباط میان دو کشور ایران و سوریه، هیچگاه بر مبنای دشمنی نبوده است. امیرعبدالهیان میگوید سردار سلیمانی پیگیر انتشار این کتاب بوده است. او دراینباره میگوید: «ابتکار تدوین این خاطرات به توصیه قهرمان بینالمللی مبارزه با تروریسم، سردار حاج قاسم سلیمانی بازمیگردد که یک سال قبل از شهادت و آسمانی شدن، در دیداری تأکید کرد که برای انتقال پیام رشادتها، شهادتها، شجاعتها و حتی جنایات و خیانتها در سوریه و منطقه غرب آسیا، بخشی از خاطرات خود را مکتوب و منتشر کنم. سردار با وجود مشغلههای فراوانی که داشت، هیچ وقت از مسائل ریز و جزیی هم چشمپوشی نمیکرد و من با تأکیدشان کار روی خاطرات را شروع کردم؛ البته خودشان هم وقایع دوران مسئولیت خود را در دفترهایی نوشتهاند و در زمان مناسبی منتشر خواهد شد.»
در بخش نخست، بیداری جهان اسلام و عرب و مقابله هایی که با آن رخ داد، سواستفاده هایی که از ایجاد شکاف میان شیعه و سنی صورت گرفت، انگیزه های اقتصادی آمریکا برای مداخلات نظامی و اهداف او از ترویج دموکراسی در جهان عرب، تفاوت میان اعتراضات سوریه و سایر کشورهای عربی، تلاش های سیاسی صورت گرفته میان تهران و دمشق، طرح چهارماده ای ایران، فشارهای روانی سنگین بر دمشق، منافع کشورهایی نظیر عربستان سعودی، قطر و ترکیه از بحران سوریه، مواضع و رویکرد روسیه و چین در قبال بحران سوریه، کمک های بشردوستانه ایران و کمک های مستشاری در حوزه ی اجتماعی و سیاسی، تقسیم بندی گروه های معارض و تروریستی، ضرورت عملکرد مدافعان حرم و جمع بندی وضعیت سوریه بعد از بحران مورد بررسی قرار گرفته و در بخش دوم به تلاش های دیپلماتیک و سفرهایی که در ارتباط با تحولات منطقه صورت گرفته، پرداخته است. بخش سوم کتاب اما نقش بی بدیل سردار سلیمانی در کنترل بحران سوریه و تامین امنیت ایران و سایر کشورهای منطقه را به تصویر می کشد و یکی از بخشهای بسیار مهم کتاب است.
۵ نمایشنامه در «من قاسم سلیمانیام»
«من قاسم سلیمانیام» مجموعهای از پنج نمایشنامه به نوشته «مرتضی شاهکرم» است که نشر سوره مهر به چاپ رسانده است. این مجموعه که برای آشنایی بیشتر مخاطبان با منش و معرفت یاران و سربازان شهید قاسم سلیمانی نوشته شده است، نمایشنامههایی هستند مناسب با اجرای خیابانی. گفتگویی داشتیم با محسن شاهکرم درباره این مجموعه و چند و چون نگارش آن. این نمایشنامهنویس ۱۵ سال است که حرفهای به کار نوشتن مشغول است از او پیش از این چندین نمایشنامه با نامهای عندالمطالبه، سانتیمتر و... به چاپ رسیده است.
کتاب «من قاسم سلیمانیام» مجموعهای جمعوجور شامل پنج نمایشنامهی کوتاه است: «مهندس مین»، «مفقود دوم»، «سرباز سردار»، «کاخ ریاست جمهوری» و «من قاسم سلیمانیام» که بولد شده و به عنوان اسم کتاب روی جلد نشسته. مؤلف دهه شصتی کتاب، مرتضی شاهکرم نویسنده، کارگردان، طراح صحنه و بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینماست. او اصالتا خرمشهریست و در دانشگاه در رشته کارگردانی تحصیل کرده است. کارنامه شاهکرم در حوزه تألیف کتاب هم مانند حوزه تئاتر و فیلم و سریال پربار است. کتابهایی مثل «گندم»، «برونسی»، «سانتیمتر»، «آقای قاضی صدایم را نمیشنوی» و... از جمله آثار مکتوب او و سینمایی «شب واقعه» و «اینجا خانه من است» و سریال «نجلا» از تجربههای بازیگری اوست.
منبع:فارس