عقیق: ماندن و کسب عزت و آبرو در وادی اهل بیت(ع) به راحتی نصیب هرکسی نمیشود. اخلاص و معرفت در راه خدمت به خاندان اهل بیت از ویژگیهایی است که تنها با باورهای قلبی اتفاق میافتد. حاج غلامرضا سازگار، مداح و شاعر بنام اهل بیت(ع) از آن گروه افرادی است که برای اذن ورود به این دستگاه، ریاضت کشیده و با 60 سال خدمت خالصانه توانسته در این راه پربرکت عزت داشته باشد. گفتههای مهم ایشان را از سالهای خادمی میخوانیم.
در فضای معنوی رشد کردم
علاقه به هیات و مداحی ریشه در کودکی من دارد. در قدیم والدین ارادت زیادی به اهل بیت داشتند. پدرومادر من هم هر وقت به روضه میرفتند، مرا با خود می بردند. علاوه بر روضهها، هرشب به نماز جماعت میرفتیم و روزهای جمعه نیز در نماز جمعه شرکت میکردیم. این طور شد که من در فضاهای معنوی رشد کنم و توفیقاتی که امروز بدست آوردم را تاحد زیادی مدیون خانواده خود بدانم.
مداحی را از امام حسین(ع) خواستم
از سن 10، 12 سالگی، عشق به خوانندگی برای امام حسین(ع) در من جان گرفت. همه چیز از آنجایی شروع شد که در یکی از روضهها با مداحی نوجوانی هم سن و سال خودم، بسیار منقلب شدم و همانجا از امام حسین(ع) خواستم تا مرا در این راه قرار دهد و دستم را بگیرد که این اتفاق افتاد و از همان دوران نوجوانی مداحی را شروع کردم. بعد از آن در دورهای چاپخانه و نانوایی کار کردم. اما حدود 40 سال پیش از همه این مشاغل دل کندم و تمام زندگیم شد امام حسین(ع).
مداحی شغل نیست
هیچگاه به مداحی مانند یک شغل نگاه نکردم. معتقدم اهل بیت روزی ما را میدهند. اگر یک مداح بداند، خداوند چه قداستی به او داده و مستع بداند که چه سعادتی نصیبش شده، هیچ وقت از بعد مادی به مراسمها نگاه نمیکند و قدر این نعمت الهی را بیشتر میداند.
هدفم، رضای خداست
در طول تمام این سالها هدفی نداشتم جز رضای خدا. من فقط به عشق اهل بیت شعر گفتهام و تمام کتابهایم آیینی، انقلابی و مربوط به شهداست که امیدوارم خداوند راضی باشد. درست است که به لطف خدا تا امروز، جامعه مرا به عنوان مداح و شاعری پرکار پذیرفته، اما مهمتر این است که خداوند مرا بپذیرد.
شاعری را بیشتر دوست دارم
مداحی و شاعری خدمت به اهل بیت است اما من شاعری را بیشتر دوست دارم، زیرا شعر ماندگار است و صدا فانی. امروز بیش از 35 جلد کتاب شعر دارم که بعد از من هم باقی خواهند ماند.
بیسوادی و بیتقوایی آفت مداحی است
شعر آیینی خوب باید چند خصلت داشته باشد که مهمترین آن، حفظ شأن و گفتار اهل بیت است. در حال حاضر با کمبود و شاعر و شعر خوب مواجه نیستیم اما واقعا جای تاسف است که با این حال برخی مداحان، شعر خوب ندارند و مطالعهای در زمینه روایات و آیات ندارند. متاسفانه برخی از مداحان جوان فکر میکنند که هرچه بگویند و مردم گریه کنند، خوب است اما اینطور نیست و باید از آفتهای مداحی یعنی بیاستادی، بیسوادی و بیتقوایی دوری کرد. البته ما مداحان خوبی داریم که یک مقتل سیار هستند که شعر خوب و مفید انتخاب میکند.
منبر خوب را هم خدا و هم مردم میپسندد
ما 4 منبر داریم. منبری که مردم میپسندند و خدا نمیپسندد. منبری که خدا میپسندد و مردم نمیپسندند. منبری که نه خدا میپسندد و نه مردم و نهایتا منبری که هم مردم میپسندند و هم خدا که طبیعتا بهترین منبر هم، همین منبر است. در این منبر هنر، علم، مطالعه و صدای خوب به کار رفته. البته صدای خوب در رده آخر قرار میگیرد. درست همانطور که رهبر هم میفرمایند:«صدا از مستحبات است و میشود با حرف خوب و بدون صدا هم، روی مردم اثر گذاشت.»
خاطرهای از دیدار با رهبر
یکبار که نزد حضرت آقا رفته بودم با بیان حکایتی برای ایشان عرض کردم که روزی فردی خدمت امام موسیابنجعفر(ع) رسید وعرض کرد: یابن رسول الله! من چیزی نداشتم که به خدمت شما بیاورم، جز سه خط شعر که در رثای امام حسین(ع) سرودم. لذا به اذن امام(ع) شعر را قرائت کرد و امام(ع) نیز در جواب این سروده و اظهار ارادت، تمام هدایایی که از صبح نزد ایشان آورده بودند را به او داد. پس از نقل این حکایت به آقا (مقام معظم رهبری) عرض کردم که من نیز 30 خط شعر سرودم که ایشان نیز با شوخ طبعی همیشگی خودشان، آب پاکی را روی دستم ریختند و فرمودند: «ولی برای ما هدیه نیاوردند.»
چاپ کتاب شعر به کمک همسر
قبل از هرچیز باید به این نکته اشاره کنم که من واقعا مدیون خانواده ام هستم، چون در همه حال همراهیم کرده اند. حتی زمانی که می خواستم کتاب هایم را چاپ کنم، همه اشعارم پراکنده بود و جمع آوری این اشعار، اصلا کار ساده ای نبود اما خانمم زحمت زیادی کشید تا کتب شعرهایم به چاپ برسد. خود ایشان از خادمان اهل بیت هستند و خیلی خوب مرا درک می کنند. به همین خاطر هرگاه که می خواهم شعر جدیدی بگویم، محیط مناسبی را برایم فراهم می کنند تا در آرامش به کارم برسم.
خوشحالم که پسرم، بعد از من نام امام حسین(ع) را زنده نگاه میدارد
زهیر، پسرم از کودکی علاقه زیادی به مداحی داشت و سرانجام نیز توانست قدم در مسیر بگذارد. نوکر امام حسین(ع) باید خودش به این کار علاقه داشته باشد و مهمتر اینکه، امام حسین(ع) باید او را انتخاب کند که به لطف اهل بیت(ع)، آقا زهیر به این کار علاقه داشت و من هم تشویقش کردم. همه چیز فقط تشویق بود و هیچ اجباری وجود نداشت. البته باید بگویم که امروز واقعا از ورود پسرم به این وادی خوشحالم و حس خوبی دارم از اینکه می دانم بعد از من، آقا زهیر نام امام حسین(ع) را زنده نگه می دارد. من و پسرم تنها مداحان خانواده سازگار هستیم. برادرهای من همگی در کار فرش هستند و راه من از آن ها سواست. اتفاقا گاهی که با آن ها صحبت می کنیم، به شوخی به برادرهایم می گویم شما در فرش هستید و من در عرش!
به جای آوردن حق استادی
استاد مرحوم حسین مولوی که در تکامل و ترقی من، زحمت بسیاری کشیدند. ایشان هم مداح بودند و هم شاعر که هیچ وقت زحماتشان را فراموش نمی کنم.
تهیه و تنظیم: مرجان خسروی