عقیق:یک عکس سیاه و سفید به یادگار مانده از اوایل قرن، با میلههای آهنی بلند در وسط صحن مسجد گوهرشاد، تنها نشان از قصهای است که سالهاست، روایتهای متفاوتش آنقدر دهان به دهان چرخیده که به عنوان بخشی از تاریخ شفاهی شهر، گوشه کتابهای تاریخی ثبت شدهاست.
مسجد پیرزن که برخی آن را «بیوهزن» هم نوشتهاند، حکایتی است باقیمانده از سده هشتم هجری، به روزگاری که گوهرشاد خاتون تصمیم میگیرد، مسجدی را دیوار به دیوار حریم حرم مطهر رضوی سقف و ستون بزند و یادمانی ماندگار از خودش در مشهد بر جای بگذارد. سوای این عکس، یک نقشه قدیمی نیز که قدمت آن را ۱۳۴۵ هجری قمری نوشتهاند در مرکز اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد که موقعیت مسجد پیرزن با همین نام روی آن به صورت واضح و کامل ترسیم شده است. گزارش زیر نگاهی به است تاریخ این مسجد که جز یک تاریخ شفاهی، اسناد چندانی درباره چگونگی پا گرفتن بنای آن وجود ندارد.
موقعیت مکانی مسجد پیرزن/ مسجدی درون یک مسجد
به گواهی تاریخ شفاهی باقیمانده در مشهد، حوض فیروزه مسجد گوهرشاد با آب زمزم و نقش و نگار پرنیان مثالش، روزی بنایی از خشت و گل بوده است. کوخی میان کاخی که گوهرشاد در رویاها ساخته بود و میخواست تار و پودی از حقیقت برایش ببافد و همین هم میشود.
قدیمیترین عکس از مسجد پیرزن و علاقه مردم به عبادت در این مکان
«محمد احتشام کاویانیان» که در کتاب«شمسالشموس» تاریخ مختصری از بناهای حرم مطهر رضوی ارائه داده، بیآنکه اشارهای به داستان ساخت مسجد پیرزن کند، توصیفی کوتاه از شمایل آن میدهد و میگوید: «قبلتر در وسط مسجد گوهرشاد، فضایی مربعی شکل و سکو مانند بود که دور خود درگاههایی با میله و سرانداز سنگی طویل داشت. با حصیر مفروش که به مسجد پیرزن مشهور بود تا اینکه متولی مسجد گوهرشاد تصمیم گرفت در محل مسجد پیرزن حوض آب بسازد.» البته توصیفی که او ارائه میدهد، تصویر مسجد پیرزن پس از بازسازی آن به سال ۱۰۸۸ هجری قمری است و از نمای مسجد در دوره تیموری هیچ شرح مکتوبی وجود ندارد.
پیرزنی که خانهاش را به گوهرشاد نفروخت
اما اینکه چگونه مسجدی محقر و خشتی در دل مسجد جامعی با عظمت گوهرشاد قرار گرفته، داستانی است که «حجتالاسلام حسین انصاریان» آن را در کتاب «عرفان اسلامی» اینطور روایت میکند: «مرقد مطهر حضرت ثامنالائمه نیازمند مسجدی آبرومند جهت عبادت زائران و طاعت مطیعان و تدریس مدرسان بود. قرعه این فال الهی به نام گوهرشاد خانم همسر شاهرخ میرزا تیموری افتاد. او تمام خانهها و زمینهای اطراف را برای ساختن مسجد خرید. تنها یک پیرزن حاضر نشد که محل مسکونی خود را بفروشد. این در حالی بود که منزل او وسط مسجد میافتاد. با این همه گوهرشاد خاتون از خرید آن منصرف شده، زیرا نمیخواست در ساخته شدن مسجد به احدی کمترین ظلمی شود. پس از ساخته شدن مسجد پیرزن که شکوه گوهرشاد را میبیند، خانه خود را به عنوان محل عبادت وقف میکند. این عبادتگاه که به مسجد پیرزن معروف میشود تا سالیان دراز تجلی داشت.»
«سرپرسی مولزورث سایکس» هم که بین سالهای ۱۹۰۵ تا۱۹۱۳ میلادی، سرکنسول انگلیس در خراسان بوده در کتاب«تاریخایران» درباره مسجد پیرزن چنین شرح میدهد:« حکایت میکنند که بانوی سالخوردهای قطعه زمینی در آن حوالی(محدوده مسجد گوهرشاد) داشته که مورد نیاز گوهرشاد بوده ولی پیرزن به هیچ قیمتی حاضر به فروش آن نمیشود. میگویند او آنقدر اصرار و پافشاری میکند تا بالاخره مسجد را در اطراف و گرداگرد ملک او میسازند و او خود بعدها مسجدی در آن به صورت جداگانه میسازد که مسجد پیرزن نام میگیرد و نگارنده آن را دیدهام و مانند «وامبری(یک سیاح معروف انگلیسی که به آسیا سفر کرده است) معتقدم که مسجد گوهرشاد از مساجد سمرقند بسی زیباتر است».
مسجد پیرزن چندی پیش از تخریب
مسجد کوچکی که جایگاه بزرگان بود
اما این مسجد کوچک، گویا پیش از تخریب و تبدیل آن به وضوخانه، محل آمد و شد بزرگان بسیاری بوده است و آنقدر اهمیت داشته که در آن علاوه بر نماز جماعت، محافل بیان و تفسیر حدیث برگزار میشده است. برای نمونه «احمد مهدوی دامغانی» در کتابچه شناختنامه «مرحوم محدث قمی» که پس از برگزاری کنگره ایشان در سال ۱۳۸۹ خورشیدی در قم به چاپ رسیده، شرح روایتی ارائه داده که در بخشی از آن، از مسجد پیرزن یاد شده است: «پدرم نیز مانند همه اقران خود به مرحوم محدث قمی رضیا...عنه، فوق العاده اخلاص و احترام میورزید و در زمانی که آن بزرگمرد جلیلالقدر در مشهد اقامت داشت و به خواهش فضلای حوزه علمیه شهر، شبها بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد غیر مسقف معروف به مسجد پیرزن که در وسط مسجد گوهرشاد قرار داشت و با طارمیهای آهنی و ستونهای کوتاه سنگی محصور و از صحن مسجد مجزا بود و اکنون حوض بزرگ مسجد گوهرشاد و قسمتی از صحن بر جای آن واقع شده است، روایت احادیث و سنن را میفرمود و پدرم از حاضران همیشگی آن محفل منور مقدس بود.»
«غلامرضا جلالی» نیز در کتاب «مشاهیر مدفون در حرم رضوی» در ذکر یاد یکی از بزرگان مینویسد: «حاج شیخ رمضانعلی قوچانی از علمای زاهد و متقی بود و عوام و خواص به او توجه داشتند. او از شاگردان آخوند خراسانی است و در مسجد معروف به پیرزن که اکنون در محل مسجد گوهرشاد به شکل حوض بزرگی درآمده است، نماز میخواند».
حوزی که در مسجد گوهرشاد به جای مسجد پیرزن ساخته شد
حکایت زال بیک و صفهای که او ساخت
روایت متفاوت دیگری نیز درباره مسجد پیرزن وجود دارد که از اشعار نقش خورده بر کتیبه «زال بیک» در حرم ریشه گرفته است. در این روایت، راویان معتقدند بخشی از مسجد گوهرشاد در زلزله مشهد به سال ۱۰۸۴ هجری قمری تخریب شده و بعدها به دست «زالبیک» نامی تعمیر میشود. او در صحن مسجد، ستونهایی سنگی میسازد و به همین دلیل به مرور این بخش با نام او شناخته میشود. نامی که بعدها پسوند «زال» آن به «زن» کوتاه شده و تغییر میکند.
در اشعار نقش خورده بر روی کتیبه زالبیک آمده است:
بهر تعمیرش به نام زال بیک
از مقیمان زمان آمد مثال
داد اتمامش به اندک فرصتی
بِه ز هر نقشی که میبندد خیال
در تفکر بود معمارِ خرد
از برای گفتنِ تاریخ سال
ناگهان بر صفحه از کلک قضا
شد رقم «تعمیر مسجد کرد زال»
(عمل حقیر فقیر عاصی شجاع بناء اصفهانی. ۱۰۸۸).
مسجدی بدون سقف که در وسط مسجد گوهر شاد وجود داشت
ماجرای تبدیل صفه پیرزن به حوضخانه
پس از این است که محدوده مسجد پیرزن به صورت صفهای در میآید که حدود ۲۰ سانتیمتر از صحن حیاط مسجد گوهرشاد بالاتر بوده است. در اطراف این صفه هم ستونهای سنگی به هم پیوستهای وجود داشته که فضای مسجد را از صحن جدا میکرده است. «عبدالحمیدمولوی» مینویسد که این محل را در دفتر مسجد گوهرشاد به نام «چهارچوب» مینوشتهاند و رسم بوده کف صفه را با حصیر فرش میکردهاند تا نمازگزاران بتوانند از آن استفاده کنند. گویا در چهار طرف صفه، چهار حوض وجود داشته و آب نهری که از میان حرم میگذشته، پس از عبور از کانالهای این چهار حوض به داخل شهر جاری میشده است.
این فضای صفه مانند هم اما در حوالی سال ۱۳۲۶خورشیدی تخریب و به وضوخانه تبدیل میشود. ماجرای این تغییر نیز از این قرار است که گویا بین سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ خورشیدی حرم و مسجد گوهرشاد که از طریق لولهکشی قنات سناباد مشروب میشدهاند با کمبود آب مواجه میشوند آنچنان که نمازگزاران به ناچار برای وضوگرفتن از آب چاهی که در صحن بوده استفاده میکردهاند. ۵ سال بعد از این تاریخ، «حاج محمدباقر کلکتهچی تبریزی» که یکی از تجار بنام مشهد بوده، تصمیم میگیرد که با هزینه شخصی، آب لولهکشی را به مسجد گوهرشاد بکشاند. او همچنین در محل مظهر قنات «سرده» در باغ اداره کل اوقاف خراسان، منبع آب جدیدی میسازد. این کار یک سال به درازا میکشد اما در نهایت پس از چهار کیلومتر لولهکشی، آب تصفیه شده در مسجد گوهرشاد جریان مییابد و درست در همین زمان است که مسجد پیرزن به حوض تبدیل و در اطراف آن شیرهایی نصب میشود.
منبع:فارس