عقیق:آنهایی که گذرشان به جبهههای نبرد در دوران دفاع مقدس افتاده است بهیاد میآورند که بر فضای جبههها روحیه خاصی حاکم بود که از آن با عنوان فرهنگ جبهه یاد میشد. در ایام نزدیک به عملیات این روحیه اوج میگرفت و مناظر بدیعی از روح متعالی انسانی را به نمایش میگذاشت؛ مناظر شوقانگیزی که تکرار آنها بهندرت اتفاق میافتد.
حاملان این فرهنگ و معنویت جوانهایی بودند که در اخلاص، ایمان، صفای باطن و نورانیت بیبدیل بودند و در میعادگاه جبههها خود را در محضر الهی یافته و با مراقبه و خودسازی مراحل کمال را طی کرده بودند و در آستانه شهادت عروج به جوار الهی برایشان ممکن شده بود. حال عجیب آنان هنگام نماز و یا در مراسم عزاداری برای اهلبیت(ع) هر بینندهای را به حسرت وامیداشت. در گفتوگویی با "محمود ژولیده" شاعر آیینی و جانبازِ هشت سال دفاع مقدس به موضوع فرهنگ عاشورایی در جبههها و حالوهوای رزمندگان در ایام محرم و صفر پرداختهایم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید و بخشی از این مصاحبه را در ویدئوی زیر مشاهده میکنید.
* امسال، همزمان شدن هفته دفاع مقدس با ایام صفر و ایام سوگواری برای سیدالهشدا(ع) و یارانش، استعارهای تقویمی از پیوند معنایی و عملی دو قطعه از تاریخ بوجود آورده است. وجود فرهنگ عاشورایی در میان رزمندگان چه تأثیری در گسترش معنویت در جبههها رقم زده بود؟
موضوع معنویت در جنگ یک موضوع گسترده است، اساساً اینکه رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) فرمودهاند "جبهه یک دانشگاه است"، دلیلش این بود که جبهه، رنگوبوی عاشورایی و فاطمی(ع) داشت. وجود فرهنگ عاشورا میان رزمندگان، عامل شورآفرینی برای حضور در جبههها و دفاع از حقانیت جبهه بود. معنویت و معارف اهلبیت(ع) همه افراد را کنار یکدیگر جمع کرده بود. آن دسته از افرادی که حرّگونه به جبههها میآمدند عاشقانه شیفته معارف امام حسین(ع) میشدند. بُنمایه بسیاری از نطقهای جبهه و وصیتنامههای شهدا، همچنین اشعار نوحهها و شورآفرینیها، حول موضوع کربلا و عاشورا بود، بنابراین در دوران دفاع مقدس تمرکز روی واقعه کربلا بهعنوان نماد مقاومت و مظلومیت مقابل ظالمان و متجاوزان قرار گرفت.
شور و هیجان در شبهای عملیات
سلیقهها و روشهای برگزاری مراسم عزاداری در جبههها متفاوت بود، هر گردانی، سلیقه و ویژگی خاص خودش را داشت، مثلاً یک گردان به روضه توجه خاصی داشت و گردان دیگری به سینهزنی میپرداخت، در این میان گردانهایی بودند که اهل منبر و شنیدن معارف بودند. اقشار مختلف نیز در این گردانها حضور داشتند. همه این سلیقهها در شبهای عملیات اوج میگرفت و آن دسته از رزمندگانی که از آرامش خاصی برخوردار بودند در این شبها، شور و هیجان پیدا میکردند. رزمندگان در شبهای عملیات خود را کنار اهلبیت(ع) میدیدند. دعا و توسل یکی از برنامههای همیشگی پیش از عملیاتها بود و برای غنا بخشیدن به اینگونه برنامهها همواره گروهی از مداحان در سنگرهای جمعی رزمندگان حضور مییافتند.
اغلب رزمندگان در شبهای عملیات، چهرهای متبسم و شهدایی بهدست میآوردند، اشک از چشمانشان بند نمیآمد. اینکه گاهی تصاویری از به آغوشکشیدن رزمندگان در شبهای عملیات در رسانهها پخش میشود، کاملاً صحیح است. بههرحال برگزاری برنامههای مذهبی و عزاداری بهمنظور تقویت بنیه معنوی رزمندگان جبهه تا پایان جنگ ادامه داشت.
سیر و سلوک معنوی رزمندگان در ایام محرم
اغلب کسانی که بهعنوان رزمنده، داوطلب اعزام به جبهه بودند در ماه محرم، شور و حال خاصی داشتند. آنان چون از شهر خودشان صدها کیلومتر دورتر بودند، همین جدایی، حسوحال معنوی عجیبی در آنان ایجاد میکرد. برخی از آنها برای دهه محرم به دیار و شهرشان بازمیگشتند. رزمندگان ساکن تهران اغلب در این ایام به تهران میآمدند و در مراسمات مختلف از جمله مراسم حاج منصور ارضی در مسجد جامع حضور پیدا میکردند. خاطرم است که حاج منصور در پایان روز عاشورا تأکید میکرد که "شما یک دهه عزاداری کردید و برای مصائب امام حسین(ع) سینهزنی کردید؛ از فردا دوباره باید در جبههها حاضر شویم و در مقابل دشمن، سینهسپر کنیم."
پیوند هیئتهای مذهبی با جبهه
دانشگاه معنویت از گرهخوردگی هیئتهای مذهبی و جبهه ایجاد شد. حضور طلاب و علما در جبههها نیز تأثیر زیادی در توسعه فرهنگ و معارف اهلبیت(ع) داشت. اعزام مبلّغ از سوی حوزههای علمیه با هدف توسعه معنویت در جبهه انجام میگرفت، بههرحال معنویت در جبهه یکی از ویژگیها و برتریهای رزمندگان ما نسبت به دشمن بعثی در دوران دفاع مقدس بود که ما به آن میبالیم و در تاریخ ماندگار خواهد شد.
شعری درباره حالوهوای رزمندگان در شب عملیات کربلای5 سرودهاید، اگر امکان دارد برایمان بخوانید.
شبی یاران درون خیمه بودند
همه آهنگ حمله میسرودند
که فرمان آمد ای یاران بیایید
برای حملهای آماده باشید
به سر دوران هجر و رنج آمد
زمان کربلای پنج آمد
همه با اشک شوق و روی خندان
شدند آماده دیدار جانان
عجب شوری درون خیمهها بود
که ذکر حضرت زهرا بهپا بود
یکی میگفت یا رب کن عنایت
دهم این جان ناقابل برایت
ره دشت و ره صحرا بگیرم
تقاص سیلیِ زهرا بگیرم
یکی میگفت با آوای خسته
کجایی مادر پهلوشکسته
قسم بر حیدر و بر کودکانت
بگیرم انتقام از دشمنانت
شب حمله شب معراج یاران
شب آزادیِ چابکسواران
همه خوشحال و خندان میدویدند
تو گویی سوی جانان میدویدند
در آن لحظه رخ دلدار دیدند
صدای مادرش زهرا شنیدند
بیایید ای عزیزانم بیایید
شما یاران و فرزندان مایید
شما شمع جهانافروز هستید
بهحق محسنم پیروز هستید