عقیق:حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در یادداشتی به جایگاه مرحوم آیت الله مصباح یزدی پرداخته است که متن آن بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان و دشمنان در حق علامه استاد مصباح یزدی کوتاهی یا ستم کردند. برخی از دوستان ناآگاهانه تنها چهره سیاسی از وی نشان دادند و او را پدر معنوی حزبی خواندند.
دشمنان هم آگاهانه به تخریب این دانشمند و حکیم برجسته معاصر پرداختند و جاهلان و بیماران ادامه دادند.
اگر آیت الله مصباح یزدی در آلمان بود همچون کانت، حرمت تفلسف او نگه می داشتند و اگر در آمریکا بود، اندیشه او را معیار ایدئولوژی خود می ساختند.
ای کاش شاگردانش به ترویج اندیشه حکمی او می پرداختند.
اما استاد مصباح یزدی کیست؟ بنده از آغاز دهه شصت با معظم له آشنا شدم. ابتدا مباحث معارف قرآن این قرآن شناس عمیق را استماع می کردم و سپس شرکت در جلسات وی در دزفول که روشنگر اهل معرفت بود.
اولین کتاب فلسفی که خواندم فلسفتنا شهید صدر بود که به توصیه معظم له درس هایشان را استماع کردم و ایشان متواضعانه اشکالات این مسکین را برطرف می کرد.
این فقیر تا آخر عمر با برکت این مفسر حکیم، خوشه چین دانش او بود و ممکن نبود دیداری شود و درسی نیاموزد.
علامه مصباح یزدی متفکری حکیم و نظریه پردازی دقیق بود. فلسفه را با روش استدلالی و معارف قرآن را با روش استظهاری و استنطاقی و تفقه را با روش اجتهادی بحث می کرد.
«وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»
حقا که این مجاهد علامه، نظریه پرداز در فلسفه اخلاق و علم النفس و هستی شناسی و معرفت شناسی و دین شناسی و فلسفه الاجتماع بود.
وقتی توفیق دیدار حاصل می شد هویت متواضعانه و متعبدانه او نمایان بود.
چقدر خوش می گذشت وقتی به ایشان در نماز اقتدا می کردم؛ نماز ملکوتی آیت الله العظمی بهجت را تداعی داشت. رکوع و سجودش مملو از توجه بود.«إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ».
درس اخلاق استاد در دفتر مقام معظم رهبری، سیراب کننده اهل اخوت با مومنان بود «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».
استاد مصباح یزدی ولایت مداری باورمند به مردم بود و نقش مردم در حکومت داری را حداکثری می دانست؛ نقشی که مدعیان مردم داری نه در نظر و نه در عمل بدان اعتقاد نداشتند. ولایتمداری او هم با ولایتمداری سیاسیون متفاوت بود؛ واقعی و حقیقی و خالصانه، زیست ولایتمدار داشت.
مرحوم حکیم مصباح یزدی اهل تجارت نبود؛ اگر بود فقط با خدا بود و لذا اهل ذکر و نماز و انفاق و خشیت الهی بود.
«رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»
اسلام علامه مصباح، اسلام ناب محمدی و اسلام امام خمینی بود و همین بس است که هرچه متحجران و مرتجعان، تخریب و توهینش کنند؛ اما هیچ تخریبی و توهینی، این حکیم نظریه پرداز را به حاشیه نمی راند.
علامه مصباح یزدی همیشه در متن انقلاب زنده است.
«الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَیٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآب»
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
عبدالحسین خسروپناه
شاگرد علامه آیت الله مصباح یزدی
۱۳ تیر ۱۴۰۰
منبع:حوزه