عقیق:طاهره سترگ؛ مادران شهدا زینبیوار زندگی کرده و سرتاسر زندگی خود را با توجه به آیات نورانی قرآن پیوند زده و نهال وجودی خویش را از همان باطن، نورانی و پربار کرده بودند. سبک تربیتی آنها برگرفته از مکتب اهل بیت(علیهم السالم) بوده و فرزندان خود را عاشورایی و شهادت طلب بار آوردند؛ زندگیشان ساده و همراه با دلنشینی و همواره در اندیشه حمایت از ولایت فقیه متکی بر خدمت خالصانه بود. آنها در عمق وجود خود، از همان اوان جوانی برای زنده نگه داشتن انقلاب و برای حفظ ارزشهایشان، فرزندانی حقطلب و مطالبهگر، به بار آوردند تا جایی که حاضر شدند؛ تنها داراییشان را که فرزندشان بود؛ تقدیم راه خدا کنند و پیکر گلگون شده آنها را ببینند ولی خم به ابرو نیاورند تا سالها سکوت از این غم، امانشان را از زندگی برباید.
رسالت ما رساندن صدای مادران شهیدان و نشان دادن راهشان به حق طلبانی همچون آنهاست که شروع آن با تکریم جایگاه مادران آسمانی شهدا قرین بوده و میتوان روح با عظمت آنان را با تأسی از حضرت ام البنین(سالم الله علیها)؛ پیوند داد که توانستند اینگونه در سکوت خود، فرزندان خود را با رضایت و یا تشویق؛ راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل کنند تا از آرمانهای انقلاب ولایت فقیه حراست کنند. مادران شهدا گنجینههای تاریخی اسلام بوده و هستند اما به دلیل غفلت از ایشان، با فقدان یا نبودن در کنارشان؛ در حال فراموش شدن هستند.
نقش سازنده آنها در انسانسازی قابل توجه است. حضرت امام خمینی(ره) زن را یک انسان و مربی بزرگ معرفی کرده است و در معرفی بعد انسانی زن فرمودهاند:« قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز....اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته شود؛ ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد» پس مادری کردن یعنی «انسان سازی» و این به معنای گره زدن آینده بشریت به سبب زن و آن هم در نقش مادر است. شاید بتوان نقش مربیگری مادران شهدا را در حیطه زیستی – عاطفی - اجتماعی مهم دانست که نشان دهنده این است زندگی آنها با مفاهیم دینی ما منطبق است.
از جمله نقش بسیار تعیینکننده مادران شهدا، از هنگام انعقاد نطفه تا رسیدن به سن آموزش و رفتن به مدرسه است که در مقایسه با نقش پدر بسیار با اهمیتتر است چرا که در دوران جنینی، مادر مستقیمترین نقش را داراست. در اسلام، خانواده موظف است که جهانبینی صحیح الهی و اسلامی یعنی اصول دین را به فرزند خود بیاموزد و او را با احکام شرعی و ارزشها آشنا کند. این در حالی است که این مادران با وضو به فرزندان خود شیر میدادند و همواره سعی میکردند رو به قبله استراحت کنند و یا اغلب با صدای تلاوت قرآن، این حکمتهای نورانی را در روان ناخودآگاه جنین و یا طفل خود ثبت و ضبط کردند؛ از این رو فرزندانشان را در محیطی رشد دادند که مهر و محبت و نورانیت، فضای منزل را پر کرده و اساساً شخصیت آنها همراه با ایمان شکوفا شده بود.
جامعهشناسان همچون کاردینر که بحث شخصیت اساسی را عنوان کرده، معتقدند: «در افراد هر جامعه صفاتی مشترک میتوان یافت و آن صفات که شخصیت اساسی آنان را تشکیل میدهد، معلول نهادهای نخستین اجتماعی است و هم آن صفات به نوبه خود در نهادهای ثانویه آن جامعه منعکس میشود و بر آن اثر مینهد؛ در جامعهای که تربیت کودک با بازی و مدارا و ملاطفت آمیخته است، شخصیت اساسی افراد به نرمخویی و آسانگیری مقرون میشود اما تربیت سختگیر، انسانی تندخوی بار میآورد.»
از این رو شهید پروری کمتر از کار شهدا نیست؛ امروز نیز پدران و مادران و همسرانی هستند که با خدمت خالصانه خود؛ از سبک زندگی گرفته تا شیوههای مدیریتی آنها را میتوان سرلوحه بسیاری از زندگیها کرد و پای حرفها و داستانهای حقیقت طلبشان نشست؛ بنابراین اگر امروزه در فضای تجدد، دچار بحران هویت در الگوی اسلامی تربیت شدهایم نیاز به مادران مربی و طبق بیانات مقام معظم رهبری زنانی هست که در ایجاد صمیمیت اعضای خانواده نقش کلیدی و اصلی را ایجاد میکنند. بنابراین در این فرهنگسازی باید به نقش کلیدی مادران شهید و اغلب خانهدار توجه کرد و بدانیم پرورش اسلامی زنان و مردان در همه مسائل باید پرورش اسلامی پیدا کند و مأنوس شدن زنان و مردان با قرآن میتواند در تربیت فرزند تأثیر زیادی داشته باشد.
منبع:تسنیم