23 مهر 1400 9 (ربیع الاول 1443 - 48 : 20
کد خبر : ۱۱۸۵۷۶
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۹
سیدجواد پرئی گفت: عمده نسل جدید مداحان قطعاً‌ نمی‌توانند مانند حاج ذبیح‌الله ترابی، قطعه‌ای را روی دستگاه بخوانند، اما قطعاً‌ آن نسل هم حتی برای ۱۰ دقیقه نمی‌تواند یک نوحه پاپ کلاسیکی که حسین طاهری در جلسه می‌خواند، بخواند.

عقیق: امیرحسین کسائی: مداحان امروز بیش‌تر سراغ شعرایی می‌روند که حین سرودن اشعار خوب، سبک خوب و نویی نیز برایش بسازند تا بتوانند در جذب مخاطب و البته رساندن پیام‌های نهضت امام حسین (ع) توفیق بیش‌تری به دست بیاورند.

سیدجواد پرئی، یکی از شاعران و سبک‌سازان جوان کشورمان است که در سال‌های اخیر بسیاری از سبک‌های سینه‌زنی و نوحه‌های مداحان مشهور، کار او بوده است. آثاری مثل «من عوض شدم ولی تو حسین بچگیمی» با صدای حمید علیمی و «من اصلا اومدم برات مریض بشم» با صدای سیدمهدی حسینی که در سال‌ها اخیر در اذهان مردم ماندگار شد. بعد از ماه رمضان شعرا و نوحه‌سرا کار خود را برای ماه محرم آغاز می‌کنند. به همین مناسبت برای بررسی ابعاد مختلف نوحه‌سرایی با پرئی گفت‌وگویی کردیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید:

با نوحه‌خوانی به ذائقه مخاطب نزدیک‌تر می‌شویم

این روزها شاهدیم بسیاری از شعرا و نوحه‌سراها، خودشان هم در مجالس می‌خوانند. این همزمانی چه آثار و نتایجی دارد؟

طبعاً اگر فردی در هر مدیومی مصرف‌کننده هم باشد، ذائقه و سلیقه آن ایام و روز را بهتر تشخیص می‌دهد؛ مثلاً در آشپزی، کسی که غذا را خودش هم مصرف کند، خیلی بهتر تشخیص می‌‌دهد فرضاً با چه تغییراتی، محصول تولیدی‌اش بهتر می‌شود. در نوحه‌سراها، کسانی که خودشان مداح هستند، عمدتاً‌ کارهایی که می‌سازند، ولو به لحاظ شعری هم افت داشته باشد، اما در مجموع جلسه موفق‌ترند. در این دسته می‌توانم از آقای سجاد محمدی که در این سال‌‌ها خیلی از کارهایش مورد توجه عموم قرار گرفته، نام ببرم که بخشی از آن به خاطر این است که خودش نوحه‌خوان است. از افراد دوره‌های گذشته هم حاج‌ حیدر توکل و‌ آقای مهدی زنگنه به نوحه‌خوانی برای سیدالشهدا اشتغال داشتند که در نوحه‌سازی‌شان خیلی کمک می‌کرد.

باز بودن دست شاعر کیفیت را بالا می‌برد

برای خلق یک نوحه، تعامل و ارتباط با مداح موثرتر است و یا دست شاعر برای خلق اثر باید باز باشد؟

زمانی است که مداح، حاج‌ مهدی رسولی است. اتفاقاً‌ باید نشست و با او صحبت کرد؛ تعدادی روایت وسط گذاشت، کلیدواژه درآورد،‌ داستان و سناریو نوشت، اما امثال آقای رسولی، تعدادشان خیلی کم است. عمدتاً‌ اگر مداح کلیدواژه ندهد یا سفارش خاصی نداشته باشد،‌ یعنی به لحاظ فنی شاعر در تشخیص کلمه، موضوع و اینکه چه چیزی نیاز است، تَفوّق داشته باشد، بسیار اثرگذارتر است. آیت‌الله مهد‌ی‌پور می‌فرمودند: کسی که دست به قلم دارد، خدا به او حکمت داده است. عمدتاً شاعرها دقیق‌تر تشخیص می‌دهند. البته برخی از مداحان، شاعر هستند، فقط شعر نمی‌‌نویسند. مثلاً آقای رسولی و حاج‌ حیدر خمسه،‌ طبع شاعری دارند و در سخن گفتن پر از مضمون، تصویر و فرم هستند اما شعر نمی‌نویسند.

یک نوحه با لطف امام حسین، گُل می‌کند

نوحه «جلوی آیینه خودمو می‌بینم» با قلم و ملودی شما و نوای حمید علیمی دوسال پیش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در فضای مجازی بازنشر شد. از این نوحه و روند شکل‌گیری‌اش بگویید.

لطف امام حسین بود. امروز فرصتی به ماه محرم باقی نمانده است و من بازهم هیچ کاری نکرده‌ام. آن سال هم همین بود. اگر عاملی موثر بود، اول لطف حجت‌بن‌الحسن و سیدالشهداست و دوم دعای پدر و مادرم. به لحاظ فنی، من هیچ توجیه دیگری برای این کار پیدا نمی‌کنم، زیرا کاری که اسم بردید من اصلاً در خواب هم فکرش را نمی‌کردم، این طوری بگیرد. من آن سال تعداد زیادی کار نوشته بودم و فکر می‌کردم فلان اثر کار موفقی می‌شود، ولی این اثری که گرفت، اصلاً به چشم من نمی‌آمد. البته به تجربه هم به من اثبات شده است که هر جا به چشم ما نمی‌آید، به چشم امام حسین می‌آید.

تفاوت نوحه «تو حسین بچگیمی» با دیگر نوحه‌ها

تفاوت این کار با کارهای دیگر و یا قبلی چه بود که این به چشم آمد؟

عمدتاً‌ اگر مداح کلیدواژه ندهد یا سفارش خاصی نداشته باشد،‌ یعنی به لحاظ فنی شاعر در تشخیص کلمه، موضوع و اینکه چه چیزی نیاز است، تَفوّق داشته باشد، بسیار اثرگذارتر است

در بحث نزول‌ فیض می‌گویند واسطه فیض، مجرای فیض، زمان و مکان فیض موضوعیّت دارد. قطعاً در این عالم، چند اتفاق می‌توانسته در خلق چنین اثری موثر بوده باشد، ولی من به خودم نمی‌بینم؛ چون من اگر بخواهم بگویم که به لحاظ تکنیکی من با استخدام این تکنیک، این فن و این نگاه، به این خروجی رسیدم به نظرم منصفانه نیست؛ چون همه این کارها را نسبت به باقی کارهایی که نوشتم، دخیل می‌کردم. بنابراین اینطور نبوده که بگویم من در این کار اینطوری نوشتم. من با تمام وسواس‌های همیشگی آن کار را هم نوشتم و این کار مورد توجه قرار گرفت اما مابقی نشد.

آقای علیمی این کار را قبلا هم خوانده بود؛ هم در اصفهان و هم در کاشان، اما در‌ آن لحظه و در جلسه حاج‌ محمود کریمی بود که گرفت؛ و این تماما عنایت امام حسین است.

نوحه «جلوى‌ آیینه‌ خودمومی‌بینم» با نوای حمید علیمی در سال ۹۷

اگر آدم کم‌تر و مفیدتر کار کند، بهتر است

گلایه‌ای میان مداحان وجود دارد که دوست دارند یک نوحه را برای اولین بار آنان بخوانند، اما شاعران و نوحه‌سراها، یک نوحه را به چند مداح می‌دهند؛ طوری که در یک شب ممکن است یک نوحه را چند مداح سرشناس بخوانند. نظر شما چیست؟

اینکه من کار را برای همه می‌فرستم، از تقوای من نیست و نمی‌خواهم تفاخر کنم که ما فرقی نمی‌گذاریم! وظیفه من این است که مثلاً برای ۱۰ شب ۱۰ تا کار بنویسم و به دوستان مختلف که لطف دارند و به من زنگ می‌زنند، ارسال کنم، اما من هم تنبلی می‌کنم به جای اینکه ۱۰ کار بنویسم ۳ کار می‌‌نویسم و این را برای همه ارسال می‌کنم.

از بین ۲۵۰۰ نوحه در دهه ۹۰ چند نوحه ماندگار شده است؟ اصلاً چند تا نوحه بازنشر شده است؟ یا خیلی موجب شده که مخاطب منقلب شود یا حماسه بزرگی بیافریند؟ پس ما اینقدر نوحه نیاز نداریم

بررسی کنیم که آقای فلانی یا مثلاً ۵ تا مداح سطح بالا که شعرای اختصاصی و جلسات استراتژیکی هم دارند، اگر هر کدام ۱۰ نوحه، ۱۰ شور، ۱۰ زمینه، یعنی هر کدام از این ۵ تا، اقلاً برای ۱۰ شب اول محرم، ۵۰ قطعه سفارشی دارند که فقط خودشان می‌خوانند که در مجموع ۲۵۰ نوحه می‌شود. در این ۱۰ اخیر که مداحی بسیار رسانه‌ای شده است،‌ ۱۰ تا ۲۵۰ تا،‌ ۲۵۰۰ نوحه توسط آنان خوانده شده است. از بین ۲۵۰۰ نوحه، در دهه ۹۰، چند نوحه ماندگار شده است؟ اصلاً چند تا نوحه بازنشر شده است؟ یا خیلی موجب شده که مخاطب منقلب شود یا حماسه بزرگی بیافریند؟ پس ما اینقدر نوحه نیاز نداریم. سلیقه من این است، اگر آدم کمتر و مفیدتر کار کند، شاید بهتر باشد.

اینکه الزاماً هر مداحی سبک‌های جدا داشته باشد و الزاماً جدید بخواند، آنچنان اثری ندارد و آبی از ‌‌آب تکان نمی‌خورد، زیرا این تنها پسند مداحان است و در رزومه آنان تغییری ایجاد نکرده است.

چرا می‌گویید نوحه‌های قدیمی بهتر بود؟

‌شعرای آزاد و یا آئینی از دهه ۴۰ تا امروز مانند فؤاد، غروی کمپانی، دکتر قاسم رسا و ... همه پرکار و پرتیراژ بودند. مثلاً مرحوم علی‌اکبر خوشدل هم دیوان دوجلدی دارد. ایراد پرتیراژ بودن چیست؟

در گذشته سرگرمی مردم شعر بود، اما الان این طور نیست. پیش‌تر، نهایت تولید یک کار مذهبی به چند بیت شعر برای اهل‌بیت ختم می‌شد، اما الان این همه نماهنگ، فیلم، تیزر، کمپین و بسیاری اتفاقات متفاوت رخ می‌دهد. البته که نباید شعر لطمه ببیند. نکته‌ای که من گفتم در خصوص نوحه بود و منظورم شعر نبود. نوحه جزو آن بخشی است که به عزاداری و سینه‌زنی برمی‌گردد و با کفایت بودن آن جدای از جدید بودن آن است.

شما برای اینکه حرف‌تان را به گوش مردم برسانید، باید روی این فرم سوار شوید، وگرنه شنیده نمی‌شود. بعضاً اشکالاتی به کارهای آقای پویانفر گرفته شود، در صورتی که اصلاً متوجه نمی‌شوند، او چه کار می‌کند. شما مگر نمی‌گویید اصول این است پس بروید انجام دهید تا ما بشنویم، چرا این کار را نمی‌کنید؟

سرگرمی‌ها و جذابیت‌های ما تغییر کرده است؛ مثلاً قدیم به بچه‌های هیأت یک کاری می‌گفتند که هفته آینده که به هیات آمد، آن کار را از او بخواهند. مثلاً می‌گفتند این شعرها را حفظ کنید. حاج‌ محمود کریمی چند سال پیش به مناسبت روز قدس به بچه‌ها گفتند هر کسی نقاشی مسجدالاقصی را بکشد، یعنی روند مدام در حال تغییر است. ما باید برای امروز نسخه بپیچیم.

بسیاری از بزرگ‌ترهای ما که اصلاً امروز را نمی‌شناسند، اصرار روی نوحه‌های قدیمی دارند! چرا؟ در نوحه‌های قدیم چه اتفاقی وجود دارد؟ ممکن است خیلی از بزرگواران نسبت به من خرده هم بگیرند، ولی حس می‌کنم ما چون با آن چیزی که پسند امروز است، ارتباط برقرار نمی‌کنیم می‌گوییم امروز بد است! در حال حاضر مردم در ماشین خود چه موسیقی‌هایی گوش می‌دهند و این با ۱۰ سال پیش چه شباهتی دارد؟ حالا افت کرده یا ارتقا یافته است؟ وضع موجود است.‌

شما برای اینکه حرف‌تان را به گوش مردم برسانید، باید روی این فرم سوار شوید، وگرنه شنیده نمی‌شود. بعضاً اشکالاتی به کارهای آقای پویانفر گرفته شود؛ در صورتی که اصلاً متوجه نمی‌شوند، او چه کار می‌کند. شما مگر نمی‌گویید اصول این است؟ پس بروید انجام دهید تا ما بشنویم. چرا این کار را نمی‌کنید؟ در جلسه‌ای یکی از اساتید من را سینه دیوار گذاشته بود و داشت تیرباران می‌کرد. گفتم من دست‌ به‌ سینه همه نکات را می‌پذیرم! اصلا من اشتباه کردم. شما نوحه‌ای با این قواعد آماده کنید، من به تمام مداحان متخصص کشور می‌دهم و خواهش می‌کنم همه بخوانند. ببینیم مورد توجه قرار می‌گیرد یا نه؟ من در خصوص فانتزی بچه‌های دهه ۸۰ و ۹۰، اخیراً مطالعات میدانی برای حوزه موسیقی و ترانه داشتم. دیدم ما خیلی از قافله عقب هستیم و فاصله داریم. البته اخیراً آقای پویانفر و هلالی به حوزه کودک و نوجوان پرداختند.

برخی از نوحه‌ها مصرف بیرونی دارد!

برخی می‌‌گویند نوحه‌های قدیمی سرشار از معارف است، اما در نوحه‌های اخیر تنها از شور و احساس می‌گویند. این را که قبول دارید!

حرف درستی است. آن چیزی که در مکتب ما صاحب ارزش است و عیار دارد، شعور است، احساس نیست. اما ما قویاً رصد نمی‌کنیم، زیرا ممکن است تنها کارهای دراماتیک نمایش داده ‌شود؛ در حالی که یک جلسه سرشار از حالات مختلف است. یک مداح از دقیقه اول تا آخر احساسی نمی‌خواند. کارهای احساسی دیده می‌شود؛ چون شاید در آن اشاره مستقیم به قتلگاه نشده باشد. برخی از نوحه‌ها مصرف بیرونی دارد تا یک فرد در ماشین و یا فروشگاه هم بتواند پخش کند و حال و هوای عزاداری و محرم را ایجاد کند. در این نوحه‌ها نمی‌توان اشاره مستقیم به روضه کرد. این اتفاق خوبی است که ما یک سری محصول می‌خواهیم که اگر در جایی پخش می‌شود، رعایت شان هم بشود و خدایی ناکرده مصائب خارج از محل و مقامش عرضه نشود و شنونده بی‌تفاوت بخواهد از‌ آن عبور کند.

اگر مردم در یک جلسه به صورت میانگین ۴۰ دقیقه سینه‌زنی کنند، نیم ساعت روضه گوش می‌‌دهند ولی روضه خیلی قابلیت دست به دست شدن ندارد؛ چون یک محل، مقام و شرایط خاصی دارد. نباید یک مداح را با یک اثر یک دقیقه‌ای اینستاگرامی ارزیابی کرد.

کارهای احساسی دیده می‌شود چون شاید در آن اشاره مستقیم به قتلگاه نشده باشد. برخی از نوحه‌ها مصرف بیرونی دارد تا یک فرد در ماشین و یا فروشگاه هم بتواند پخش کند و حال و هوای عزاداری و محرم را ایجاد کند. در این نوحه‌ها نمی‌توان اشاره مستقیم به روضه کرد

آن معرفتی که شما می‌گویید اگر می‌توان در دو دقیقه طرح کرد،‌ بقیه بگویند، ما الان ۲۰۰ مداح معروف داریم، هر مداحی در رسانه خودش بخش احساسی را پوشش می‌‌‌دهد، بسم‌الله ۲۰۰ روحانی و منبری سرشناس هم انتخاب کنیم و بگوییم شما دو دقیقه نکته معرفتی بگویید. تفهیم آن نکته معرفتی زمان‌بر است و جذابیت‌های رسانه‌ای یا اقتضائات آن، شاید اجازه ندهد آن نکته معرفتی منتشر شود ولی مجالس ما خالی از آن بخش معرفتی نیست. این یک اشتباه بزرگ است که کار یک مداح را فقط در اینستاگرام ببینید. حقیقت این است که در جلسه یک یا دو ساعته، حدیث کساء می‌خوانند، منبر قوی، پیش‌منبر، روضه مفصل، پند، مدح و ... وجود دارد، اما صرف اینکه کارهای احساسی بازنشر شده است، این را اشکال می‌کنند.

در ژانر حماسه هم موفقیت کم نداشتیم؛ کارهایی که حسین طاهری در این چند سال اخیر در قالب رجز خوانده، بسیار جذاب بوده است. من خیلی ذوق کردم که ساختارشکنی کردند؛ آن‌جایی که می‌خواهند مثلاً به امپریالیسم و مسائل روز اشاره کنند یا یک کاراکتری که ربطی به جریان عاشورا ندارد، سینه نمی‌زنند؛ دستشان بالا می‌آید مانند حالت شعار دادن و رجزخوانی است. آن مطلب و نکته روز گفته می‌شود و در زمان نام بردن از اهل بیت یا امام حسین علیه‌السلام، سینه می‌زنند. این یک هنرمندی بود که اتفاق افتاد.

نوحه «یک عالمه گریه به روضه بدهکارم» با نوای سیدمهدی حسینی در محرم ۹۹

ادبیات نوحه محاوره‌ای شده است

فرضا در مورد اربعین این انتقاد است که از باب معرفتی به بیان صرف احساسی رسیدیم که اصلاً محتوا و معرفتی به مخاطب ارائه نمی‌دهد.

ادبیات و زبانِ نوشتن به زبان محاوره تغییر کرده است. زبان محاوره هم زبان خودمانی است. در ادبیات و زبان خودمانی و محاوره‌ای، آدم اگر حواسش نباشد، در مکالمه و مخاطب قرار دادن معصومین و صحبت کردن با معصومین، اشتباهاتی ممکن است سر بزند. اما اگر از سیدجواد پرئی اشتباهی سر زد، این اشتباه فاجعه بشری نیست. چه کسی اشتباه نکرده است؟ اگر سیدجواد پرئی یا هر نوحه‌سرایی، به اهل‌بیت توهین کرد به دهان او بکوبند! اگر کاری کرد که موجب وهن بود، برخورد شود، ولی اگر اشتباه تکنیکی است، او را تیرباران نکنیم. بعد از ۱۴۰۰ سال، ۴۰ سال است که این مزرعه در حوزه شعر اهل‌بیت و نوحه، خوب محصول می‌دهد و مدام رویش دارد. نباید این را زد. این‌ها تازه جوانه زده‌اند و هنوز نهال‌اند. نقد با تخریب، غرض‌وری و حسد فرق دارد. می‌گویند چرا من ایرانم تو عراقی؟ من می‌گویم به لحاظ زبان می‌توانست بهتر باشد یا سناریو می‌توانست بهتر باشد، اما قطعاً آقای محترم شما هم به اندازه او فرم را نمی‌شناسی، چرا می‌گویی؟! چرا خوبی‌های آن را نمی‌بینی؟ شما بلد نیستید ملودی خوب بسازید، شما فرم و ذائقه را نمی‌شناسید، نوحه هم که می‌خواهید بنویسید، انگار زیرنویس شبکه خبر است! به همه جا می‌خواهید اشاره کنید. آن کسی که این را نوشته و خوانده برای امام حسین خوانده است. برای یزید که نخوانده است و خوب یا بد همه ایران شنیدند و همه ایران اسم امام حسین را بردند. بنابراین دستش درد نکند!

بعد از ۱۴۰۰ سال، ۴۰ سال است که این مزرعه در حوزه شعر اهل‌بیت و نوحه، خوب محصول می‌دهد، مدام رویش دارد، نباید این را زد. این‌ها تازه جوانه زدند و هنوز نهال است. نقد با تخریب، غرض‌وری و حسد فرق دارد

من به تجربه دیدم که وقتی با رفقا صحبت مودبانه می‌کنیم که برادر فلانی! «ما حضرت رقیه را داریم پس بمب اتم داریم» یعنی چه؟ استغفرالله! بمب اتم چیزی است که رهبر ما می‌گوید شرع ما اجازه نمی‌‌دهد آن را داشته باشیم. ما می‌گوییم استفاده از این سلاح، حرام شرعی است، شما دارید آن را تشبیه به حضرت رقیه می‌کنید! این چه تشبیهی است؟ اگر دوستانه با آن شاعر صحبت کنید، تغییر می‌کند.

جای نقد به دیگران توهین نکنیم

یک فرمی هم در مداحی ایجاد شده که با اصطلاحاتی از جمله خشن‌خوانی از آن نام برده می‌شود. تجربه ارتباط با مداحان و شاعران این سبک را هم دارید؟

در آن فرمی که خیلی‌ها نمی‌پسندند و مداح هم در آن اضافه شده است، عمده مشکل ما در محتوا است، اما مخاطب دارد. اینها روضه‌خوان و مداح امام حسین هستند. حالا من خوشم نمی‌آید نباید به آنها بگویم اگزوزی‌خوان! یا روی آن اسم بگذاریم و مسخره کنیم! چه کسی را مسخره می‌کنید؟ کسی که برای امام حسین می‌خواند؟ شما هزار بیت صائب یا دیوان آقای کمپانی را حفظ کنید، خیلی عالی است، اما این آقا ۲۰ هزار تا جوان را پای منبر آورده و با آن‌ها یا حسین می‌گویند! ما نمی‌گوییم تو چرا کمپانی می‌خوانی. خیلی کار قشنگی می‌کنی،‌ اما با همه سواد و سلیقه‌ات با آن ۵۰ هزار بیتی که تمام فضای مغز تو را اشغال کرده است، با همه خوبی‌‌ها و اساتید خودت، نهایتاً ۲ هزار آدم جمع می‌کنی که عمده آن‌ها هم جوان نیستند و اگر هم جوان باشند به لحاظ سلیقه با شما اختلاف دارند. اگر دلت می‌سوزد به چه اجازه‌ای تمسخر می‌کنی؟ برو با او دوست شو و او را کمک کن!

شما هزار بیت صائب یا دیوان آقای کمپانی را حفظ کنید، خیلی عالی است، اما این آقا ۲۰ هزار تا جوان را پای منبر آورده و با آن‌ها یا حسین می‌گویند! تو خیلی کار قشنگی می‌کنی،‌ اما با همه سواد و سلیقه‌ات با آن ۵۰ هزار بیتی که تمام فضای مغز تو را اشغال کرده است، ۲ هزار آدم جمع می‌کنی که عمده آن‌ها هم جوان نیستند. اگر دلت می‌سوزد به چه اجازه‌ای تمسخر می‌کنی؟ برو با او دوست شو و او را کمک کن!

من یک زمانی به تمام این مداحان که در این سبک نوحه می‌خوانند پیام دادم و گفتم کوچک شما سیدجواد پرئی، اگر کاری داشتید در مدیوم و فرم خودتان من می‌نویسم. چون گفتند یکسری از این آقایانی که این اشکال‌ها را می‌کنند، سفارشی‌کار هستند و تنها برای مداحان یک تا ۱۰ و یا مداحان بیت رهبری می‌نویسند. من برای خیلی از این‌ها کار نوشتم. دیگران هم نوشتند چون دنبال غر‌ض‌ورزی نبودیم.

یک عده‌ای هیچ کاری نمی‌کنند. متاسفانه نقد هم بلد نیستند. نقد برای اصلاح است. تنظیم صدایی که آقای پویانفر انجام می‌دهد، آکاپلا هم نیست، یعنی تنظیمی که روی صدای ایشان انجام می‌شود با تنظیم هیات هیچ فرقی نمی‌کند. چند تا چیز اضافه‌تر دارد که نه هیچ ربطی به موسیقی و نه به ساز دارد، قابلیت‌افزایی صدا است.‌ نهایتاً‌ چیزی هم اضافه شود آواپردازی است. مداحان دیگری برای کارهای تلویزیونی،کاملاً روی موزیک و ساز زنده می‌خوانند، چراگلایه دارید که چه بلایی سر نوحه می‌آورید؟! این چه وضع هیات‌ها است؟! متاسفانه برخی از دغدغه و دلسوزی‌ها برای بساط امام حسین نیست،‌ عمدتاً‌ اظهار فضل‌‌های بی‌دلیل است. اگر جایی خدایی نکرده دور از شان و موجب وهن بود، نه فقط روضه‌خوان‌ها، مردم عادی هم نسبت به آن عتاب و خطاب می‌‌کنند و خرده می‌گیرند.

موسیقی سنتی را جریان مداحی حفظ کرد

چقدر نیاز است مداحان برای بهتر بودن آثار خود به ردیف‌های آوازی تسلط داشته باشند؟

آقای دکتر امین فروغی که جزو بزرگان و صاحبنظران در این عرصه هستند، می‌گویند اصلاً موسیقی‌های سنتی را جریان مداحی در طول تاریخ حفظ کردند. اینها سوار جریان نوحه‌خوانی شد که در تاریخ ماند؛ وگرنه مگر ما ملودی‌نویسی داشتیم؟

یک عده شناخت مداح از دستگاه موسیقی را خیلی مزیت بزرگی می‌دانند، اما به نظرم الان کسانی که این موفقیت‌‌ها را کسب کردند و صدای مداحی فارسی‌ آن‌ها در پاکستان، عراق، سوریه و لبنان پخش می‌شود، هیچ کدام دستگاه موسیقی را آنطوری که آقایان راجع به‌ آن صحبت می‌کنند، نمی‌‌دانند

مساله‌ دوم اینکه مداح دستگاه موسیقی سنتی ما را بشناسد خیلی خوب است. البته به شکل طبیعی می‌شناسند. لالایی مادرانه ما روی دستگاه بوده است، ممکن است اسمش را ندانند، ولی هر جا می‌خواهند بیتی را با این مضمون بخوانند از این گوشه ‌استفاده می‌کنند. مگر کسی می‌تواند منکر شود مداح‌های ما دستگاه‌های سنتی را نمی‌دانند؟ مردم ما اصلاً با موسیقی سنتی بزرگ شدند، به خاطر همین ناخودآگاه از تکنیک استفاده می‌کنند. الان اشراف مداح به موسیقی و ملودی تغییر کرده است، یک عده شناخت مداح از دستگاه موسیقی را خیلی مزیت بزرگی می‌دانند اما به نظرم الان کسانی که این موفقیت‌‌ها را کسب کردند و صدای مداحی فارسی‌ آن‌ها در پاکستان، عراق، سوریه و لبنان پخش می‌شود، هیچ کدام دستگاه موسیقی را آنطوری که آقایان راجع به‌ آن صحبت می‌کنند، نمی‌‌دانند. پس نگاه، نیاز و دانش ما نسبت به موسیقی مداحی تغییر کرده است.

عمده نسل من قطعاً‌ نمی‌توانیم مانند حاج ذبیح‌الله ترابی، قطعه‌ای را روی دستگاه بخوانیم و قطعاً‌ آن نسل حتی برای ۱۰ دقیقه نمی‌تواند یک نوحه پاپ کلاسیکی که حسین طاهری در جلسه می‌خواند، بخواند.

ملودی‌هایی را که برای نوحه‌ها نوشته می‌شود، نگاه کنید. ۱۰ شب، هر شب یک کار و هر کاری با یک ملودی، خوانده می‌شود.

عمده نسل من قطعاً‌ نمی‌توانیم مانند حاج ذبیح‌الله ترابی، قطعه‌ای را روی دستگاه بخوانیم و قطعاً‌ آن نسل حتی برای ۱۰ دقیقه نمی‌تواند یک نوحه پاپ کلاسیکی که حسین طاهری در جلسه می‌خواند، بخواند

توان ذهنی مداحان و جوانان ما در موسیقی مداحی، توان عجیب و غریبی است! این تنوعی که از ملودی خصوصاً‌ در ۱۰ سال گذشته ارائه شده است، مشابهی ندارد. کدام خواننده در رزومه‌اش در ۱۰ روز محرم آثاری که مداحان خلق می‌کنند، ارائه کند. تازه اینکه محرم و صفر برای مداحان یعنی ۳۰ تا موضوع در این ۳۰ موضوع هر شب ۱۰ تا محصول که با قصه‌ها و ملودی‌ها متفاوت ارائه می‌شود. وقتی این‌ها را محاسبه می‌کنیم می‌بینیم در ۵۰ سال خوانندگی ‌آقای ایکس اینقدر تنوع موسیقی وجود نداشته است، اینقدر ملودی حفظ نیست و اصلاً ‌اینقدر کار ارائه نکرده است! صحبت از بهتر و بدتری ندارم می‌خواهم بگویم این حجم از شعر و ملودی که سوار ذهن یک جوان می‌شود و ۱۰ سال است که کار متفاوت ارائه می‌دهد، اتفاق بزرگی است.‌

تسلط کریمی و خلج روی ردیف‌های آوازی بی‌نظیر است

کدام یک از مداحان فعلی و شناخته شده مسلط‌تر به ردیف‌های آوازی است؟

نسل گذشته نسبت به نسل جدید به دستگاه‌‌‌های آوازی موسیقی سنتی ایران، خیلی مسلط‌تر است. امثال حاج‌ محمود کریمی یا حاج حسن‌ خلج بسیار مسلط هستند. بقیه هم تسلط‌های نسبی روی آن دستگاه‌ها و گوشه‌هایی که در مسیر کارشان است، دارند، اما از این دو مداح خیلی چیزهای عجیب و متفاوتی دیدم.  اما قطعاً مانند حاج‌ذبیح‌الله ترابی ندیدم، انگار بعضی‌ها تکرار نمی‌شوند، خیلی تسلط عجیبی دارد!

شاعران و نوحه‌سرایان متاسفانه مغفولند

صنف شما در میان ارکان هیأت، گویی مغفول مانده و کم‌تر مورد توجه است؛ هم به لحاظ معنوی و هم مادی. چه باید کرد؟

خیلی مسالۀ مهمی است. بودن یکسری چیزها لازم است، اما چگونه؟ وقتی شان شما یک جایی رعایت نمی‌شود، عطای یک مساله‌ای را به لقای آن می‌بخشید. حمایت از شاعر اهل‌بیت، حمایت از جامعه هنری و فرهنگی‌ آنقدر باید باوقار و با ملاحظه صورت می‌گیرد که اگر قرار است کسی بی‌مبالاتی بکند،‌ اگر این کار انجام نشود، بهتر است. ما در سیره و سنت و یا روایات داریم که زمان اهل بیت که برای امام حسین مجلس گرفته می‌شد، فرضا امام صادق(ع) به فلان شاعر، مداح و روضه‌خوان، مقداری دینار یا درهم می‌داد. شاعران شاید چون خجالتی‌تر هستند، تریبون ندارند و جلوی دوربین هم نیستند، عمدتا شناخته نمی‌شوند. شاید اگر من نمی‌خواندم، کسی من را نمی‌شناخت، چون می‌خوانم من را می‌شناسند. پس نه اسم آنها آورده می‌شود، نه حمایتی می‌شوند. به نظرم این یک مطالبه حقوقی نمی‌تواند باشد، یک چیزی است که ما باید به آن بلوغ و درک برسیم، که اگر شاعر تامین باشد، بیش‌تر برای این جریان می‌تواند وقت بگذارد. این یک درد است!

مگر مهم‌تر از جریان عاشورا داریم؟ بار آن هم روی شانه مداحان و شاعران است. متاسفانه مغفول‌ترین بخش هم شعرا هستند. چیزی نیست که بخواهیم امر کنیم و یا داد و بیداد راه بیندازیم. باید مقداری سطح معرفت بالا برود و کارها چشم‌بسته انجام شود و شئون حفظ شود.

 

منبع:فارس

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: