23 مهر 1400 9 (ربیع الاول 1443 - 21 : 14
کد خبر : ۱۱۸۴۹۰
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۴
جریان فکری دوران امام صادق (ع) ما را به این سمت هدایت می‌کند که باید با مبانی قرآنی و با استفاده از احادیث عترت (ع) به تبیین اندیشه‌های مهدویت پرداخت.

عقیق:در سده‌های مربوط به امامت امام صادق و امام کاظم علیهما السلام شاهد نوعی دیگر از گفتمان اسلامی هستیم که همان گفتمان منجی‌باوری و یا جریان مدعیان دروغین مهدویت است. ماجرا از این قرار بود که حجم زیادی از روایات مهدویت و آخرالزمان که از سوی رسول الله صلی الله علیه و آله صادر شده بود، بین جامعه مسلمین گسترش یافته بود. در این بین هر گروهی که به طریقی منتسب به خاندان وحی بود، سعی داشت خود و خاندان خویش را مصداق همان منجی یا مهدی موعود معرفی کند؛ در بین این جریانات، علویان، حسنیان و در رأس آنها، عباسیان سردامداران و میدان‌داران این جریان فکری بودند و عجیب اینجاست که مصادیق اصلی این جریان که همان خاندان عترت بودند و به امامیه شهرت داشتند، به صورت بایسته بین مردم شناخته شده نبودند و این دلیلی بر عملیات‌های رسانه‌ای بود که منافقان و معاندان علیه این انوار مقدس اجرا کرده بودند.

همان‌طور که اشاره شد، عباسیان در رأس مدعیان دروغین مهدویت قرار داشتند، به این صورت که آنها با بهره‌برداری از قرابت نسبی خود با رسول خدا صلی ‌الله علیه و آله کوشیدند قیام خویش را انقلاب مهدوی و حکومتشان را حکومت عدل موعود نشان دهند. آنان به همین منظور در روایات مبشر به ظهور امام مهدی (عج) دست بردند و ضمن تحریف آن‌ها در موضوعاتی مانند تبار و نسب مهدی موعود (عج)، سفیانی و رایات سود (پرچم‌های سیاه) به جعل احادیث پرداختند تا آن حد که امام صادق علیه‌السلام در توضیح انتهای آیه 46 سوره ابراهیم علیه‌السلام: «إِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ؛ مکرشان با خداست، هر چند از مکرشان کوه‌ها از جای کنده می‌‏شد.»، فرمود: «از مکر بنی‌العباس درباره قائم قلوب مردم از جا کنده شود؛ وإِنْ کانَ مکر بنی‌العباس بالقائم لِتَزُولَ مِنْهُ قلوب‏ الرجال» ( تفسیر البرهان، ج3، 318)

حجت ترشیزی، دانش‌آموخته مقطع دکتری علوم قرآن و حدیث درباره این جریانات فکری در گفت‌و‌گویی می‌گوید: ما در بحث علائم ظهور منجی، گزاره‌های تاریخی زیادی در دوران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) می‌بینیم. به این معنی که برخی علائم ظهور بودند که ردّ پای آن را در دوران امام صادق(ع) می‌بینیم؛ حال باید روی این بحث شود که آیا دشمنان به فکر بدل‌سازی بودند و یا شرایط دیگری حکمفرما بود؛ مثلاً یکی از موضوعات علائم ظهور، بیعت لشکر خراسانی با منجی در کوفه است؛ ابوسَلَمه همین رفتار را با امام صادق(ع) می‌کند که با واکنش تند حضرت روبرو می‌شود.

وی افزود: همچنین ماجرای سید حسنی را در احادیث داریم که گفته می‌شود در لشکر خراسانی است؛ این موضوع هم در دوران امام صادق(ع) با شخصی مثل «حسن بن قحطبه» می‌بینیم. قیام‌های حسنیان نیز در آن دوران شدت یافته بود؛‌ عبدالله محض و فرزندانش مانند ادریس و نفس زکیه که از خاندان امام حسن(ع) بودند، از جمله فتنه‌گران بودند، زیرا احادیثی داشتند که امامت باید در فرزندان امام حسن مجتبی(ع) آن هم از پدر به فرزند باشد.

ترشیزی ادامه داد: احادیثی از دوران قبل از امام صادق علیه‌السلام وجود داشت که حاکی از خروج لشکری از مشرق یعنی خراسان در قالب سپاه خراسانی بود. ما آغاز این نمونه را در سال 129 هجری قمری می‌توانیم در تاریخ ببینیم که در سال 132 به اوج خود می‌رسد و ابوسلمه که با ابومسلم ارتباطات زیادی داشت و شاید مغز متفکر این قیام بود، نامه‌ای به امام صادق علیه‌السلام می‌نویسد که شما بیایید حکومت انجام دهید و آن دولتی که خدا می‌خواهد را برقرار کنید، اما امام درپاسخ می‌فرمایند نه تو آدم مکتب ما هستی و نه وقت دولت ماست و مکرر می‌فرمودند «دولتنا آخر الدول؛ دولت ما آخرین دولت‌هاست»؛ زیرا همان‌طور که می‌دانید حدیثی داریم با این مضمون که کلاً دو دولت داریم، دولت ابلیس و دولت خدا که دولت الله در آخرالزمان و در دوران ظهور امام زمان عجل ‌الله تعالی فرجه محقق خواهد شد. حضرت در روایتی دیگر ذیل بخشی از آیه 140 سوره آل‌عمران «وَ تِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» فرمود «از زمانی که خداوند، حضرت آدم را خلق کرده است، دو دولت وجود داشته است: یکی دولت خداوند و دیگری دولت ابلیس. پس دولت خداوند تعالی کجاست؟ آیا مگر او کسی جز همان یک قائم علیه السلام است؟» (کافی،ج2،ص372)

وی در نتیجه‌گیری از این بخش از سخنان خود گفت: در ادامه این حدیث (دولت ما آخرین دولت‌هاست) حضرت فرمودند: «و هیچ خاندانى که بخواهند به دولت و سلطنت رسند به جاى نمانند جز اینکه پیش از ما به سلطنت رسند، تا اینکه چون راه و روش ما را ببینند نگویند: چون ما به سلطنت رسیم مانند اینان رفتار کنیم‏». این روایت را شیخ مفید در ارشاد خود نقل کرده است؛ یعنی خداوند تا قبل از ظهور به همه فرصت می‌دهد خودنمایی کنند تا نگویند به ما فرصتی داده نشد. این حدیث در واقع شاید یکی از علت‌های فرصت دادن خدا به دولت‌ها و احزاب مختلف تا قبل از ظهور حضرت است. در نهایت اینکه این جریان فکری دوران امام صادق (ع) ما را به این سمت هدایت می‌کند که باید با مبانی قرآنی و با استفاده از احادیث عترت (ع) به تبیین اندیشه‌های مهدویت پرداخت و دانست که دشمنان در عصر حاضر با مطالعۀ نقاط ضعف مسلمانان در بستر تاریخ شروع به فتنه‌انگیزی در دل جامعۀ مسلمین می‌کنند.

 

منبع:تسنیم

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: