30 مهر 1400 16 (ربیع الاول 1443 - 06 : 04
کد خبر : ۱۱۷۸۹۹
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۰
امروزه ما از رفتارهای هنجارشکنانه مثل روزه‌خواری در ماه رمضان ناراحت می‌شویم. اما اگر برخورد مناسبی نداشته باشیم، به مرور مقابله با آن سخت‌تر خواهد شد.

عقیق:هرچند که روزه‌خواری در ماه رمضان بدون داشتن عذر شرعی حرام است و تمام مردم مؤمن و مسلمان مسئول هستند که به این حکم الهی متعهد باشند، اما از رویکرد قانونی مادامی‌که روزه‌خواری در میان مردم و در ملاء عام صورت نگیرد، شخص روزه‌خوار جرمی مرتکب نشده است. با این وجود گاهی اتفاق می‌افتد که افرادی در ماه مهمانی خدا بدون توجه به حرمت این ماه پربرکت، عمل غیرشرعی خود را در میان مردم نشان داده و در ملاء عام تظاهر به روزه‌خواری می‌کنند. دلیل این نوع تظاهر به هنجارشکنی و مخالفت کردن با احکام دینی که ریشه در صلاح فردی و جمعی جامعه مسلمانان دارد، چیست؟ چرا عده‌ای سعی می‌کنند با تظاهر به روزه‌خواری، قبح این عمل ناشایست را در جامعه بشکنند و آن را رفتاری عادی نشان دهند؟

در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام و المسلمین حامد کاشانی، استاد حوزه و دانشگاه انجام داده درصدد یافتن پاسخ این نوع پرسش‌ها و راه‌حل مقابله با این نوع هنجارشکنی‌هاست. آن طور که این کارشناس دینی توضیح می‌دهد، ترویج سبک زندگی دینی در میان خانواده‌ها، جوانان، آموزش و پرورش و سایر نهادهای اجتماعی می‌تواند راه‌حل این نوع مشکلات باشد. وقتی فرد در خانواده از تربیت دینی برخوردار شود، سپس در مدرسه و دانشگاه از آموزه‌های دینی بهره‌مند شود و فلسفه اموری و موازینی مانند روزه گرفتن و نماز خواندن را بداند، اندیشه و تفکر حق‌جویی و درک حقیقت دینی در او نهادینه خواهد شد. در این صورت هر اندازه در کلان‌شهرها زندگی کند و حتی اگر کسی از هویت او بی‌خبر باشد، باز هم اصول دینی و اعتقادی را رعایت می‌کند، چون در عین بهره‌مند بودن از آموزش‌های سبک زندگی دینی، از تربیت زندگی در اجتماع برخوردار است.

ریشه‌های هنجارشکنی در برابر دین

به نظر می‌رسد به مرور زمان تظاهر به روزه‌خواری در جامعه در حال گسترش است. ریشه و دلیل این نوع هنجارشکنی در برابر دین و تظاهر به روزه‌خواری چیست؟

در جامعه اسلامی مردم زیادی زندگی می‌کنند که با دانش و فرهنگ‌های مختلف هستند. در همین راستا زیربناهای اعتقادی افراد هم با یکدیگر متفاوت است. درنتیجه اتفاق می‌افتد که گروهی با بعضی از واجبات و دستورات دینی مثل روزه گرفتن مشکل دارند و توان درک فلسفه و حکم آن را ندارند. همان طور که در مورد حجاب هم این گونه است.

افرادی که روزه نمی‌گیرند در یک دسته‌بندی کلی می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: اول گروهی هستند که به علت ضعیف‌النفس بودن یا نداشتن التزام فردی یا جمعی مرتکب روزه‌خواری می‌شوند. دوم، افرادی هستند که اساساً مشکل فردی دارند و با تظاهر به روزه‌خواری قصد دارند که هویت جدیدی از خود نشان بدهند. این افراد گمان می‌کنند اگر تابوهای اجتماعی را بشکنند، کار مهمی انجام داده‌اند و دیگران به آن‌ها توجه می‌کنند. در عین حال قصد دارند با این نوع تظاهرات و جلوه‌گری‌های خلاف شرع و عرف جامعه، مشکلات خود را نادیده بگیرند.

گروه سوم هم افرادی هستند که متظاهر متجاهرند. این گروه با روزه‌خواری می‌خواهند پیام خاصی را به دیگران برسانند. آن‌ها مخالف حکومت دینی هستند و به خیال خودشان با روزه‌خواری علنی و حرمت‌شکنی در برابر روزه‌داران، با حکومت دینی مخالفت می‌کنند.

رواج اندیشه‌های سکولار، زمینه تظاهر به روزه‌خواری و بدحجابی

به نظر می‌رسد که گروه اول و دومی که از آن‌ها نام بردید در تمام دوران تاریخی وجود داشته‌اند. اما در برابر متجاهران چه باید کرد؟

بله. دو گروه اول و دوم همیشه و در طول تاریخ وجود داشته‌اند. افرادی که دچار ضعف نفس هستند و کسانی که می‌خواهند به اصطلاح هویتی جدیدی داشته باشند، همیشه با موازین دینی که اتفاقاً به صلاح خود آن‌هاست، مخالفت کرده‌اند و به بیراهه رفته‌اند.

اما گروه سوم پدیده‌ای است که در جامعه رو به رشد است. هرچند تعداد این افراد کم است و در برابر جمعیت مؤمن و پایبند به اصول و قواعد دینی در اقلیت هستند، اما به هر حال آن‌ها تفکرات سکولار دارند و نمی‌خواهند دین در جامعه حکومت کند.

می‌توان این گروه هنجارشکن را از زمان صدر اسلام پیدا کرد؟ و یا باید این نوع تفکرات سکولاری را پدیده نوظهوری دانست که با انگیزه خاصی با روزه‌داری مقابله می‌کنند؟

این گروه افراد در دوران ما زیاد شده‌اند، در حالی که در گذشته اندیشه‌های سکولاری به این اندازه نبود و کمتر به مقابله علنی با روزه‌داری و حجاب می‌پرداختند. چون امروزه شهرها گسترده و جمعیت زیاد شده است. در حالی که در جامعه کوچک روستایی و شهرهای کم‌جمعیت که افراد یکدیگر را می‌شناختند و روابط زیاد بود، این نوع اندیشه‌ها فرصتی برای بروز نداشتند. چون مردمی که تفکر سکولار دارند در آن نوع جوامع نمی‌توانند عرض‌اندام کنند، چراکه هزینه‌های زیاد آبرویی و هویتی برای آن‌ها در بر دارد.

آسیب‌های گسترش شهرنشینی

اما وقتی در جامعه‌ای مردم از یکدیگر بی‌خبر باشند و یکدیگر را نشناسند، تقیه کمتر خواهد بود. به عنوان مثال در فضای مجازی مشاهده می‌کنیم که هتک حرمت‌ها بیشتر است، چون هویت‌ها مجازی هستند و کمتر کسی از دیگری خبر دارد.

هر اندازه که به‌سوی کلان‌شهرها حرکت می‌کنیم، از بافت هویتی فاصله می‌گیریم و درنتیجه افرادی که در رفتار اجتماعی تربیت نشده‌اند راحت‌تر می‌توانند دوران خود را نمایش دهند. بر همین اساس گستاخی این عده برای هنجارشکنی بیشتر می‌شود و درنتیجه امروزه بیشتر از گذشته شاهد هنجارشکنی‌هایی مانند روزه‌خواری علنی هستیم.

با این توضیحات با گسترش روند شهرنشینی و افزایش کلان‌شهرها، در آینده شاهد افزایش این نوع تظاهرات خلاف شرع خواهیم بود!

بله. ما در مسیری قرار گرفته‌ایم که فرصت اظهار وجود برای افرادی که ادب زندگی اجتماعی ندارند، فراهم شده است. مانند چشمه آبی که وقتی از زمین می‌جوشد باید آن را هدایت کرد، اما اگر این اتفاق نیفتد آب در مسیری که خود بیابد حرکت می‌کند و پیش می‌رود. زندگی اجتماعی مکان توقفی ندارد و اگر به درستی هدایت نشود، خودش مسیری را در پیش می‌گیرد و هرچند مسیر غلطی باشد در همان باقی می‌ماند و هر اندازه جلوتر برود از مسیر اصلی دورتر می‌شود.

امروزه ما از رفتارهای هنجارشکنانه مثل روزه‌خواری ناراحت می‌شویم. اما اگر در برابر این نوع رفتارها برخورد مناسبی نداشته باشیم، به مرور دامنه آن بیشتر شده و پیشگیری و مقابله سخت‌تر خواهد شد.

ترویج سبک زندگی دینی، راه‌حل نهادینه کردن فرهنگ اسلامی است

برای مقابله با این نوع مشکلات چه باید کرد؟

ترویج سبک زندگی دینی در میان خانواده‌ها، جوانان، آموزش و پرورش و سایر نهادهای اجتماعی می‌تواند راه‌حل این نوع مشکلات باشد. وقتی فرد در خانواده از تربیت دینی برخوردار شود، سپس در مدرسه و دانشگاه از آموزه‌های دینی بهره‌مند شود و فلسفه اموری و موازینی مانند روزه گرفتن و نماز خواندن را بداند، اندیشه و تفکر حق‌جویی و درک حقیقت دینی در او نهادینه خواهد شد.

در این صورت هر اندازه در کلان‌شهرها زندگی کند و حتی اگر کسی از هویت او بی‌خبر باشد، باز هم اصول دینی و اعتقادی را رعایت می‌کند، چون در عین بهره‌مند بودن از آموزش‌های سبک زندگی دینی، از تربیت زندگی در اجتماع برخوردار است.

درست است که تربیت دینی باید از خانواده و به طور صحیح و طبق اصول و قواعد آن شروع شود. اما در حال حاضر در برابر افراد هنجارشکنی که علناً تظاهر به روزه‌خواری و یا بدحجابی می‌کنند، چه باید کرد؟

هر هنجاری در جامعه دارای چهارچوبی است که باید رعایت شود. فرهنگ‌سازی، آموزش، مراقبت، محافظت، صیانت و در آخر قوه قهریه می‌توان کاری کرد که کسی به حریم دیگران تجاوز نکند. هرچند که نهادهایی مانند آموزش و پرورش، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، هیئت‌های مذهبی، دفترهای تبلیغات اسلامی و قوه قضائیه برای اجرای این مسئولیت وجود دارند.

در وهله اول لازم است خروجی این نوع نهادها و سازمان را مورد بررسی قرار دهیم تا بدانیم آموزش دین، لزوم دین‌داری و التزام عملی در آموزش و پرورش تا چه اندازه است، چه فعالیت‌هایی در این راستا انجام شده، کلاس‌های دینی تا چه اندازه جذاب، خوشایند، فطرت محور و فرهنگ‌ساز هستند. از سوی دیگر در دانشگاه‌ها باید ارزیابی شود که کلاس‌های معارف چقدر بر دین‌داری دانشجویان تأثیر دارند و تا چه اندازه آن‌ها را متقاعد به رعایت اصول و موازین دینی می‌کنند.

طلبه‌های حوزه‌های علمیه چقدر توانسته‌اند و موفق شده‌اند که آموزه‌های دینی را به زبانی قابل درک برای مردم بیان کنند، چقدر در ترویج سبک زندگی دینی فعالیت‌های صحیح انجام شده و چقدر خروجی قابل قبول داشته است.

آرایش جنگی در زمینه‌های فرهنگی و دینی

در کنار نهادها و سازمان‌هایی که به آن‌ها اشاره کردید، فضای مجازی نیز قرار دارد. به هر حال شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی تا چه اندازه در شیوع این نوع هنجارشکنی‌های علیه دین فعالیت دارند. در مقابل این نوع آرایش جنگ فرهنگی چه باید کنیم؟

درست است. ابزارهای تخریبی در دسترس مردم هستند و هر روز فیلم‌ها و سریال‌های زیادی برای ضربه زدن به فرهنگ مردم ساخته می‌شوند. این گروه‌ها قصد آسیب زدن به نظام اسلامی را دارند. به همین دلیل در شبکه‌های خود به طور رسمی مسائلی مثل روزه‌خواری را ترویج می‌کنند.

در برابر این گروه‌ها ما نیز باید فعالیت فرهنگی داشته باشیم. اگر توجه داشته باشید مراسم مذهبی در ایام ماه محرم و شب‌های قدر در ماه رمضان تأثیر زیادی در فرهنگ‌سازی مردم دارد. دلیل آن هم تبلیغات عمومی است که موجب می‌شود جمعیت زیادی از مردم درگیر آن شوند. هر بار که سعی کردیم فرهنگی را نهادینه و مردمی کنیم، موفق بودیم. به همین منظور برای آموزش‌های لازم باید در وهله اول برنامه‌ریزی کلان داشته باشیم. اگر این اتفاق نیفتد، شکاف میان مردم و ارگان‌ها ایجاد می‌شود و همین فاصله و شکاف، راهی می‌شود که جوانان ما وقت خود را در جایی دیگر با ابزارهای شنیداری و دیداری متفاوت دیگر بگذرانند. وقتی ما خوراک مناسب فرهنگی نداشته باشیم، مخاطب وقت خود را خالی نمی‌گذارد و از جایی دیگر محتوا دریافت می‌کند. به همین روش است که آرمان‌ها، الگوها، روش‌ها، سبک زندگی‌ها و منش‌ها تغییر می‌کند و بعد از مدتی شاهد روزه‌خواری در جامعه آن هم به طور علنی و بی‌دغدغه هستیم.

مسئولیت مردم در برابر روزه‌خواران متظاهر

درست است که نهادها و سازمان‌ها باید متولی امر به معروف و نهی از منکر در تمام امور دینی و از جمله روزه‌داری و حفظ حرمت‌ها و شعائر ماه مبارک رمضان باشند. اما خود مردم برای حفظ حرمت‌ها چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ به هر حال همه ما مسلمان هستیم و در مقابل سایر مردم وظیفه داریم. نباید در برابر هتک حرمت‌های دینی بی‌تفاوت باشیم.

درست است. اینکه به مسئولیت نهادها و ارگان‌ها اشاره کریم به معنای سلب مسئولیت فردی نیست. هر شخصی به اندازه خود مسئول آموزش وظایف به خودش است. در این میان، مهم‌ترین هسته تربیت‌کننده خانواده است که باید در مقابل قانون الهی و در قیامت پاسخگو باشد. اما امروزه تجمل در زندگی‌ها رواج پیدا کرده، زن و مرد از صبح تا شب برای تغییر لوازم زندگی دنیایی خود کار و تلاش می‌کنند. این نوع سبک زندگی فرصت صحبت کردن و تربیت دینی فرزندان را از والدین می‌گیرد، آن هم در اوضاعی که فضای مجازی به شدت فعال شده و انواع برنامه‌های فرهنگی و ضد فرهنگ در آن رایج است. این اتفاقات موجب شده که میزان تأثیرگذاری والدین بر روی فرزندان کاهش پیدا کند.

در کنار این‌ها برخی خانواده‌ها این اندازه قدرت ندارند که خوراک فکری برای فرزندان خود تهیه کنند. آن‌ها فرزندان خود را در ماه رمضان دعوت به روزه گرفتن می‌کنند، اما نمی‌توانند به طور صحیح فرهنگ روزه‌داری را توضیح بدهند. حتی در مواردی مثل سرگرم کردن کودکان بعضی از خانواده‌ها دچار اشتباهاتی می‌شوند. به عنوان مثال سی‌دی‌های انیمیشن را برای فرزند خود تهیه می‌کنند، غافل از اینکه بدانند نوع پوشش و آموزه‌هایی که در این برنامه‌ها نمایش داده می‌شود، چیست؟ آن‌ها به خوراک فرزند خود توجه دارند اما نسبت به خوراک فکری او بی‌توجهی می‌کنند. نتیجه این روند، شیوع آسیب‌هایی مثل بدحجابی، روزه‌خواری و انواع توهین‌ها و هتک حرمت اعتقادی می‌شود که در وهله اول به خود فرد آسیب جدی وارد می‌کند.

 

منبع:تسنیم

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: