عقیق:حجتالاسلام حسینی قمی در یک برنامۀ تلویزیونی با اشاره به فرازی از سخن امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه و در اهمیت مراقبت از سخن، گفت: حضرت در نامهای خطاب به حارث همدانی نوشتند «لا تُحَدِّثِ النّاسَ بِکُلِّ ما سَمِعْتَ بِهِ» یعنی هر چه را شنیدى، براى مردم بازگو نکن؛ چرا که «فَکَفى بِذلِکَ کَذِبا» همین براى دروغگویى (تو) کافى است. وقتی از فردی که خبری را به ما نقل میکند، سؤال میکنید از کدام منبع این خبر را نقل میکنی، معمولاً میگوید از جایی شنیدم؛ یعنی صرف شنیدن خبر، کلام را حمل بر صدق و راستی قرار میدهیم. مخصوصاً که اکنون فضای مجازی بر جهان سیطره دارد، این آسیب به وفور دیده میشود؛ اما آیا تمام اخباری که میشنویم، راست است و باید به دیگران نقل کنیم؟
وی افزود: ممکن است گزارشی از خلافکاری فردی بدهند؛ ما حق نداریم منتشر کنیم؛ ممکن است دروغ باشد. چرا که در طول روز فراوان میبینیم که اخباری میرسد و بعد تکذیب میشود. به همین آسانی نمیتوانیم با آبروی دیگران بازی کنیم. حضرت تذکر میدهند ما حق نداریم آنچه را که شنیدیم، منتشر و بازگو کنیم، اما اگر گزارشی از تخلف فرد یا مسئولی به شما رسید، رد هم نکنید، شاید راست باشد. بنابراین نه به دیگران انتقال دهید، شاید دروغ باشد و نه تکذیبش کنید. اگر خبری تأثیر مستقیم در زندگی شما دارد، جای تحقیق دارد؛ از این جهت امیرالمؤمنین (ع) فرمود «لا تَرُدَّ عَلَى النّاسِ کُلَّما حَدَّثُوکَ فَکَفى بِذلِکَ جَهلا»؛ یعنی هر چه را مردم به تو گویند، به نادرستی نسبت نده که این نشان از نادانی است؛ مثلاً میگویند این جوانی که به خواستگاری دختر شما آمده، فلان اشکال را دارد؛ شما حق نداری برای دیگران تعریف کنی، چرا که ممکن است دروغ باشد، اما حالا که میبینی در زندگی دخترت تأثیر دارد، رد نکن بلکه بررسی کن. اگر بگویی نباید به حرف مردم اعتنا کرد، این واکنش، نشانۀ جهل است.
حسینی قمی در این باره ادامه داد: به قدری مسئله اهمیت دارد که فقهای ما این مسئله را مطرح کردند که اگر فردی از ما دربارۀ خواستگاری دخترش تحقیق کرد، چکار کنیم؟ آیا ما چون در مقام مشورت هستیم، اجازه داریم تمام عیوب آن جوان را بگوییم؟ فرمودند نه. شما اجازه دارید در این حد بگویید که این جوان صلاحیت ورود به زندگانی شما و وصلت با دخترتان را ندارد؛ لازم نیست تمام عیوبش را به فرد بگوییم. بنابراین انسان باید مواظب کلام و گفتار خود باشد.
این کارشناس مذهبی با ذکر داستانی از رسول گرامی اسلام(ص) در اهمیت مراقبت از کلام گفت: یکی از اصحاب رسول خدا (ص) فردی بود به نام سهل ساعدی. همان فردی که داستان اسارت امام سجاد (ع) در شام را هم نقل میکند. سیوطی در تفسیر دُرّ المنثور از وی نقل میکند که گفت در مدینه سالیان سال پای منبر پیامبر (ص) بودم؛ ایشان هیچ وقت سخن نگفت مگر اینکه در تمام سخنرانیها آیه 70 سوره احزاب را تلاوت میکرد «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً» اى کسانى که ایمان آوردهاید، تقواى الهى پیشه کنید و سخن (حقّ و) استوار گویید». اگر سخنتان حق بود، آثارش این است «یُصلِح لَکُم اَعمالَکُم وَ یَغفِرلَکُم ذُنوبَکُم».
حسینی قمی افزود: مبالغه نیست که اگر بگوییم امروز یکی از مهمترین چالشهای زندگی ما، بیتوجهی به همین فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام است. حضرت در روایتی دیگر فرمود «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ»؛ یعنی زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد، در حالى که قلب احمق پشت زبان اوست. فرد عاقل ابتدا صحتسنجی میکند، تعقل میکند و بعد سخن میگوید، اما فرد جاهل، بعد از اینکه سخنی را بر زبان گفت، فکر میکند که آیا صحیح گفته یا خیر یا سخنش آبروی کسی را میبرد یا خیر، زندگی کسی را بر هم میزند یا خیر؟ گاهی یک سخن، یک خبر، یک عکس و یا کلیپ، انسانی را از عرش به فرش میبرد. همۀ حیثیت و آبروی فرد را از بین میبرد. بعد میگوییم اگر صحت نداشته باشد، تکذیب میکند. اما آیا آبرویی که رفت، قابل بازگشت است؟ آدم عاقل، ابتدا بررسی میکند و بعد سخن میگوید.
منبع:تسنیم