عقیق:سردار شهید قاسم سلیمانی که در قلبهای بسیاری از مردم آزاده جهان نفوذ کرده است، به نام سردار دلها و سیدالشهدای مقاومت نیز معروف است. قسمتی از خاطرات شفاهی حاج قاسم درباره عظمت و مقام بالای شهدا و علاقمندی مردم به شهدا در ادامه میآید:
من از علما عذرخواهی میکنم اگر کلامی گفته میشود، احیانا به دلیل سوادضعیف من است و جای اساعه ادبی در آن وجود دارد. اما امروز حسین خرازی، حسین املاکی، احمد کاظمی، همت، باکری و تک تک شهدا بیش از یک مرجع تقلید رهروی میشوند. نه در فقه؛ در سلوک متعدد.
من رفته بودم بندرعباس صحبت کنم. چند دختر آمدند پیش من گفتند: فلانی ما هر کدام نامی برای خودمان گذاشته ایم. ندیدند همت را، ندیدند باکری و خرازی را. اما گفتند نام این خانم باکری است. ما او را به نام باکری صدا می کنیم. او خودش را به باکری متبرک کرده است. نام این خرازی است. نام این کاظمی است. بعد این دختر به من گفت: «من وقتی سر سفره می نشینم، حس میکنم مهدی باکری سر سفره ما نشسته است.» کجا چنین چیزی وجود دارد؟
بگویم که ما بعضی وقتها به شهدا توجه می کنیم ولی به خانواده شهدا کمتر توجه می کنیم. امروز در جامعه ما اگر یک دکمه کت یک حاکم قاجار را پیدا کنند، می گویند این دکمه کت ناصرالدین شاه است. همه می روند آن را بخرند تا در ویترین خودشان داشته باشند. جالا ببینید؛ این پدر شهید است. آن مادر شهید است. این فرزند شهید است. سلولهای آن شهید در وجود این افراد هست. این ها را باید دریابیم. این را باید توجه کنیم.
***
چرا شهدای ما مثل امامزادهها هستند؟ اینها مثل یک شیء نورانیاند که وصل به منبع نور هستند، مثل یک مدار مغناطیسی که به یک مدار عظیمتر از خودش وصل شده است. شهدای ما معصوم نیستند اما اتصال کامل و انتصاب کامل به معصوم دارند، مرکز توسلند، مرکز توجهاند.
اگر سؤال کنی از این جمع که قبر پدربزرگ شما کجاست بخش اعظمشان نمیدانند یا در طول سال سر قبرش نمیروند، نه زائری و نه ذاکری اما شهدا میدانند، چرا پدر تلاش میکند نزدیک قبر پسر شهیدش دفنش کنند؟ زیرا پدر میخواهد به پسر تقرب پیدا کند، پسر به نقطهای رسیده که پدر که تربیتکننده او و آورنده او بود، به او تقرب پیدا میکند. بنیاد شهید وقتی بخواهد به پدر و مادر شهدا امتیاز دهد، اجازه میدهد نزدیک قبور شهدا دفنشان کنند، این مقام شهید خیلی مهم است. شما هر که باشی، سرلشکر یا فرمانده؛ تا شهید نشوی آنجا جایت نمیدهند.
منبع:تسنیم