عقیق:خمس، پرداخت یک پنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است. خمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفتهاند.
خمس از موضوعات مهم فقه اسلامی و به طور خاص فقه امامیه است. محاسبه و پرداخت خمس از تکالیفی است که شیعیان در طول زندگی به آن عنایتی ویژه دارند.
یک از فلسفههای پرداخت خمس، برکت در رزق است. امام رضا علیه السلام در حدیثی فرمودند: «اِنَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلی دینِنا وَ عَلی عِیالاتِنا وَ عَلی مَوالینا وَ ما نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَری مِنْ اَعْراضِنا مِمَّن نَخافُ سَطْوَتَهُ فَلاتَزووهُ عَنّا وَ لاتَحْرِموا اَنْفُسَکُم دُعاءَنا ما قَدَرْتُم عَلَیهِ، فَاِنَّ اِخْراجَهُ مِفْتاحُ رِزْقِکُم وَ تَمْحیصُ ذُنوبِکُم وَ ما تَمْهِدونَ لاِنْفُسِکُم لِیَومِ فاقَتِکُم.» [۱]
در حقیقت، خمس، کمکی به ما برای اهداف دینی ما و خانوادهها و دوستان ما و وسیله حفظ آبروی ما در برابر آنانی است که از قدرتشان بیم داریم. پس خمس را از ما دریغ ندارید و حتیالمقدور خویشتن را از دعای ما محروم نسازید؛ چرا که خارج کردن خمس از [سرمایه]، کلید روزی شما و مایه پاک شدن گناهانتان و اندوخته شما برای روز نیازتان در آخرت خواهد بود.
پرداخت خمس، باعث برکت در رزق: «فَاِنَّ اِخْراجَهُ مِفْتاحُ رِزْقِکُم...»
برخی چنین تصور میکنند که پرداخت خمس، از مالشان کم میشود؛ بله از ظاهر مال کم میشود اما هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ معنوی، مالشان افزایش پیدا میکند.
در حالی که امام معصوم برکت در مال را به شخص خمس دهنده، ضمانت میدهد. نکتهای که حضرت در این مورد میفرمایند و بسیار حائز اهمیت است اینکه، میفرمایند: پرداخت کردن خمس از سوی شما، کلید رزقتان است؛ یعنی گویا قفلی از رزق که بر مالتان زده شده بود، با کلید پرداخت، آن را میتوانید باز کنید.
این در حالی است که شیطان به کسانی که در راه خدا کمک مالی میکنند، وعده فقر میدهد؛ چنانچه قرآن میفرماید: «الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًاً وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ.» [۲]
یعنی: «شیطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به فحشاء (و زشتیها) امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست. (به همین دلیل، به وعدههای خود، وفا میکند.)»
دستور خدا بر گرفتن وجوهات شرعی
از طرف دیگر خداوند به پیامبرش دستور میدهد که از مردم زکات بگیرد، تا با پرداخت زکات، تو آنها را تطهیر و پاکیزه کنی. چنانچه میفرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
یعنی: از اموال آنها صدقهای (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی! و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!
چند عمل پیامبر در ازای اخذ وجوهات شرعی:
در این آیه با پرداخت زکات، به صراحت از چند عمل پیامبر پرده بر میدارد:
اولین عمل: پاک شدن خمس دهنده: «... تُطَهِّرُهُمْ...»
کسی که زکات (یا خمس) پرداخت میکند، با این کار از سوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پاکیزگی را دریافت میکند. کسب پاکیزگی، مقامی است که عامل پاکی روح از بخل، دنیا پرستی و مال دوستی است.
دومین عمل: تزکیه خمس دهنده: «وَ تُزَکِّیهِمْ بِهَا»
دومین عملی که پیامبر برای خمس دهنده انجام میدهند، تزکیه است؛ تزکیه در دو معناست؛ تزکیه از ماده «ز ک و» در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شیء از عیب و کاستی [۳] و ایجاد رشد، برکت و طهارت [۴] در آن یا به معنای دور دانستن شیء از عیوب و گواهی به پاکی و طهارت آن [۵] است. [۶] و به معنای تطهیر نفس و مال، صلاح، تقوا، زمین پاک، مدح و ستایش و تنزیه خویش میباشد. [۷] با توجه به این دو معنا، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، خمس، به فرد زکات یا خمس دهنده، برکت داده و زمینهای برای دور شدن از کاستیها و عیبها ایجاد میکنند یا زمینهای برای رشد و پاکی بیشتر برای وی فراهم میآورند.
سومین عمل: دعای پیامبر: «... وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ...»
از این عمل پیامبر چنین بر میآید که رابطهی معصوم با مردم، رابطه عاطفی است؛ چرا که این دعای پیامبر، اثر مهم به دنبال دارد و آن آرامش است؛ پس دعای معصوم، برای مردم، باعث آرامش است. آرامش نعمتی است که از سوی خداوند نازل میشود؛ و صد البته مهمترین و بالاترین واسطه فیض خود، پیامبر هستند؛
چنانچه قرآن میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ...» [۸] یعنی: «اوست خدایی که سکینت و وقار بر دلهای مؤمنان آورد تا بر یقین و ایمانشان بیفزاید...»
تبیین آیه
چنانچه از آیه مذکور، فهمیده میشود، نزول آرامش از طرف خدا، در صورتی است که انسان، ایمان داشته باشد. و تا زمانی که این ایمان به گناه و ظلم آلوده نگشته، هم آرامش برایش نازل میشود و هم جز انسانهای هدایت یافته خواهد بود. چنانچه میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ.» [۹]
یعنی: (آری،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت یافتگانند!»
پی نوشت:
[۱] کافی، ج ۱، ص ۵۴۷، ح ۲۵
[۲] سوره بقره، آیه ۲۶۸
[۳] خلیل بن احمد، ترتیب العین، ج ۵، ص ۳۹۴.
[۴] ابن فارس، احمد بن فارس، مقاییساللغه، ج ۳، ص ۱۷؛ ابناثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج ۲، ص ۳۰۷؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۵۸.
[۵] معلوف، لویس، المنجد، ص ۶۱۶، «زکو»
[۶] خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۳۹۴.
[۷] ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۵۸.
[۸] سوره فتح، آیه ۴
[۹] سوره انعام، آیه ۸۲
منبع:مهر