ستارهای بدرخشید و عالم آرا شد
و مهر در بغل ماه رنگ رؤیا شد
یتیم امّی قوم قریش از کعبه
ظهور کرد و جهان را امیر و آقا شد
امین مکه ز دامان آمنه سر زد
همان که ساحل امن و امان دنیا شد
گل محمدی گلشن بنیهاشم
که نقش جلوه حق در رخش هویدا شد
عصاره همه انبیا و ختم رسل
همان که خاتم انگشتری دلها شد
همان ستوده عیسی که بر دل راهب
نگاه کرد و مسیح دل بحیرا شد
به خاک تشنه جهل بشر چنان بارید
که باغ دانش و اخلاق از آن شکوفا شد
به دختران نهان زیر خاک، کوثر خواند
چنان که امّ ابیهای عشق، زهرا شد
به جای رنگ و نژاد و تبار و قدرت و مال
ملاک برتری از آن به بعد تقوا شد
و بعد اشهد ان لا اله الا الله
طنین نام محمد، علیِ اعلی شد
علی امام من است ومنم غلام علی
«منم غلام محمد» کلام مولا شد
الا پیمبر مهر و وفا ابا القاسم!
که اوج موج نگاهت قرار دریا شد
نشان خُلق نکوی تو «أُسوةٌ حسنة»
که با «مکارم الاخلاق» بعثتت پا شد
نشد شنیده ز لعل لب تو نفرینی
و در تو «رحمتُ للعالمین» چو معنا شد
من آمدم که پناه دو عالمم باشی
که در کنار تو هر روسیاه زیبا شد
و چون «اویس» ندیده شدم مسلمانت
ز کوی حضرت «سلمان»، همان که منّا شد
به مهر مادری حضرت «خدیجه» قسم
که بیقرار «حسین» شما دل ما شد
نوید داد به دلها «حسینُ منّی» تو
که مهر هر که حسینیست در دلت جا شد
به عشق فاطمه و حیدر و تو و حسنین
لبم پر از صلوات و دلم مصفا شد
منبع:فارس