«... و اگر این مخالفان، وقتی که به خود ستم میکردند، به نزد تو (پیامبر(ص)) میآمدند، و از خدا طلب آمرزش میکردند، و پیامبر(ص) هم برای آنها استغفار میکرد، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.» (نساء - ۶۴)«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله، ای مومنان از خدا پروا کنید و برای نزدیک شدن به او از «وسیله» بهرهمند شوید.» (مائده - ۳۵)مطابق روایات اسلامی، امامان(ع) روشنترین مصداق وسیله و محکمترین ریسمان برای تقرب به خدا معرفی شدهاند. (المیزان ج ۵ ص ۵۴۵ و ۵۴۶، تفسیر نمونه ج ۴ ص ۳۶۶)در بسیاری از زیارتنامهها و دعاهای وارد شده نیز مانند دعای توسل، برای رفع گرفتاری و برآورده شدن حاجات مادی و معنوی خود، اهلبیت(ع) را پیشگاه خدا شفیع قرار دهیم.
در بخش پایانی دعای توسل، تصریح میشود که شما اهلبیت(ع) وسیله رشد و کمال ما به سوی خداوند هستید. «فانکم وسیلتی الیالله»
البته روشن است که تمام معجزات پیامبران و کرامات اولیاء الهی و دستگیری و شفاعت آنان به «اذن» خدا صورت میگیرد، و این طور نیست که آن بزرگواران خودشان به تنهایی و مستقل از پروردگار عالم بخواهند کاری انجام دهند.
چرایی توسل
ما شیعیان، افتخار میکنیم که علاوه بر قرآن، امامان(ع) در همه زمینهها راهنما و راهبر ما هستند. ائمه(ع) واسطه فیض الهی و مفسران واقعی قرآناند. جهان خلقت بدون وجود و حضور آنان، یک لحظه دوام و بقاء ندارد. رزق و روزی همه موجودات به برکت وجود ایشان داده میشود.
اهلبیت(ع) بعد از رسول خدا(ص) کاملترین انسانها و مقربترین آنان به خدا هستند.چهارده معصوم(ع) گرچه مافوق انسان نیستند ولی انسانهای مافوقاند و به اعلیدرجه انسانیت رسیدهاند.آنان پس از رحلتشان نیز در جوار رحمت الهی زنده هستند و سخنان و درودهای ما را میشنوند و پاسخ سلام ما را میدهند. با این امید به ارواح مطهر ایشان متوسل میشویم که وساطت نمایند و خواستههایمان را در صورتی که به صلاحمان باشد، از خدا طلب کنند. (اذن دخول زیارت امامرضا(ع) و مفتاحالجنان، علی مشکینی، ص ۲۹)
با اینکه درهای رحمت خدا به روی همه انسانها، همیشه گشوده است و هر شخصی میتواند به طور مستقیم و بدون واسطه با خدای خویش راز و نیاز کند و از او درخواست کمک نماید، اما به طور قطع، بدون ولایت اهلبیت(ع) به کمال شایسته انسانیت و به مراتب سعادت حقیقی نخواهد رسید.ما بندگان ناسپاس مانند کودکان، خود را سرگرم زیباییهای فریبنده دنیا ساختهایم و به خاطر کثرت اشتغالات و خطاها، پردهای میان خود و خدا افکندهایم که مانع بزرگی برای دریافت فیوضات الهی گشته است.
گویی روحها با انبوه گناهان مسخ شده است و ربط و نسبت ما را با خدا بریده است.دوستی و رفاقت با خدا، لیاقت و شایستگی میخواهد، روح و روان ما با حقیقت خالق هستی باید همخوانی داشته باشد. ما هیچ شباهت و سنخیتی با وجود حق تعالی نداریم. به همین علت غالبا از فیض فراوان دعا و نیایش و ذکر و توسل محروم ماندهایم. بنابراین ما انسانهای ضعیف و ناقص و درمانده، به مقامات پاک اهلبیت(ع) و یا یکی از اولیاء الهی و بندگان صالح متوسل میشویم تا با مساعدت و شفاعت آنان، بتوانیم به آغوش پر مهر و محبت خدا برگردیم و زندگیمان به عطر دلانگیز ولایت معطر شود.
اهلبیت(ع) آینه تمامنمای صفات جمال و جلال الهیاند. آنها زیباترین و دلسوزترین مخلوق خدا برای تمام موجودات عالم از جمله انسانها هستند.ارتباط با آنان، ارتباط با همه خوبیها و همه زیباییها و همه کمالات است.ارتباط با اهلبیت(ع)، اتصال به منبع نور و روشنایی است.محبت و توسل به آن بزرگواران، اتصال به کانون آرامش و امنیت خاطر است.پیوند با اهلبیت(ع) نزدیک شدن به دریای بیکران عرفان و معرفت است.پیوند و ارتباط برقرار کردن با اهلبیت(ع) دو دستاورد بیبدیل و بینظیر دارد:
۱- همراه شدن و پیوند خوردن به نزدیکترین انسانها به خداوند متعال است و در نتیجه آن آسان شدن و روان شدن مسیر سیر و سلوک معنوی در زندگی فردی و اجتماعی، میباشد.
۲- توسل به آنان در جهت برآورده شدن خواستهها و حاجات مادی و معنوی، خواهد بود.
توجه به این نکته نیز لازم است که واسطه قرار دادن اولیای الهی و توسل به آنان برای گرهگشایی در زندگی، در عرض دعا و استغاثه و استغفار از محضر خدا و توسل به وجود حقتعالی، نمیباشد، بلکه در طول هم قرار دارند و این نحوه وساطت در واقع نقش مکمل دارد. واسطهگری آن بزرگواران در حقیقت شعاعی از لطف خداست. به نظر میرسد که برای شناخت مقام و منزلت امامان(ع) و درک عظمت آنان در نظام هستی، یکی از بهترین و معتبرترین منابع امامشناسی به طور یقین «زیارت جامعه کبیره» است که از ناحیه مقدس امام هادی(ع) انشاء شده است.
اهلبیت(ع) کشتی نجات
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ما کشتی نجاتیم و هرکس در کشتی محبت ما سوار شود، یعنی به ما تمسک و توسل جوید، نجات پیدا میکند. و هرکس از ما روی برگرداند، یعنی به ما تمسک و توسل نجوید، قطعا هلاک خواهد شد.» (منهجالصادقین، ملافتحا... کاشانی، ج ۳ ص ۲۲۵)
رسول خدا(ص) از قول خدا نقل میکند: «گرامیترین مخلوقات عالم و برترین آنها نزد من، محمد و برادرش علی و سپس امامان هستند، که واسطه میان خالق و مخلوقاند. این را بدانید که هرکس نیازی مهم دارد و یا مشکل بزرگ برایش پیش آمده، باید محمد و اهلبیت او را نزد من شفیع قرار دهد تا به بهترین وجه، خواسته و نیاز او را برآورم و مشکل وی را برطرف سازم.»
(نشان از بینشانها، علی مقدادی اصفهانی،
ج ۱ ص ۱۸۴)
کیست مولا آن که آزادت کند
بند رقیت ز پایت برکند
زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود و ان علی مولا نهاد
چون به آزادی ولایت هادی است
مومنان را ز اولیاء آزادی است
(مثنوی مولوی)
همچنین رسول خدا(ص) فرمود:
«آیا در باغهای بهشت گردش میکنید؟ پرسیدند: یا رسول الله، باغهای بهشت کدام است؟ فرمود: مجالس ذکر.» (میزانالحکمه، محمدی ریشهری، ج ۱، ص ۱۹۱)
مرحوم مجتهدی تهرانی نقل میکند: نظام رشتی را در عالم رویا دیدند و از او پرسیدند: چه چیزی به درد آخرتت خورد؟
گفت: دو چیز یکی امامحسین(ع) و اهلبیت(ع) که به واسطه آن حسینی شویم و دیگری تقوای الهی. (طریق وصل، احمد مجتهدی تهرانی، ص ۱۴۳)
روشها و سنتهای توسل
این پرسش مطرح است که چگونه میتوانیم به اهل بیت(ع) متوسل شویم؟
پاسخ این است که برای این منظور روشها و راههای متعددی وجود دارد که از آن به «سنتهای توسل» تعبیر میکنیم و در اینجا فقط به برخی از آنها اشارهای مختصر میشود.
۱- سنت نذر:
در تاریخ آمده است که، روز حسن و حسین(ع) در کودکی بیمار میشوند. رسول خدا(ص) به همراه تعدادی از اصحاب خود، از آن دو کودک عیادت کردند. گروهی به علی(ع) پیشنهاد دادند که چه خوب است برای بهبودی فرزندانت، «نذری» بکنی.
آنگاه علی(ع) و همسر مهربانش فاطمه(س) به همراه خدمتگزارشان فضه، «نذر» کردند که اگر فرزندانمان بهبودی یافتند، سه روز روزه بگیرند. آنان بعد از بهبودی بچههایشان به نذر خود وفا کردند. (المیزان، علامه طباطبائی، ج ۲۰، ص ۲۱۲)
پدر و مادر شهید محسن حججی نقل میکنند: محسن یک ساعت قبل از اعزامش به سوریه(به عنوان مدافعین حرم حضرت زینب(س)) به دیدن ما آمد و گفت: من در مشهد «نذر» کردم که اگر شما رضایت دهید و شرایط رفتن به سوریه برایم فراهم شود، پای شما را ببوسم و بوسید و رفت. (سرمشق، موسسه شهید کاظمی، ص ۱۴۷)
نقل میکنند: امینالدین علامه طبرسی (متوفی ۵۴۸ ق) دچار سکته میشود و او را به گمان این که فوت کرده است، بعد از غسل و کفن به خاک میسپارند.
علامه ساعتی بعد به هوش آمده و میبیند که داخل قبر است. در همان حال «نذر» کرد که اگر خدا وی را نجات دهد، درباره قرآن تفسیری بنویسد. همان وقت کفن دزدی آمد و قبر را شکافت. طبرسی دست او را گرفت و گفت: نترس، من زندهام.کفن دزد او را بر پشت خود به منزلش رساند. طبرسی هم علاوه بر کفنها، مال فراوانی به کفندزد بخشید و او هم به دست علامه توبه کرد. پس از آن علامه طبرسی به نذرش وفا کرد و تفسیر گرانسنگ «مجمعالبیان» را تألیف کرد. (هزار و یک حکایت قرآنی، محمدحسین محمدی، ص ۲۰۳)
۲- سنت توسل به قرآن:
استاد، حسن المصطفی باشی، نویسنده فلسطینی میگوید: پسری دارم که الان هجده ساله است. این پسر در دوران کودکی تا سن پنج سالگی از بیماری فشار خون رنج میبرد و اصلا تعادل نداشت معالجات هم بیتاثیر بود. یک روز بچه را آوردم در حیاط منزل و به همراه مادرش و پدر و مادر خودم، رو به قبله ایستادیم و آنگاه خودم قرآن را باز کردم و با توجه کامل به تلاوت «آیهًْ الکرسی» و سورههای «چهار قل» پرداختم و از خدا شفای بچهمان را خواستار شدم. چند دقیقهای از تلاوت نگذشته بود که دیدم، پسرم فریادش بلند شد و از دماغش خون سیاهی جاری شد. الان به حمدالله و به برکت قرآن فرزندم در سلامتی کامل به سر میبرد. (همان، ص ۳۶۲)
۳- سنت هدیه:
علامه طباطبائی نقل میکند: برادرم سید محمدحسن،شاگردی داشت که میتوانست با ارواح مردگان تماس بگیرد. روزی از طرف برادرم نامهای به دستم رسید. نوشته بود که آن شاگرد با مرحوم پدرمان ارتباط میگیرد. گویا پدر از شما گله دارد که چرا او را در ثواب تفسیری که نوشتهاید، سهیم نکردهاید؟ من تصور میکردم که کارهای ما ارزشی ندارد که بخواهم پدرم را شریک ثواب کنم. اما با دیدن این نامه شرمنده شدم و به خدا عرض کردم، خدایا اگر این تفسیر (المیزان) در پیشگاه تو قابل قبول است و ثواب دارد، من ثواب آن را به روح پدر و مادرم «هدیه» نمودم.
جالب است که هنوز پاسخ نامه را نداده بودم که پس از چند روز، نامه دیگری از برادرم رسید که نوشته بود، پدر از من راضی است و گفته بود: هدیه ما رسید. (همان، ص ۱۹۰)
در دعای مخصوص «پس از زیارت امام رضا(ع)» آمده است: «اوصل هدیتی الیهم» یعنی خدایا هدیه مرا به اهلبیت(ع) برسان. (مفاتیحالجنان، شیخ عباس قمی)
چنانچه توفیق پیدا کردیم که یک عمل خیری را به ارواح مطهر معصومان(ع) هدیه نماییم، به طور یقین بدانیم که آنان عوض هدیه ما را به نحو شایسته تقدیم میکنند. زیرا آن بزرگواران هیچگاه خود را مدیون کسی نخواهند کرد. به عنوان مثال، خوب است گاهی قرآن بخوانیم و ثواب قرائت آن را به یکی از اهلبیت (ع) و یا همه آنها، هدیه نماییم و سپس حاجتمان را بخواهیم.
حتما به «نیابت» از آنها نماز و روزه و حج بهجا آورید و صدقه بدهید، که پاداش آن هم برای آنان و هم برای شما نوشته میشود، علاوه بر اینکه ثواب صله رحم را نیز بردهاید.»
(اصول کافی، کلینی، ج ۳، ص ۲۳۲)
نورانیت و صفای زندگی با اهل بیت(ع)
برادر و خواهر گرامی، این نکته مهم را باید خوب مورد توجه قرار داد که زندگی مشترک پایدار و مستحکم، علاوه بر رعایت بایدها و نبایدهای مطرح شده در این نوشتار، یقین بدانیم که بدون «ایمان و تقوای الهی» و بدون «ارتباط عاطفی و معرفتی با اهل بیت(ع)» راه به جایی نمیبرد. زندگی زناشویی بدون حضور خدا «تاریک و جهنم» است و بدون حضور اهل بیت(ع)«ناقص و ناتمام» خواهد بود.
عشق و محبت به اهل بیت(ع) و حضور معنوی آنان در متن زندگی یک خانواده(و نه در حاشیه آن)، موجب سعادتمندی آنهاست.اگر گرهای در زندگیمان افتاده با روش «توسل» آن گره گشوده میشود. و اگر مشکلی هم نداریم، به طور قطع اتصال و ارتباط با پاکان عالم، رمز خوشبختی در دنیا و آخرت خواهد بود.
خدا و اهل بیت(ع) را در همه عرصههای زندگی و در تمام روزها و شبها، حاضر و ناظر بدانیم. آنان را شریک واقعی(و نه شریک تصنعی و ظاهری) خودمان به حساب آوریم.در سفر و حضر، در خواب و بیداری، در نهان و آشکار، در روابط زناشویی، در تربیت فرزند، در ارتباطات اجتماعی، در افکار و اعمال، در دارایی و ناداری، در غم و شادی، در کسب مال و اقتصاد منزل، در خرج و مخارج زندگی، در روابط پدر و مادر و خویشان و اقوام، در کار و تفریح، در دوستی و دشمنی، و... همه جا و همه حال خدا و اهل بیت(ع) حضور دارند.
بسیار مناسب است که هر روز خودمان را با یاد امام عصر(ع) مزین کنیم و با دعا برای تعجیل ظهورش، مورد عنایت خاص آن امام عزیز قرار بگیریم.
تداوم اینگونه ارتباط با آن بزرگواران، دستاوردهای ارزشمندی خواهد داشت:
اولا، محیط زندگیمان را به ارواح مطهر و زنده اهل بیت(ع) عطرآگین و نورانی میکنیم و راههای ورود و نفوذ شیطان را به درون زندگی پاکمان میبندیم.
ثانیا، خود و فرزندانمان را تحت عنایت چهارده معصوم(ع) قرار میدهیم و بدین ترتیب نسلهای آیندهمان «علوی و فاطمی و حسینی» خواهند شد.
ثالثا، با مساعدت و دستگیری اهل بیت(ع) مشکلات زندگیمان برطرف میشود و نفوس قدسی آنان، ما را در رسیدن به اهداف بلند خود، مقاومتر و صبورتر میگرداند.
رابعا، در روز قیامت به قطع و یقین، از شفاعت یکایک آن پاکان برخوردار خواهیم گشت.
آقا و خانم محترم، به نظر شما آیا در چنین زندگی زیبا و قشنگ که پاکان عالم حضور و ظهور دارند، مشکل حادی پیش خواهد آمد؟
آیا معضلی و مسئلهای خواهد بود که قابل حل نباشد؟ قطعا پاسخ منفی است. زیرا داور و قاضی اصلی در راس چنین خانوادهای خدا و چهارده نور پاک و قدسی است.
منبع:مشرق