عقیق:چندی است به دلیل شیوع ویروس کرونا محافل و مراسمهای عمومی و مذهبی کشور ایران و عراق تعطیل میشود و این امر باعث شده تا دیدگاهی در جامعه شکل گیرد که اربعین امسال تعطیل و یا منتفی است و اقامه نخواهد شد. این امر اخیرا شدت بیشتری پیدا کرده و تعدادی از مسئولین مرتبط با اربعین حسینی در ایران نیز به اظهار نظر درباره عدم برگزاری اربعین میپردازند و برگزاری یا عدم برگزاری راهپیمایی اربعین را معادل با حماسه اربعین تلقی کرده و این مفهوم را به جامعه نیز منتقل میکنند.
آنان این اتفاق مبارکی را که هر ساله در اقصی نقاط دنیا تکرار میشود و به تعبیر مقام معظم رهبری میتواند زمینهساز تحقق تمدن نوین اسلامی باشد، در پیادهروی اربعین خلاصه کرده و تقلیل میدهند. نگارنده این یادداشت خود به عنوان کسی که در سالهای گذشته متنعم به نعمت حضور در پیادهروی اربعین بوده و سراسر وجودش آرزوی تکرار حداقل یک بار دیگر و تنفس در فضای ملکوتی آن را دارد از منظر گفتمانی به این جریان فرهنگساز عالمگیر توجه کرده و به نکاتی اشاره میکند.
۱) گفتمان اربعین در سالهای اخیر در حال تبدیل شدن به گفتمان غالب و وحدتبخش در جهان اسلام است و هم از این رو است که مقام معظم رهبری اشاره دارند که اربعین جهانی شد و جهانیتر نیز خواهد شد. در تحلیل گفتمانی بایستی دقت شود که چه چیزی در جامعه به گفتمان تبدیل میشود و به تعبیر علمی آن دال مرکزی این گفتمان که بار مفهومی را بر دوش میکشد، چه بخشی است. به نظر راقم این سطور و با بررسی نظرات متخصصان این حوزه و مخصوصا بررسی نظرات مقام معظم رهبزی، نقطه مرکزی حرکت اربعین بخشهای مناسکی و بعضا آیینی آن نیست. حتی اگر این بخش پیادهروی مقدس و شیرین آن باشد.
دلیل این امر روشن است؛ زیرا این مفهوم نمیتواند بار معنایی و یکپارچهسازی مفاهیم و مضامین مختلف حماسه اربعین را بر دوش کشد. منشور گفتمانی اربعین دارای ابعادی همچون ارتباط معنوی و عاطفی با امام، ظلمستیزی و همراهی با ظلمستیزان عالم، اتحاد مسلمانان جهان در برابر مستکبران دنیا، آزادگی و آزادیخواهی، قدرت نرم جهان اسلام، نقش رسانهای اربعین در دنیای پیچیده و تبلیغاتی در جهان پرهیاهوی بشریت، درک سختیهای مستضعفان عالم و تابآوری، مواسات در میان امت اسلامی، امامشناسی و زمینهسازی ظهور و رویکرد آخرالزمانی اربعین بوده و همه موارد نمیتواند حول تنها محور پیادهروی اربعین قرار بگیرد که توانایی جذب و یکپارچگی تمام مفاهیم فوق الذکر را ندارد.
دکتر ناصر باقری مقدم
۲) فرو کاستن گفتمان اربعین در جامعه به محور پیادهروی هر چند که مجدد تاکید میشود پیادهروی به جای خود ارزشمند بوده و بار معنایی و عاطفی بخشی از رویداد اربعین را بر دوش دارد، این حرکت جهانی را از سطح تمدنی و جامعهپردازی تقلیل داده و در سطح یک عمل عبادی و فردی پایین میآورد. درست است که این رویداد اجتماعی و عالمگیر، محل ظهور و بروز میخواهد، اما در شرایطی خاص مانند وضعیت دنیای امروز، لزومی ندارد که همین بازتاب اجتماعی را صرفا در انجام پیادهروی ببینیم و از نمونهها و وسایل دیگر این نمود مانند مواسات در بین امت اسلامی غافل شویم. مخصوصا در شرایط امروز که مردم هر دو کشور ایران اسلامی و عراق به آن نیاز دارند. همچنان که در مسائل و مشکلات اخیر کشور از این امر حسن استفاده شد و مواکب اربعین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نقش ارزندهای در حل مشکلات اجتماعی بازی کردند. البته برگزاری پیادهروی نیز با شرایطی و رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز شدنی بوده و بلکه بایستی برای اجرای آن تلاش کرد.
۳) مضیق بودن فضای گفتمانی اربعین یکی از خلأهای کنونی است. همچنان که مقام معظم رهبری نیز در یکی از بیاناتشان خواستار گسترش و تعمیق روزافزون معنویت، تفکر و معرفت برای راهپیمایی اربعین شده و در جای دیگر میفرمایند اهل فکر، اهل فرهنگ، اهل اقدام فرهنگی و فکری برای این حرکت عظیم بنشیند برنامهریزی کنند...امروز هدف هر مسلمان باید ایجاد تمدن نوین اسلامی باشد... ایجاد تمدن عظیم اسلامی هدف نهایی ماست و این راهپیمایی اربعین میتواند یک وسیله گویای برای تحقق این هدف باشد.
لذا بایستی مواظبت کرد وسیله مقدس به جای هدف مقدستر ننشیند و سعی شود فرهنگ اربعین زندگی کردن و تمدنسازی اربعینی را تعریف و توسعه مفهومی داده و نسبت به عملیاتی کردن آن در جامعه اندیشه کنیم
دکتر ناصر باقری مقدم
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
و خادم پژوهشی مرکز مطالعات اربعین
منبع:فارس