20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 46 : 23
کد خبر : ۱۱۲۸۹۸
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۹
ظهر روز جمعه ۱۲ تیر ۱۳۴۹ شمسی علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر با زمزمه مناجاتی از امام سجاد (ع) جان به جان آفرین تسلیم کرد. اما کتاب الغدیر چون نگین درخشانی در آسمان ولایت جاودانه می‌درخشد.

عقیق:ظهر روز جمعه ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ هجری قمری (برابر با ۱۲ تیر ۱۳۴۹ شمسی) علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر با زمزمه مناجات خمسه عشر امام سجاد (ع) «اللهم انَّ هذه سکرات الموت قد حلّت فأ‌قبل إلیّ بوجهک الکریم» جان به جان آفرین تسلیم کرد.


علامه شیخ عبدالحسین امینی دردوران بستری بودن در یکی از بیمارستان‌های تهران

این پایان زندگی با سعادت علامه بود که جز عشق به اهل بیت (ع) به راهی نرفت. هر جا نشانی از مولی متقیان بود علامه خود را به آنجا می‌رساند تا حماسه عظیم کتاب الغدیر را تکمیل کند.

عشق ائمه به خصوص مولای متقیان در او موج می‌زد و به هر کوی و برزنی روانه‌اش می‌کرد علامه برای تهیه کتاب ارزشمند الغدیر از هیچ کوششی فرو نگذاشت رنج بسیاری بر خود متحمل کرد چونان برای رسیدن به هدف متعالی خود زحمت کشید که در واپسین سال‌های حیات، از فرط مطالعات بی‌وقفه و پیگیر خویش، اسیر بستر بیماری شد.

علامه برای تألیف کتاب ۲۰ جلدی الغدیر بیش از ۳۰ سال کتابخانه‌های کوچک و بـزرگ ایران و عراق و حجاز و سوریه و لبنان و شبه قاره هند و پاکستان را گشت تا به تدوین این کتاب بزرگ نایل شد. او با خلق کتاب ارزشمند الغدیر اعجاب پژوهشگران را برانگیخت که با چه همت و عشقی موفق به این کار شد؟

جالب است بدانید  پشتکار، استقامت، پرکاری و موفقیت نتیجۀ اخلاص امینی و توجّه به مولای متقیان حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام است که هم نام او را  بلندآوازه کرد و هم الغدیر را پر ارزش و جاویدان ساخت.


علامه شیخ عبدالحسین امینی در حال پژوهش در یکی از کتابخانه‌ها در دوران تالیف اثر گرانسنگ «الغدیر»

علامه امینی کیست؟

شیخ عبدالحسین در سال ۱۳۲۰ق مصادف با ۱۲۸۱ خورشیدی در خانواده علم و تقوا در سراب متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه علوم دینی را در تبریز نخست نزد پدر فاضلش میرزا احمد و بعد و نزد علمای بزرگ آن شهر نظیر سیدمحمد مولانا، سید مرتضی خسروشاهی گذارند.


میرزا احمد نجفی علامه امینی

علامه آگاهانه عشق به اهل بیت علیه السلام به خصوص امام علی (ع) را از خانواده خود به ارث برد برای آنکه در جوار مرقد مراد خویش باشد برای تکمیل مراتب علمی به نجف اشرف رفت و از محضر علمای بزرگی که در نجف ساکن از جمله  میرزای نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) کسب فیض کرد و زودتر از تصور به مقام عالی فقاهت نایل شد.

ذهن جستجوگر علامه و انس به مولای متقیان پس از رسیدن به مقام فقاهت او را راضی نکرد تا مدارج رسمی حوزه را پله پله بپیماید. او می‌خواست دست به کاری سترگ بزند و زنگار از منابع تاریخی درباره خورشید ولایت بزداید چهره راستین امامت را در اوراق تاریخ اسلام کشف کند تا علاقه‌مندان به آن امام همام و ولایت از سرچشمه بنوشند به همین دلیل قدم در راه پرسنگلاخ گذاشت و تحقیق و پژوهش را آغاز کرد. تنها کتابخانه آن روز نجف که هزاران نسخه خطی داشت کتابخانه حسینیه شوشتری بود.

هر روز به کتابخانه می‌رفت به دقت مشغول مطالعه نسخ خطی می‌شد. اما ساعت کار رسمی کتاب‌خانه محدود بود و عطش علامه به  حقیقت نامحدود. علامه برای رفع این مشکل کتابدار را راضی کرد بعد از پایان کار، در کتابخانه را به روی امینی ببند و امینی را با کتاب‌ها تنها بگذارد. در این راه مشقات بسیاری کشید. یک نمونه از این رنج مفصل در اشاره مجمل علامه پیداست. «آن وقت‌ها، در نجف نه پنکه بود و نه وسایل خنک‌کننده دیگر. در آن شرایط سخت، من هر روز برای مطالعه به حسینیه شوشتری‌ها می‌رفتم که تعدادی کتب ارزشمند کهن در آن یافت می‌شد. زمانی که کتابخانه تعطیل می‌شد به کتابدار می‌گفتم: مطالعه من هنوز تمام نشده است. تو می‌خواهی بروی، برو، ولی اجازه بده من بمانم و مطالعه‌ام را ادامه بدهم. او در حسینیه را می‌بست و می‌رفت و مرا در کتابخانه تنها می‌گذاشت و من ساعت‌های دراز روی کتاب‌ها می‌افتادم و مطالعه می‌کردم و یادداشت برمی‌داشتم. غرق شدن در مطالعه، مرا بکلی از گذشت زمان غافل می‌ساخت و تنها زمانی به خود می‌آمدم، که می‌دیدم قالیی که روی آن نشسته‌ام (از ریزش مداوم عرق) کاملاً خیس شده و بدنم (همچون بیمار تب زده) از گرمای شدید فضای بسته کتابخانه، یک پارچه آتش می‌نماید!»

علامه پس از پایان تحقیقات در نجف برای ادامه تحقیق و پژوهش خود در کتابخانه‌ها و استنتاخ از کتب خطی کهن شیعه و سنی با اهداف علمی برای تهیه کتاب الغدیر به شهرهای مختلف از جمله  حیدرآباد، دکن، علیگره، بمبئی، لکهنو، کانپور، پتنه، رامپور، جلالی (در هند)، اصفهان، قم، مشهد، همدان، کرمانشاه، تبریز، بیروت، دمشق، مکه، مدینه، فوعه، کفریه، معره مصرین، نبل، حلب و...، سفر کرد. سفر علاّمه امینی به هند حدود چهار ماه طول کشید. در این ۴ ماه حدود ۲۵۰۰ سند استنساخ شد و به ۱۳ کتابخانه سر زد و ۶۲۰ هزار جلد را بررسی کرد.


علامه شیخ عبدالحسین امینی در جمع برخی شیعیان کشور هند

او در سفرهای علمی بیش از ۱۱ تا ۱۲ ساعت کار می‌کرد و هر کتابخانه‌ای می‌رفت کتابدار شوق وافر ایشان را می‌دیدند با او همکاری می‌کردند. حتی در رامپور هند مدیر کتابخانه برای اینکه علامه وقت بیشتری در استفاده از کتاب داشته باشد برخلاف ساعت کاری کتابخانه که ۸ صبح شروع می‌شد تا 2 بعد از ظهر ادامه پیدا می‌کرد از ساعت ۶ می‌آمد تا ۸ شب به احترام علامه در کتابخانه می‌ماند.

یا در سفر سوریه کلید کتابخانه طاهریه (المکتبه الظاهریه) را به او داده بودند، صبح‌ها به آنجا می‌رفت و تا غروب یکسره کار می‌کرد. علامه در آن کشور،  بیش از ۵۰ کتاب خطی بهره برد و استنساخ کرد. عکسبرداری کرد اسناد در حال حاضر در کتابخانه امیرالمؤمنین در نجف اشرف موجود است.


علامه شیخ عبدالحسین امینی در حاشیه یکی از سفرهای پژوهشی خود به کشور سوریه

زمانی علامه مشغول نگارش کتاب بود چنان در تفکر و مطالعه غرق می‌شد که ساعت‌ها می‌گذشت و هیچ‌گونه احساس گرسنگی و تشنگی نمی‌کرد به گفته آیت الله خزعلی: «زمانی که از سفر علمی و تحقیقی چندماهه‌اش به هندوستان بازگشت، از وی پرسیدند: هنگام اقامتتان در هند، با گرمای آن کشور چه می‌کردید؟! لختی تأ‌مل کرد و سپس گفت: عجب، اصلاً متوجه گرمای آنجا نشدم»!

آثار و تأ‌لیفات‌

علامه امینی با پشتکار مثال زدنی و دقت نظر توانست علاوه بر تألیف کتاب عظیم الغدیر آثار دیگر را هم به چاپ برساند که برخی به زیور طبع آراسته شد و برخی دیگر به صورت خطی باقی ماند. فهرست آثار «چاپ شده» او از قرار زیر است:

١. شهداء‌الفضیله، (چاپ نجف، ۱۳۵۵).
٢. کامل الزیارات ابن قولویه - تحقیق و تعلیق، نجف، ۱۳۵۶.
٣. ادب الزائر لمن یَمَّم الحائر، (نجف ۱۳۶۲).
۴. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، (نجف، ۱۳۶۴، تا جلد ۹) تهران، ۱۳۷۲، تا جلد ۱۱)؛ بیروت، ۱۳۸۷، تا جلد ۱۱).
۵. سیرتنا و سنتنا سیره نبینا و سنته، (نجف، ۱۳۸۴ و تهران، ۱۳۸۶).

علامه امینی سرانجام پس از عمری مجاهدت و تلاش خستگی ناپذیر در ظهر روز جمعه ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ هجری قمری (برابر با ۱۲ تیر ۱۳۴۹ شمسی) دار فانی را وداع گفت. پیکر شریف علامه از تهران به نجف اشرف انتقال یافت و با تشییعی درخور شأن آن بزرگمرد، در سرداب مخصوص جنب کتابخانه عمومی امیر‌المؤمنین (ع) که مؤسس آن بود به خاک سپرده شد. 

با رحلت علامه امینی، علما و مراجعی مانند امام خمینی (ره) در نجف و شهرها و اماکن مختلف ایران و دیگر کشورهای اسلامی، مجالس ترحیم و تکریم برپا کردند در سوگ از دست دادن مرد مردستان امام علی (ع) به ماتم نشستند.

منبع:فارس

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: