از نظر لغوی و مفهوم شفاعت یعنی چه و بر چه عملی عملی اطلاق می شود؟
شفاعت
به معنای واسطه شدن فردی مورد احترام نزد خداوند، پادشاه یا شخص دارای
موقعیت است، اگر کسی واسطه شود و دیگری را شفیع خود کند برای انجام کاری
توسط آن انسان بزرگ یا خداوند از نظر لغوی به این عمل شفاعت گفته می شود.
ما
در زندگی روزمره خودمان در موارد متعدد متوسل به دیگران می شویم برای رفع
حاجتی یا اینکه یک مشکلی را از ما حل کنند در همین راستا هم شفاعت به معنای
اصطلاحی معنای لغوی این را دارد و به انسان های مورد احترام در نزد خداوند
اختصاص می یابد، یعنی اگر کسی یکی از انبیا یا اولیا الهس را نزد خدا
واسطه کند و از آن فرد بخواهد که نزد خداوند واسطه گری کند برای بخشش
گناهان و رفع حاجت در اصطلاح به آن شفاعت می گوید.
آیا شفاعت در بین همه مذاهب اسلامی پذیرفته شده است؟
شفاعت
از جمله مسائلی است که نزد تمام مسلمانان مورد پذیرش است زیرا آیات و
روایات متعددی داریم دال بر شفاعت و حتی وهابیون هم اصل شفاعت را قبول
دارند، اما دعوا و اختلاف ما شیعیان با وهابیت در قسمی از اقسام شفاعت است،
چراکه ما چند نوع شفاعت داریم.
یک نوع شفاعت در زمان حیات اولیا و
انبیا است مثلا فردی در زمان حیات پیامبر (ص) نزد ایشان برود و بخواهد که
برای او دعا کند این مسئله در قرآن آمده است که ای پیامبر(ص)! اگر کسی نزد
تو آمد و طلب شفاعت کرد برای او استغفار کن.
یا درباره فرزندان حضرت
یعقوب (ع) آمده که نزد پدر آمدند و گفتند ای پدر! ما برای ما نزد خداوند
استغفار کن. نوع دیگر شفاعت عند القیامت است، در دسته ای دیگر از آیات و
روایات مطرح می شود که خداوند در روز قیامت شفاعت اولیا الله رامی پذیرد و
در این روز که قیامت باشد ما می توانیم نزد پیامبر (ع) و ائمه (ع) رفته و
از آن حضرات طلب شفاعت کنیم.
این دو نوع از شفاعت را نه تنها مذاهب
اسلامی بلکه فرقه ضاله وهابیت نیز قبول دارند، زیر ا آیات و روایات متعددی
در این زمینه وجود دارد.
وهابیت کدام یک از انواع شفاعت را قبول ندارد؟
شفاعت
در حیات برزخی مورد قبول وهابیت نیست، یعنی آنها می گویند اکنون که پیامبر
(ص) در ممات اند و حیات برزخی دارند، حضور در مرقد مطهر ایشان و واسطه
قرار دادن آن حضرت (ص) برای بخشش معنایی ندارد.
در حالی که بنابر
اعتقاد شیعه پیامبر (ص) چه در زمان حیات دنیایی و چه در زمان حیات برزخی،
که وهابیت معتقدند ایشان در این نوع حیات قادر به شفاعت از مسلمانان
نیستند، با استناد به "تلقین ممات"، می توانند از مسلمانان نزد خداوند
شفاعت کنند.
شیعه و مذاهب متعقد به شفاعت پیامبر (ص) در عالم برزخی، با چه ادله ای ثابت می کنند که پیامبر حرف های ما را می شنود؟
مهم
این است که پیامبر (ص) صدای ما را بشنود و به ان سماع موتی می گویند ادله
های فراوانی داریم در این مورد که مرده ها حرف ما را می شنوند و جواب هم می
دهند.
خیلی پیش آمده که افراد مردگان خود را در خواب دیده اند و خبری
از آینده داده و یا ناراحتی خود از عملی از این فرد نشان داده و ما روایات
زیادی داریم که ارواح اطلاعات زیادی از آینده دارند.
انبیا و اولیا الهی
از بقیه پیشتر هستند و معتقدم با توجه به دارا بودن این روایات و اینکه ما
هر روز در نماز به پیامبر (ص) سلام می دهیم و اگر او نشنود این سلام ابتر و
بیهوده است و اگر ما به او سلام می دهیم جواب سلام واجب است و او باید
جواب دهد.
همه این ادله ها اثبات می کنند سماع موتی وجود دارد، پس اگر
مردگان می شنوند پس فرقی نمی کند در زمان حیات معمولی و یا در زمان ممات یا
در زمان ممات برزخی سراغ اولیا الهی برویم آنها می شنوند و می توانند
شفاعت کنند و در حدیث معراج نیز این را داریم و نشان داده شده که حضرت
ابراهیم (ع) و جبرائیل به ایشان متوسل شدند و آنها در آن زمان در حیات
برزخی بوده اند اینها ادله های مسلمانان است.
وهابیون آمده اند استدلال
به برخی آیات کرده اند که ارتباط زیادی با این بحث ندارد و گفته اند سماع
موتی وجود ندارد و به همین دلیل پس این کار وجود ندارد.