عقیق:درباره حکایتی او که اخیرا حین مناجات خوانی در سیما بازگو کرده، دو دیدگاه مطرح شده؛ عده ای می گویند عیبی ندارد و چنان حکایتی محتمل است. عده ای دیگر معتقدند بیان چنین حکایتی دور از شان اهل بیت علیهم السلام است.
طبعا در بیان این قبیل حکایت ها به ویژه در تریبون های عمومی و فراگیر، باید دقت و مراقبت بیشتری انجام شود و درست آن است که از بیان نکات غیر دقیق که موجب شبهه و شائبه باشد، پرهیز شود.
اما یک معیار روشن برای قضاوت درباره اعتراض اخیر وجود دارد: نقد برای اصلاح؟ یا تخطئه برای تخریب؟ اولی مرزهای اخلاق و انصاف را رعایت می کند و دومی چنین مرزهایی را قبول ندارد.
منتقد مصلح، آن قدر منصف است که در کنار دیدن و گفتن یک عیب محتمل، ده ها حسن و خیر و خدمت این مداح اهل بیت (ع) را هم ببیند و بگوید. واقعیت این است که حاج محمود کریمی و نظایر او، اسباب ارتباط جوانان بسیاری با اهل بیت علیهم السلام یا تقویت این پیوند شده اند.
حاج محمود کریمی، ضمن پایبندی به اصول مداحی که از اساتید آموخته، به واسطه نوآوری در سبک های مداحی - و با زبان هنر، سوز و گداز، و شادی و شعف مومنانه- توانست خیلی ها را در تیراژ چند میلیونی، به آستان اولیای دین بکشاند.
او و هم طیفانش -به ویژه پیش کسوت ارجمند حاج منصور ارضی- همچنین، مداحی را به حقیقت آن که دفاع از حق و معارضه با باطل است، نزدیک تر کردند. تبلور این مجاهدت، ایستادن پای انقلاب اسلامی و امام (ره) و شهدا و مدافعان حرم است. پای این منبرها، خدمتگزاران و شهدای والا مقام بسیاری که پرورش یافت.
چنین هنر متعهدی همچنان که جاذبه های نیرومندی دارد، دافعه و کینه دشمنان اسلام و انقلاب را هم بر می انگیزد. چنان که منافقین جدید همسو با ضد انقلاب و نفاق قدیمی، از دو دهه قبل نسبت به اثرگذاری اجتماعی مساجد و هیئت های مذهبی در جذب مردم و جوانان به اردوگاه انقلاب ابراز نگرانی کردند.
حاج محمود کریمی را می شود نقد کرد و مورد پرسش و انتقاد قرار داد. او خط قرمز نقد نیست. بلکه آنجا لازم باشد، باید برادرانه و مشفقانه، ایراد محتمل را متذکر شد. اما فرق است میان "نقد مصلحانه و منصفانه" با "عقده گشایی و تخریب".
جماعتی این روزها علیه محمود کریمی - و حاج منصور ارضی- عقده گشایی کردند که در دوره حاکمیت بر دولت و مجلس مدعی اصلاحات، می خواستند تظاهرات علیه خداوند راه بیندازند؛
به پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت (ع) در نشریات و سخنرانی ها تهمت های ناروا زدند و در کف خیابان، به معارضه با قرآن و احکام اسلامی پرداختند. برخی از آنها تا مرز هتاکی به ساحت سید الشهدا (ع) در عاشورای سال 88 پیش رفتند.
آنها بر خلاف منتقدان مصلحی که حکایت اخیر در مناجات خوانی حاج محمود کریمی را نپسندیدند، اتفاقا شادمان هم شدند که سوژه گیر آورده اند بلکه خود به مسئله کردن ماجرا دامن زدند. مشکل آنها با کریمی نه گفتن این حکایت، بلکه آن رونق بخشیدن به مجالس اهل بیت و پرورش سرباز دین است.
حکایت اینها، همان مگسی جویای زخم است. بلکه عمروعاص است که گفت هر جا زخم ببینم، آن قدر بخراشم که خون جاری شود.
از نگاه اینان، دائما باید حاشیه ساخت و آن را فربه کرد تا مردم نپرسند سرنوشت وعده های اشرافیت مفسد و غربگرا چه شد؟ چرا آن وعده های عوام فریبانه، معاش مردم را در تنگنا قرار داد؛ عزت و آخرت مردم را هدف گرفت اما دنیای شان را هم آباد نکرد؟/ محمد ایمانی