عقیق: ابن تيميه مى گويد: از حماقت هاى شيعه آن است كه نه تنها عدد ده را به كار
نمى برند، بلكه كارهاى مرتبط با ده را نيز انجام نمى دهند، حتّى ساختمان
داراى ده ستون يا ده گوشه هرگز نمى سازند، و دليل آن اين است كه از عشره
مبشَّره (ده نفرى كه به آنها مژده بهشت داده شده است) به جز على بن ابى
طالب تنفّر داشته و نسبت به آنها دشمنى ميورزند (۱).
و مى گويد: از تعصّبات شيعه آن است كه هرگز عدد ده را به زبان نمى آورند، بلكه به جاى آن مى گويند: نُه ويك (۲)!
پاسخ:
آيا بر كسى كه خود را شيخ الاسلام مى خواند ننگ و عار نيست كه در ميان
مسلمانان با چنين سخنان بى مغز و سبُكى، بذر فتنه و فساد پاشيده و آن را
بارها و بارها در جاى جاى كتابش تكرار نمايد؟ ! گويا كه به پژوهشى ژرف، و
فلسفه اى مترقّى و حكمت بالغه اى رسيده، و مى خواهد به مردم زندگى و حيات
ببخشد!
به گونه اى از شيعه حرف مى زند كه گويا قرنها پيش منقرض شده
اند و حوادث زمان، آثارى از آنها به جا نگذاشته است، و قابل شناسايى و دفاع
نمى باشند.
و با وجود اين آيات در قرآن شيعه: (تِلْكَ عَشَرَةٌ
كَامِلَةٌ) (۳) [اين، ده روز كامل است]، و (مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ
عَشْرُ أَمْثَالِهَا) (۴) [هر كس كار نيكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش
دارد]، و (وَا لْفَجْرِ * وَلَيَال عَشْر) (۵) [به سپيده دم سوگند، و به
شبهاى دهگانه]، و (فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَر مِّثْلِهِ) (۶) [شما هم ده
سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد]، و با وجود دعاى عشرات كه هر جمعه
خوانده مى شود، و نمازهاى مستحبّى كه ده بار سوره در آن تكرار مى شود، و
ذكرهاى دهگانه يا ذكرهايى كه ده بار مستحبّ است تكرار شوند، و يا مباحث
عقول عشره، و بحث جوهر و أعراض دهگانه، و نامهاى دهگانه براى پيامبر، و
نيروهاى دهگانه كه خداوند به عقل عطا كرده، و ده ويژگى از صفات امام، و ده
ويژگى على كه از پيامبر به ارث برده، و ده ويژگى كه به شيعيان على (عليه
السلام) بشارت داده شده، و ده ويژگى در مسواك، و با وجود قصرهاى سر به فلك
كشيده و ساختمانهاى آباد و دژهاى استوار شيعه كه داراى ده ستون يا ده گوشه و
زاويه مى باشند و خلاصه با وجود اين همه عدد ده كه در سخنان و ساختمانهاى
آنها مشاهده مى شود، سخنان ابن تيميّه با كدام عقل و منطق سازگارى دارند؟ !
آيا وجود اينها براى رسوايى و افتضاح و آشكار شدن اكاذيب او بس نيست؟ !
سخنان پوچى كه هرگز در ذهن بانيان اين ساختمانها خطور نكرده است!
از
آن گذشته، اصلاً شيعه براى مجرّدِ عدد بدون معدود، ارزشى قائل نيست؛ زيرا
عدد تا زمانى كه به معدود مبغوض يا محبوبى ضميمه نشود، در هيچ فردى نسبت به
آن عدد، نشانى از حبّ و بغض نمى توان يافت و تنفّر از يك عددِ مجرّد،
تصوّر ندارد.
در هيچ جاىِ جهان از شيعه اى شنيده نشده كه به جاى عدد
ده بگويد: نُه و يك؛ «نعوذ بالله من هذه المجهلة» [از اين جهل و نادانى به
خدا پناه مى بريم]. (۷)
پی نوشت ها:
۱ _(منهاج السنّة ۱:۹.)
۲ _(منهاج السنّة ۲:۱۴۳.)
۳ _(بقره: ۱۹۶.)
۴ _(أنعام: ۱۶۰.)
۵ _(فجر: ۱ ۲.)
۶ _(هود: ۱۳.)
۷_(شفيعي شاهرودي، گزيده اى جامع از الغدير، ص ۲۹۴.)
منبع:حج
211008