22 مهر 1400 8 (ربیع الاول 1443 - 59 : 07
کد خبر : ۱۰۷۷۵
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۷:۳۰
و نـیـز صـداى مـنـادى شـنیده شد که گفت : حقّ تعالى شما را صبر نیکو کرامت فرماید در مصیبت سیّد شما و حجّت خدا بر خلق خویش

 عقیق:در شب جمعه بیست و یکم ماه رمضان سال چهلم هجری حضرت علی(ع) به شهادت رسید در آن حال صدای شیون و گریه از خانه آن حضرت بلند شد. پس اهل کوفه دانستند که مصیت آن حضرت واقع شده از تمام کوفه صدای شیون و گریه بلند شد مانند روزی که رسول خدا(ص) از دنیا رحلت فرموده بود و نیز در آن شب آفاق آسمان متغیر گشت و زمین بلرزید و صدای تسبیح و تقدیس فرشتگان از هوا شنیده می شد و قبائل جن نوحه می کردند و می گریستند و مرثیه می خواندند پس مشغول غسل آن حضرت شدند. محمد بن الحنفیه روایت کرده که چون برادرانم مشغول غسل شدند امام حسین(ع) آب می ریخت و امام حسن(ع) غسل می داد و احتیاج نداشتند به کسى که جسد آن حضرت را بگرداند و بدن مبارک هنگام غسل خود از این سوى بدان سوى مى شد و بوئى خوشتر از مُشک و عَنْبَر از جسد مطهرش شنیده مى شد. چون از کار غسل فارغ شدند، امام حَسَن علیه السّلام صدا زد که اى خواهر! بیاور حنوط جدّم رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم را، پس زینب علیهاالسّلام مبادرت کرد و سهم حنوط امیرالمؤ منین علیه السّلام را که بعد از پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سـلّم و فـاطـمـه عـلیـهـمـاالسـّلام بـه جـاى مـانـده بـود و از هـمـان کـافـورى بـود کـه جبرئیل از بهشت آورده بود حاضر ساخت چون آن حنوط را سر بگشودند شهر کوفه را به جمله اى از بوى خوش معطّر ساخت ، پس آن حضرت را در پنج جامه کفن کردند و در تابوت نـهـادنـد و بـه حـکـم وصـیـت امـیـرالمـؤ مـنـیـن عـلیـه السـّلام دنـبـال سـریـر را حـَسـَنـَیـْن عـلیـهـمـاالسـّلام بـرداشـتـنـد و مـقـدم آن را جـبـرئیـل و میکائیل حمل دادند و به جانب نجف که ظَهْر کوفه است شتافتند و بعضى از مردم خـواسـتـنـد که به مشایعت بیرون شوند امام حسن علیه السّلام ایشان را به مراجعت فرمان کـرد. و حـضـرت امـام حـسـین علیه السّلام مى گریست و مى گفت : لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىّ الْعَظیمِ، اى پدر بزرگوار پشت ما را شکستى گریه را از جهت تو آموخته ام .

و محمد بن حنفیّة گفته : به خدا سوگند که من مى دیدم که جنازه آن حضرت بر هر دیوار و عمارت و درختى که مى گذشت آنها خم مى شدند و خشوع مى کردند نزد جنازه آن حضرت و مـوافـق روایـت (امالى ) شیخ طوسى چون جنازه آن حضرت گذشت به قائم غرّى و آن در قدیم بنائى بود گویا شبیه به میل که آن را عَلَم نیز مى نامیدند پس به جهت تعظیم و احـتـرام آن نـعـش مـطـهـّر کـج و مـنـحـنـى شـد چـنـانـچـه سـریـر اَبـْرَهـَه در وقـت داخـل شـدن عـبـدالمـطـّلب بـر ابـرهـه بـه جـهـت تـعـظـیـم آن جـنـاب ، مـنـحـنـى و کج شد و الحـال بـه جـاى آن قـائم ، مـسـجـدى کـه آن را مـسـجد حنّانه مى نامند و در شرقى نجف به فاصله سه هزار ذرع تقریبا واقع است . بـالجـمـله ؛ چـون جـنـازه بـه موضع قبر آن حضرت رسید فرود آمد، پس جنازه را بر زمین نـهادند و امام حسن علیه السّلام به جماعت بر آن حضرت نماز کرد و هفت تکبیر گفت و بعد از نـمـاز جنازه را برداشتند و آن موضع را حَفْر کردند ناگاه قبر ساخته و لحد پرداخته ظـاهـر شـد و تـخـته اى در زیر قبر فرش کرده بود که بر آن لوح به خطّ سریانى دو سطر نقش بود که این کلمات ترجمه آن است :

بـِسمِ اللّهِ الرّحمن الرّحیمِ هذا ما حَفَرَهُ نوحٌ النَّبِىُّ لِعَلِىٍ وَصِىِّ مُحَمَّدٍ صلى اللّه علیه و آله و سلّم قَبْلَ الطُّوفانِ بِسَبعِمِاءَة عامٍ.

و بـه روایـتـى نـوشـته بود که این آن چیزى است که ذخیره کرده است نوح پیغمبر براى بـنـده شـایـسـتـه طـاهـر و مـطـهـّر. و چـون خـواسـتـنـد آن حـضـرت را داخل قبر نمایند صداى هاتفى شنیدند که مى گفت فرو برید او را به سوى تربت طاهر و مطهّر که حبیب به سوى حبیب خود مشتاق گردیده است .

و نـیـز صـداى مـنـادى شـنیده شد که گفت : حقّ تعالى شما را صبر نیکو کرامت فرماید در مصیبت سیّد شما و حجّت خدا بر خلق خویش(1)

 

 

پی نوشت:

1_(منتهی الامال، ص 183)

211008

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: