ای عیسی! آن گاه که مرا می خوانی، چون انسانِ غرق شده ای که فریاد رسی ندارد، دعا کن و روی به درگاه من آر.
ای عیسی! دل را در پیشگاه من خاشع ساز و در خلوت مرا فراوان یاد کن و بدان که من از خاکساری تو در برابرم خرسندم. (پس) در دعاهایت، دل و جان حاضر ساز و با ناله های حزن آلود مرا بخوان.۱
پس نیاز برندۀ درگاه دلدار و دعا کننده ی از حضرت یار را لازم است هنگام دعا، گفتار زبان را با حال دل یکسان کند، مباد که در تمنای خویش از شمار دروغ گویان و مسخره کنندگان قرار گیرد! چه خجلت آور است مولایی را که به اسرار دل ها آگاه است، بخوانیم و در برابرش بگوییم: « مولای من، چنان گرسنه ی محبت تو هستم که هرگز سیری ندارم و چنان عطشناک عشق توام که هیچ گاه از آن سیراب نمی گردم.» ولی دل و جان را اثری از محبت او نباشد، مگر نه این است که تشنگان محبت یار مشتاق دیدار یار و لقای دلدارند و همواره در طلب رضای او گام می زنند؛ هم چنانکه در ادامه دعا می خوانیم:«چقدر مشتاق اویم که مرا می بیند و من از دیدن او محروم.»۲
مگر چنین نیست که مشتاقان کویش را آسایش غافلانه، حرام است و آسودگی از سر بیهودگی و غفلت؛ ناستوده و نا به جا. پس باید با رعایت آداب و شرایط دعا و صیقل زدن آینه دل از زنگار کدورت ها و ناپاکی ها، دل را با زبان همراه سازیم و حالت خشوع و خضوع در محضر پروردگار حاصل آریم.
منبع:جام
211001