عقیق:ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانیها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و میتوانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.
آیتالله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که بر دل مینشست؛ به طوری که حتی هم اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.
در روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رمضان دعای مجیر را حتماً بخوانید. دعای مجیر، دعای عالی است و مضامین عجیبی دارد، مضامینی که انسان را به کمال میرساند، اصلاً فلسفه دعا خواندن برای رسیدن به کمال و برای آدم شدن است نه برای ثواب.
اطاعت خاشعین چیست؟
در دعای روز پانزدهم ماه رمضان میخوانیم: «اللهم ارزقنی فیه طاعه الخاشعین و اشرح فیه صدری بانابه المخبتین بامانک یا امان الخائفین»
اول: «اللهم ارزقنی فیه طاعه الخاشعین» خدایا، روزی من کن که ماه رمضان طاعت و بندگی و عبادتم، طاعت خاشعین باشد. من گاهی اوقات که پیش آمده پشت سر آقای بهجت نماز بخوانم، دیدهام که ایشان با حال گریه به نماز میخوانند و مأمومینشان هم گاه از گریه آقای بهجت گریه میکنند. به این میگویند طاعت خاشعین.
پسر «حاج عباس قمی» میگفت: پدر ما در نجف هنگام خواندن نماز شب هق و هق گریه میکرد و اطرافیانش از صدای گریه ایشان از خواب برمیخاستند. به این میگویند طاعت خاشعین. اما عبادت و نماز ما که مرتب حواسمان به این طرف و آن طرف است و متوجه به خدا نیستیم و دلمان پیش غیر خداست و به سوی خدا نیست که طاعت خاشعین نمیباشد.
پیشکار مرحوم آیتالله بروجردی میگفت: من گاهی اوقات که هنگام نماز خواندن آقا وارد اتاقشان میشدم، صدای استخوانهای بدنشان را میشنیدیم.
آشیخ محمد نوایی که از علمای مهم تهران و مدرس وسائل بودند، پشت سر آقای بروجردی میایستادند و نماز را به ایشان اقتدا میکردند، ایشان میگفتند، «من در عمرم چنین نمازی نخوانده بودم و به چنین امام جماعتی اقتدا نکرده بودم و در نماز جماعتی شرکت نکرده بودم که امام جماعتش اینگونه نماز بخواند!» چرا؟ چون نماز آقای بروجردی طاعت خاشعین بود.
لذا استاد اخلاق ما شصت و پنج سال پیش میفرمود:»ما باید از نمازهایمان هم توبه کنیم، یکی از گناهانی که ما مرتکب می شویم نمازهایمان است». حال آنکه ما خیال میکنیم که نمازهایمان ما را به بهشت میرساند. باید از آنها هم استغفار کرد. به همین خاطر هفتاد بار استغفار بعد از نماز عصر جزو تعقیبات است.
ما نمازهایمان هم توبه و استغفار دارد. روزههایمان هم توبه و استغفار دارد: روزهایم، اما چشممان روزه نیست، گوشمان روزه نیست، زنها موهای سرشان روزه نیست، صورتشان روزه نیست اما روزهدار میبایست تمامی اعضا و جوارحش روزه باشد: «اذ صمت فلیصم سمعک و بصرک و جلدک و شعرک»؛ هنگامی که روزه میگیری، میبایست گوش و چشم و پوست و مویت همه روزهدار باشند.
مثل رزوهداری که چیزی نمیخورد، اما چشمش روزه نیست، مثل آن مریضی است که به دکتر مراجعه میکند و داروهایی که دکتر تجویز کرده را میخورد، اما از غذاهایی که دکتر منع کرده، پرهیز نمیکند. اثر داروها بر چنین کسی آشکار نمیشود؛ چون پرهیز نکرده است، انسانی که روزه میگیرد، باید ناپرهیزی و گناه را کنار بگذارد، والا اگر در حال روزه مرتکب گناه هم بشود، روزه اثرش را از دست میدهد و ماه رمضان را در حالی به پایان میرساند که با اول آن هیچ فرقی نکرده است همانگونه که اول این ماه تاریک بوده در پایانش هم تاریک میباشد مثل اینگونه افراد مثل اسب آسیاب است که چشمانش را میبندند تا از صبح تا شب به دور سنگ آسیاب بچرخد و نفهمد که در یک جا راه میرود.
شخصی میگفت: «در مشهد پیش زردچوبه فورشی رفتم، دیدم که چشمان اسب را بسته و او را به دور سنگ آسیاب میچرخد و زنگولهای هم به گردن اسب بسته بود و زنگوله صدا میکرد. به آن مردم گفتم: «چرا زنگوله به گردن اسب بستهای؟» او گفت: برای اینکه هر وقت اسب میایستد، از قطع شدن صدای زنگوله بفهمم که او ایستاده و حرکت نمیکند! گفت: این پدرسوختهگیریها را به قاطر ما یاد نده!
پس ما در این دعا از خداوند میخواهیم که: «خدایا، روزی ما کن که طاعت و بندگی و عبادتمان همچون طاعت خاشعین باشد» انشاءالله گر از ماه رمضان شروع کنیم، بعد از ماه رمضان هم میزان میشویم و طاعتمان طاعت خاشعین میگردد.
اهمیت شرح صدر
«واشرح فیه صدری» خدایا، به من شرح صدر بده که گرفتاریهای دنیا مرا پریشانخاطر نسازد حضرت موسی (ع) با اینکه از پیامبران اولوالعزم بود، از خداوند درخواست شرح صدر میکند و عرضه میدارد: «رب اشرح لی صدری و یسرلی امری» «پروردگارا، به من شرح صدر عنایت کن و کار را آسان گردان»؛ خدای، به ما هم شرح صدری بده که در گرفتاریها ناراحت نشویم، و داغ اولاد و از دست رفتن مال و اذیت زن و فرزند و... ما را از جا بر در نبرد.
«بانابه المخبتین» خدایا به حق مردان فروتن و متواضع به من صبر عنایت کن؛ چون انسانهای متواضع انسانهای خوبی هستند. «بامانک یا امان الخائفین» به امانبخشی خودت، این خدایی که به خائفین از خودت امان میدهی.
کسانی که در امان خداوند هستند، خائفینند. کسی که از خداوند بترسد، خداوند همه چیز را به او داده است. چند میلیون تومان پول در تاکسی شخصی جا مانده بود، راننده تاکسی چون خداترس بود، پول را به صاحبش برگرداند، این همان خوف از خداست.
در حلال و حرام وسواسی باشید!
قرآن میفرماید: «ومن یوت الحکمه فقر اوتی خیرا کثیرا»؛ خداوند به هر کس که حکمت بخشید، در واقع به او خیر کثیر داده است. الان بسیار گرسنه هستی، مال حرامی را مقابلت میگذارند نخور.
«آشیخ عبدالکریم حائری» به باغ سالاریه رفته بودند، مقابلشان انگور گذاشتند آقا نخوردند و سوال کردند: «فلانی، این انگور را از کجا آوردهای» گفت: «انگور باغ خودمان نبود، بدون اجازه از باغ همسایه چیدم.»
یکی از اولیای خدا سر سفرهای نشسته بود، هر چه گفتند که آقا بفرمایید، نخورد، اصرار کردند، او کمی برنج برداشت، از لای برنجها خون و چرک بیرون ریخت، اولیای خدا طعام حرام را میشناسند. خرده بینانند در عالم بسی/ وافقند از کار و بار هر کسی
حاج میرزا سعیدیان در حلال و حرام بسیار وسواس بودند در بعضی از جلسههای مذهبی وقتی صبحانه میآوردند، همه میخوردند اما ایشان نمی خوردند. خوب است که انسان در حلال و حرام وسواسی باشد نه در نجاست و طهارت.
لازم نیست که دستتان را پشت سر هم آب بکشید، مراقب شکمهایتان باشید، قرآن کریم میفرماید: «فلینظر الانسان الی طعامه» می بایست انسان در آنچه که میخورد دقیق باشد. غذای صغیر و غذای هر جایی را نخورد.
منبع: دانشجو
211008