عقیق:آيا مي توان گفت علت غيبت طولاني امام زمان، نداشتن 313يار است؟
علت غيبت طولاني امام زمان نداشتن 313 يار نيست. براي آگاهي بيشتر به دو گفتار زير توجه نمائيد:
1- امام زمان ميبايست در شرايطي ظهور كند كه وضع براي پيروزي نهايي حق بر ضد باطل از هر جهت فراهم شده باشد. با ظهور امام وعده پيروزي تمامي پيامبران و امامان تحقق يابد.
هر نهضت و انقلابي كه براي هدف معيني بر پا شود، در صورتي امكان پيروزي دارد كه زمينه آن از هر جهت فراهم باشد. اوضاع و شرايط كاملاً آماده باشد. يكي از شرايط مهم موفقيت اين است كه عموم انسانها خواستار آن انقلاب باشند. افكار عمومي براي تأكيد و پشتيباني آن مهيا باشد. در غير اين صورت انقلاب با شكست مواجه خواهد شد. نهضت و قيام مهدي موعود نيز از اين قاعده كلي مستثني نبوده، در صورتي ميتواند پيروز گردد كه اوضاع و شرايط مساعد و زمينه فراهم باشد.
نهضت حضرت سطحي و كوچك نيست، بلكه يك انقلاب همه جانبه و جهاني است. برنامه بسيار عميق و دشواري دارد، ميخواهد تمام اختلافات نژادي و كشوري و زباني و مردمي و ديني را بر طرف سازد. سر تا سر گيتي را با يك حكومت نيرومند اداره كند تا همه بشر با صلح و صفا كنار هم زندگي كنند. او ميداند كه آب را بايد از سر چشمه اصلاح كرد . عوامل اختلافانگيز را از ريشه قطع ميكند تا گرگ صفتان، خوي درندگي را از دست بدهند.
ميخواهد كفر و مادي گري را ريشه كن سازد. عموم جهانيان را به سوي قوانين و برنامههاي الهي متوجه كند . دين اسلام را آيين همگاني گرداند. ميخواهد افكار پريشاني بشر را به سوي يك هدف متمركز كند. معبودهاي دروغين و فتنهانگيز را مانند: مرزها، نژادها، كشورها، مرامها، حزبها، قارهها و شخصيتهاي كاذب را از مغز بشر ريشه كن كند.
به طور خلاصه ميخواهد نوع بشر و جوامع انساني را به سعادت و كمال واقعي برساند. اجتماع صالحي به وجود آورد كه بر پايه فضايل و صفات انساني و اخلاق نيك استوار باشد. چنين انقلابي بدون شايستگي ملتها امكان وقوع ندارد.
بنابر اين تا نوع بشر به حد كمال و رشد نرسد و عموم مردم در سراسر جهان براي پذيرفتن حكومت حق آماده
نگردد، مهدي موعود ظهور نخواهد كرد.(1)
براي آگاهي بيش تر به كتاب دادگستر جهان، آيت الله ابراهيم اميني مراجعه نمائيد.
پينوشت:
1. دادگستر جهان، ابراهيم اميني، قم، 1378، انشارات شفق، چاپ هيجدهم، ص 240.
2 . امر ظهور پديدهاي است كه در بستر حركت جامعه انساني رخ داده و روند تحقق آن، ارتباط تام با تحولات جامعه و سير اراده و خواست انسانها دارد. به عبارت ديگر، امر ظهور اين گونه نيست كه منعزل و جدا از چرخش زندگي انسانها داشته باشد به صورتي كه جامعه و انسانها ناگهان با پديدهاي روبرو شوند كه هيچ سازگاري و تناسبي با سير حركتي آنها نداشته باشد. بلكه بستر جامعه آماده پذيرش اين رويداد عظيم تاريخ بشري خواهد بود، زيرا زمينهها و شرايط تحقق آن در جامعه فراهم شده است. از آنچه بيان شد اين نكته قابل برداشت است كه امر ظهور چنان با حوادث و رويدادهاي جامعه عجين است كه گويا وضعيت جامعه آماده تحقق و دگرگوني و پيدايش يك امر جديد است. بنابراين ظهور را بايد فرايندي دانست كه آخرين مرحله آن حاضر شدن حضرت مهدي(ع) در مسجد الحرام و به صورت آشكار ميباشد در حالي كه پرچم قيام و پيروزي را به اهتزاز در آورده است. پس بايد هميشه منتظر ظهور بود شايد جامعه در متن خود آبستن رويدادهايي باشد كه ظهور نهايي را رقم ميزند. از اين رو در روايات داريم هر صبح و هر شب منتظر ظهور باشيد، زيرا ظهور ناگهاني است. گمان نبريد كه حركت جامعه به قدري شفاف و روشن است كه شما ميتوانيد زمان ظهور را تخمين بزنيد و آن را نزديك يا دور بدانيد،
در بسياري از رواياتي كه از پيامبر اكرم (ص) و امامان معصوم (ع) نقل شده، اين نكته مورد تاكيد قرار گرفته كه ظهور نيز مانند قيامت، ناگهاني و غير منتظره فرا مي رسد و زمان آن را هيچ كس جز خداوند نمي داند.
از جمله در روايتي كه امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پيامبر اكرم (ص) نقل مي كند، چنين آمده است: به پيامبر(ص) عرض شد: اي رسول خدا آن قائم كه از نسل شماست چه وقت ظهور مي كندآن حضرت فرمود: ظهور او مانند قيامت است. (1)
امام باقر(ع) نيز در تفسير آيه شريفه (هل ينظرون إلا الساعةَ أَن تَاتيِهم بغته وهم لا يشعرون(2) مي فرمايد: مراد از ساعت، ساعت قيام قائم (ع) است گه ناگهان بر ايشان مي آيد.
حضرت مهدي (ع) نيز در نامه خود به شيخ مفيد مي نويسد:.. فَإن امرنا بغتة فجاة(3) فرمان ما به طور ناگهاني فرا مي رسد.
دو واژه بغتة و فجاة هر دو، به يك معناست كه عبارت از ناگهاني رسيدن امر است و ظاهر سخن اين است كه منظور از امرنا در نامه مبارك، همان ظهور حضرت ولي عصر(ع) است.
و اما نشانه هاي قطعي اي كه پيش از ظهور رخ مي دهد، روز ظهور را مشخص نمي سازد و ظهور آن حضرت براي مردم، به ويژه براي كساني كه به خاطر بها ندادن به مسأله يا ضعف عقيده به حضرت مهدي (ع) پيرامون وجود گرانمايه او و ظهورش نمي انديشند، ناگهاني تر وغافلگير كننده ترخواهد بود.(4)
نتيجه آنكه روز ظهور قابل پيش بيني نيست و ناگهاني است. اما مي توان با توجه داشتن به مقدمات وتحقق شرائط ظهورروند ظهور را حدس و گمان زد. البته همه اين مطالب به يك سو در دگر سو بحث بدا نيز مطرح است. طبق اين قانون، چون مقدرات انسانها با توجه به اختيار انسانها تعيين ميشود، لذا با نوع اختيارها مقدرات قابل تغيير است. اما بايد هميشه منتظر بود.
پي نوشت:
1. كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ص 485، سال چاپ محرم الحرام 1405 - 1363 ش، ناشر مؤسسة نشر إسلامي وابسته به جامعة مدرسين قم ج 2،ص372.
2. سوره زخرف 66.
3. علامة المجلسي، بحار الأنوار، بيروت - لبنان، ناشر دار إحياء التراث العربي سال چاپ 1403 - 1983 م، ج24، ص 164.
4. الإحتجاج، أبو منصور، أحمد بن علي الطبرسي، نشر المرتضي -مشهد، 1403 ه. ق، ج 2، ص 497 بحارالانوار ،ج 53، 175.