عقیق:کلمهى فتنه به معناى گداختن طلا براى جدا کردن ناخالصىهاى آن است و چون در حوادث و سختىها، جوهرهى انسان از شعارهاى دروغین جدا مىشود، حوادث و آزمایشها را «فتنه» مىگویند. لذا حوادث را نباید تصادف پنداشت؛ همه اسباب آزمایش انسانهاست. همچنین دلیل آزمایشهاى الهى، عینى و محقّق شدن علم ازلى خداوند و جدا شدن مؤمنان واقعى و شکوفا شدن استعدادهاى درونى و به فعلیت رسیدن آنهاست. (تفسیر نور قرائتی، ج7، ص112)
خداوند در آیات دوم و سوم سوره عنکبوت درباره به فتنه افکندن انسانها جهت تمییز جایگاهشان نسبت به یکدیگر میفرماید: أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ؛ آیا مردم گمان کردهاند، همین که بگویند : ایمان آوردیم، رها مىشوند و [ به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث ] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ؛ در حالى که بدون تردید کسانى را که پیش از ایشان بودند آزمودیم تا خداوند کسانى را که راست گفتند ودروغگویان را (نیز) معلوم کند.
از این جهت یکی از فلسفههای فتنهها و آزمونهای الهی جداسازی و تمییز افراد و گروهها از یکدیگر است تا جایی که آنچه که پیش روی افراد قرار میگیرد دو گروه حق و باطل است. امیرالمؤمنین(ع) درباره این نوع غربالگری در اولین خطبه خویش پس از بیعت مردم در سال 35 هجری فرمود:
«آن چه مىگویم به عهده مىگیرم، و خود به آن پایبندم. کسى که عبرتها براى او آشکار شود و از عذاب آن پند گیرد، تقوا و خویشتندارى او را از سقوط در شبهات نگه مىدارد.
آگاه باشید، تیره روزىها و آزمایشها، همانند زمان بعثت پیامبر بار دیگر به شما روى آورد. سوگند به خدایى که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلم را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش مىشوید، چون دانهاى که در غربال ریزند، یا غذایى که در دیگ گذارند به هم خواهید ریخت، زیر و رو خواهید شد، تا آن که پایین به بالا و بالا به پایین رود، آنان که سابقهاى در اسلام داشتند و تاکنون منزوى بودند، بر سر کار مىآیند و آنها که به ناحق، پیشى گرفتند، عقبزده خواهند شد؛ ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ، إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ، أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ؛ وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلَاکُمْ وَ أَعْلَاکُمْ أَسْفَلَکُمْ وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کَانُوا قَصَّرُوا وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کَانُوا سَبَقُوا، وَ اللَّهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا کَذَبْتُ کِذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْیَوْمِ.
همان طور که از فحوای کلام امیرالمؤمنین(ع) بر میآید، این نوع آزمونهای خداوند در تمام زمانها و مکانها مصداق دارد و تقریباً میتوان گفت یکی از سنتهای همیشگی خداوند اینچنین است که خوبان را جایگزین بدان کند و از دیگر سو اهل باطل را به حاشیه بکشاند و در واقع یک نوع جداسازی در بین آنها ایجاد کند. در طول تاریخ بشریت کم نبودند افراد ناصالح و ناسالمی که در مسند قدرت به فتنهانگیزی و فساد میپرداختند و اطرافیان خویش را نیز آلوده به انواع فسادها میکردند، اما عاقبتشان چیزی جز نابودی و رسوایی نبود.
منبع:تسنیم