30 شهريور 1401 25 صفر 1444 - 16 : 18
کد خبر : ۱۰۴۹۷
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
یک دسته از آثار شرعى و اسلامى به ما می‌گوید که دنیا را آباد کنید از طرفی یک دسته از بیانات اسلامى، دنیا را رأس خطایا و ریشه گناهان به‌حساب مى‌آورد.
عقیق: با فرارسیدن ماه ضیافت الهی بر آن شدیم از فرمایشات مقام معظم رهبری برای بهره گیری بیشتر از این ماه، استفاده بریم همان گونه که گفتار و توصیه های ایشان همواره راهگشا بوده است.


یک دسته از آثار شرعى به ما می‌گوید که دنیا را آباد کنید


دنیا عبارت است از همین طبیعت عظیمى که خداى متعال خلق کرده است و در اختیار انسان‌ها قرار داده است؛ اولش عمر خود ماست. درآمدهاى دنیوى و حاصل تلاش‌هاى دنیوى، این‌ها همه دنیاست؛ فرزند، دنیاست؛ مال، دنیاست؛ علم، دنیاست؛ این‌ها همین دنیا هستند؛ یعنى چیزهائى که اجزاء زندگىِ این جهانىِ ما را تشکیل می‌دهد. خوب، کجاى این بد است. یک دسته از آثار شرعى و اسلامى و معارفى به ما می‌گوید که دنیا را آباد کنید.


دنیا رأس خطایا و ریشه گناهان است


یک دسته از بیانات اسلامى و معارفى ما هم، دنیا را رأس خطایا و ریشه گناهان به‌حساب مى‌آورد. ماحصل مطلبى که از این دو مجموعه معارفى به‌دست مى‌آید، حرف روشنى است. خداى متعال دستور داده است که این مائده طبیعى الهى را هرچه می‌توانند بالفعل‌تر، آماده‌تر، رنگین‌تر در اختیار افراد بشر قرار بدهند و خودشان هم بهره ببرند؛ لکن یک حدود و ضوابط و قواعدى بر این حاکم است.


دنیاى مذموم آن است که انسان این متاعى را که خداى متعال براى افراد بشر قرار داده است، براى خود بخواهد، سهم خود را افزون‌تر از دیگران بخواهد، به سهم دیگران دست‌اندازى کند، دلبستگى پیدا کند که این دلبستگى به مقتضاى «حبّ الشّى‌ء یعمى و یصمّ»، انسان را کر و کور می‌کند؛ تا آن‌جا که در راه به‌دست آوردن چیزى که عاشق و دلبسته آن هست، هیچ خط قرمزى و هیچ حد و حدودى را رعایت نمی‌کند؛ این می‌شود دنیاى مذموم. این دنیا وسیله تعالى و تکامل است، هدف نباید قرار بگیرد؛ به این‌که توجه نشد، این دنیا می‌شود مذموم.


راه امیرالمومنین چه بود؟


این بلیه در دنیاى اسلام و در دورانى که امیرالمؤمنین بر سرکار آمد، وجود داشت که موجب شده بود حق صریح، یعنى کسى مثل على‌بن‌ابى‌طالب علیه‌السّلام مورد خدشه و مناقشه قرار بگیرد؛ کسانى مقام او، معنویت او، سابقه او، صلاحیت‌هاى بى‌نظیر او را براى مدیریت جامعه اسلامى ندیده بگیرند و با او معارضه و مبارزه کنند. این بر اثر دنیاطلبى بود.


راز انحرافى که آن روز امیرالمؤمنین در مقابل خود ملاحظه می‌کرد -و نهج‌البلاغه پر است از بیان این انحراف‌ها- عبارت بود از دنیاطلبى. حب دنیا، دل بستن به دنیا در رأس همه خطایا و همه گناهان است. امیرالمؤمنین به این نکته توجه می‌دهد. این برنامه تربیت اخلاقى امیرالمؤمنین است.


علاج دنیاپرستی از زبان امیرالمومنین


علاج دنیاپرستى را امیرالمؤمنین در خطبه متقین بیان فرموده است: «عظُم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم». علاج دلبستن و مجذوب شدن به دنیا این است که انسان تقوا پیشه کند که از خواص تقوا یکى همین است که «عظم الخالق فى أنفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آنچنان جایگاهى پیدا می‌کند که همه‌چیز در نظر او کوچک می‌شود.


قدرت‌طلبى، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنیا به هر شکل آن رفتن، از نظر امیرالمؤمنین در همه زمان‌ها محکوم و مردود است. این آن روحیه امیرالمؤمنین است که می‌خواهد به ما این روحیه را تعلیم بدهد؛ باید ما از امیرالمؤمنین این را درس بگیریم؛ یاد خدا و توجه به ذکر و مناجات الهى، مهم‌ترین علاجى است که امیرالمؤمنین براى این کار دارد. (خطبه‌‌هاى نماز جمعه‌ تهران؛‌(30/06/87)


منبع:دانشجو
211001

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: