از جوانان آغاز دهه شصت است. در شهر شیراز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتیاش را در شهر حافظ شیرازی سپری کرده است. علاقهاش به آموزش علوم دینی او را در دو مسیر انتخابی قرار میدهد. هنگامی که آیتالله مکارم شیرازی برای دیدن مادرش به شیراز میرود، به دیدار این مرجع میرود و از او کسب تکلیف میکند که معظمله توصیه میکند بعد از اخذ دیپلم وارد حوزه شود. البته در ملاقاتی که با مرحوم آیتالله حائری شیرازی هم داشت، دیدگاه این عارف بالله نیز همین بوده است. با این هوش سرشار و خلاقش، رشته معارف اسلامی را در دبیرستان انتخاب میکند و انگیزهاش را این گونه توصیف میکند: رشتهای میخواهم که هم آخرت داشته باشد هم دنیا! مگه نمیگویند «الدنیا مزرعه الاخره» اولین علم معرفت خدا است. این ضروری است، تازه اگر در سراسر عالم دکتر مهندس بخواهیم داریم، ولی برای بیان دین اسلام و مکتب امام حسین (ع) از کجا جز اینجا توقع است.
شهادت آیتالله حائری درباره یک جوان ۱۸ ساله/ طلبهای که قبل از طلبگی، طلبه بود
محمد مبشری ۱۸ ساله با اینکه در کنکور قبول میشود، برای انتخاب ادامه راه باز به دیدار آیتالله مکارم شیرازی میرود و پس توفیق ملاقات با ایشان عزم ورود به حوزه میکند. البته در دیداری که با مرحوم آیتالله حائری شیرازی نیز در منزلشان داشت، ایشان با توجه به شناختی که نسبت به محمد جوان داشت بر روی کاغذی خطاب به مدیر وقت حوزه مینویسد: اگر به شهادت اینجانب اعتماد کنید، فردی را برای دفاع از مظلومیت حوزه تربیت کردهاید. البته هنوز اصل دستخط معظمله موجود است.
روزی که وارد شهر مقدس قم میشود، بعد از زیارت بارگاه کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) به مرکز مدیریت حوزه میرود، بعد از فراز و فرودی، به دیدار آیتالله حسینی بوشهری مدیر وقت مرکز حوزه علمیه میرسد که آیتالله خطاب به حجتالاسلام فرخ فال نوشت: ایشان قبل از اینکه طلبه شود، طلبه است! و اینگونه راه در کسب معارف اسلام میگذرد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد مبشریعارف هم اکنون جوان ۳۶ سالهای است که سطح چهار فقه و اصول را دریافت کرده است. سابقه ۱۴سال تدریس از ابتدا تا اتمام کفایتین و مباحث فقه الاقتصاد را در کارنامه خود دارد. نزد اساتیدی چون آیات عظام خامنهای، وحید خراسانی، مکارم شیرازی، بهجت و هاشمی شاهرودی تلمذ کرده است. هم اینک عضو اول شورای دبیرخانه مجمع اساتید حوزه علمیه استان تهران، عضو انجمنهای علمی پژوهشی کرسیهای آزاداندیشی حوزه علمیه میباشد که اقدام به برگزاری کرسیهای فقه الاقتصاد در دانشگاه امام صادق (ع)، کرسی پاسخگویی به شبهات زنان در دانشگاه الزهرا (س) و کرسی پاسخگویی به شبهات با ادله عقلی در دانشگاه تهران و همچنین تبیین فقه در دانشکده حدیث حضرت عبدالعظیم (ع) کرده است و مباحث فقه الاقتصاد را در جوار حرم حضرتش مشغول تدریس است.
پابهپای استاد برای اجرایی کردن فقه الاقتصاد/ فعالیتی که جایزهاش دیدار با رهبر انقلاب بود
وی همچنین هجده سال در محضر آیتالله حائری شیرازی تلمذ کرده است، از تلاشهای استادش برای احیا و اجراییکردن علوم اسلامی میگوید که معظمله برای حذف رسمی ربا و احیای واقعی قرض الحسنه راهکارهای جدی داشت و نظر ایشان بعد از نظریهپردازیهای مرحوم شیخ اعظم انصاری تا اواخر مرحوم شهید صدر کاربردیتر است.
حجتالاسلام مبشری با بیان
اینکه اجازه اجتهاد از علما را دریافت کرده است، درباره یکی از خاطراتش
برای چرایی پرداختن به مبحث فقه الاقتصاد بیان میدارد: در سال ۸۱ یا ۸۲
با توجه به ارتباط علمی و اخلاقی که با مرحوم آیتالله مشکینی داشتم، به
صورت خصوصی هر هفته به منزل ایشان میرفتم و مرحوم آیتالله حائری شیرازی
از این ارتباط خبر داشت و به من فرمود: میخواهم از مراجع عظام سؤالی در
حوزه اقتصاد اسلامی بپرسم و بر اساس جوابی که میدهند به صورت جدی یک کار
علمی و نظریهپردازی در این مسأله راه بیفتد، در واقع هدفشان این بود که با
توجه به صحبتی که با مقام معظم رهبری(مدظله العالی) داشتند این جوابها را
برای رهبری ببرند. در واقع مأموریت را در سؤال کردن و گرفتن جواب مکتوب از
مراجع را به حقیر واگذار کرد و فرمود: نظر آیتالله مشکینی نیز برایم
بسیار مهم است، نظر ایشان را نیز بگیر و وعده کرد اگر این امر را متقبل
شوم، جایزه این کار این خواهد بود که من را در معیت خودشان خدمت مقام معظم
رهبری ببرند.
وی ادامه میدهد: من نیز سؤال را که در مورد قرضالحسنه و مهریه بود تایپ کردم و حضوراً خدمت آیات عظام بهجت، مشکینی، تبریزی، فاضل بردم و حضور آیات عظام شبیری زنجانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و وحید خراسانی نیز رسیدم و جواب آنها را گرفتم و به اتفاق مرحوم آیتالله حائری به محضر رهبر فرزانه انقلاب بردیم و رهبر فرزانه انقلاب هم از من تقدیر کردند.
با این وجود، این جوان حوزوی عزم کرده است که با تشریح فقه الاقتصاد در محافل آکادمیک و علمی به سوی اجرایی کردن این سنت فراموش شده اسلامی گام بردارد. وی علت برگزاری کرسیهای فقه الاقتصاد را احساس خلاء در این زمینه با توجه به نامگذاری چندین سال از ایام سال توسط رهبر انقلاب توصیف میکند و با تأکید بر اینکه اگر منابع مالی اسلام به درستی در جامعه اجرا شود، دیگر فقیری نخواهند ماند، از اینکه وزرای اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مجتهد به فقه الاقتصاد اسلامی نیستند، گلایه میکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
فقه الاقتصاد حلقه گمشده اقتصادی کشور
چرا به سمت فقه الاقتصاد رفتید؟
معتقد هستم از کار تکراری غیر مهم باید پرهیز کرد و از آنجایی که انسان اگرخلائی را در جامعه پیدا میکند، آن خلاء را باید پر کرد. در چند سال گذشته که رهبر انقلاب هر سال را به اقتصاد گره زدند و از آنجایی که دانشگاههای ما وابسته به سیستم غربی هستند و حوزههای علمیه کار اجرایی در امر اقتصادی کمتر داشتند و بیشتر به مباحث نظریهپردازی مشغول بودهاند. این عوامل منجر شد که تمام دغدغهام را در مسأله فقه الاقتصاد و روش اجرایی کردن را آن قرار دهم.
فقه الاقتصاد از ذیل گفتمان، مطالبه تا قانون
فکر نمیکنید در دهه پنجم انقلاب اسلامی دیگر برای مباحث علمی پژوهشی دینی دیر شده است و دیگر زمان عملیاتی کردن این فرضیهها است؟
بله! در این راستا از توصیفات و کلیات بحث اقتصاد خارج شدهایم و مراحل اجرایی کردن آن در قالب گفتمانها پیگیری میکنیم. از آنجایی که رهبر انقلاب فرمودند وقتی یک کاری را اجرایی میکنید، ابتدا باید گفتمان آن را میان نخبگان ایجاد کرد و وقتی گفتمان ایجاد شد، تبدیل به مطالبه میشود. وقتی هم تبدیل به مطالبه شد، طبیعتاً پیگیری به صورت قانونی قابل دسترس است.
وزرای اقتصاد دانشآموخته غرب هستند
چرا بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی وضعیت اقتصاد کشور به این مرحله رسیده است. در صورتی که چهل ساله حکومت در دست روحانیت است؟
شما پاسخ دهید کدام وزیر اقتصاد ما روحانی بوده است. در حالی که آنها تحصیلکردههای آمریکا، انگلیس و فرانسه هستند. دقیقاً محل نزاع من هم همین مطلب است!
وزیر مجتهد در فقه الاقتصاد شاهکلید حل گرههای اقتصادی کشور
پس اگر وزیر اقتصاد یک شخص روحانی باشد، مشکلات حل میشود!
منظورم این بود که در حکومت اسلامی باید وزیر اقتصادش مجتهد در فقه الاقتصاد باشد. در این صورت قطعاً منابع مالی اسلام را به عنوان دین خاتم اجرایی میکند.
منابع مالی اسلام به نفع فقرا است/ هنگامی که فقیر و غنی یکسان نیستند
خب! در همین کشورهای غربی دیده میشود که در سیستم مالیشان برخی قوانین اسلام را اجرا میکنند، به عبارتی دیگر سیستم مالی آنها اسلامیتر است!
همان گونه که ولایت فقیه مشابه خارجی نداشت و امام با مراجعه با قرآن و سنت، مسأله ولایت فقیه را پیاده کرد و نتیجه گرفت، در زمینه اقتصاد هم نیاز انقلاب دارد. این انقلاب نیاز به نسخه مشابه کشورهای غربی نظیر آمریکا، انگلیس، فرانسه و غیره ندارد. زیرا اگر ما دل به آیات و روایات ببندیم و منابع مالی اسلام را مانند گرفتن زکات پیاده کنیم، گرفتن مالیات به صورت کنونی حذف خواهد شد. در صورتی که اکنون پرداخت زکات بسیار اندک است. در واقع اگر خود منابع مالی اسلام را پیاده کنیم، دیگر پرداخت مالیاتی میان فقیر و غنی به صورت غیر عادلانه پیش نمیآید.
به طور مثال اگر یک فرد غنی و فقیر یک پرس جوجهکباب ۲۵هزار تومانی میل کنند. هر یک به طور تساوی مالیات بر ارزش افزوده پرداخت میکنند. در این سیستم مالیاتی هیچ تفاوتی میان غنی و فقیر نیست. زیرا سیستم را تعریف نکردیم که چه خدماتی افراد ضعیف و افراد غنی دریافت کند. جالب است اکثر این افراد فقیر، نهایت جایی که میتوانند با درس خواندن به آن برسند، در مؤسسه، سازمان یا نهادی استخدام میشوند که دارای فیش حقوقی میشوند و مالیات پرداخت میکنند. در حالی که افراد غنی فرار مالیاتی دارند، زیرا اکثراً شغل آزاد دارند. یعنی مالیاتی که به طور مستقیم دریافت میشود از قشر متوسط به پایین گرفته میشود. پس به دست خودمان زمینه فرار مالیاتی با فقدان سیستم آنلاین را فراهم میکنیم. در حالی که امروز با وجود کد ملی میتوان بسیاری از امورات مالی نظیر پولی، اعتباری و خرید و فروش باشد را مدیریت کنیم، منابع مالی شناسایی میشود. بنابراین به جای اصرار بر عملیاتی کردن سیستم مالیاتی تقلیدی از کشورهای دیگر، منابع مالی اسلام را احیا کنیم.
بیش از ۱۵ منبع مالی اسلام بهترین جایگزین سیستم مالی تقلیدی غرب است
منابع مالی اسلام کدام است؟
بیش از ۱۵ منبع مالی در اسلام وجود دارد، مانند: زکات، خمس، موقوفات، نذورات، کفارات، صدقات، وجوهات و غیره.
اصلیترین مورد استفاده منابع مالی اسلام «فقرا» هستند
خب! نظارتی که بر این منابع وجود ندارد!
باید نظارت آنلاین بر آن حاکم شود. در واقع این گزینههای مطرح شده جایگزین سیستم تقلیدی از غرب است. البته باید توجه داشت که در تفاسیر این مسأله، بسیاری از افراد مصداق پرداخت زکات، خمس و غیره نمیشوند. بلکه بیشترین تمرکز بر ثروتمندان است. این در حالی است که وقتی این منابع مالی دریافت شود، دیگر فقیری نمیماند و تمام مصارف منابع مالی اسلام برای فقرا است؛ یعنی اصلیترین مورد استفاده فقرا هستند.
دفاتر مراجع هیچ ردیف بودجهای از دولتها ندارند
با این حال دیده میشود که وجوهات برخی مراجع صرف ساخت ساختمانهای پژوهشی، حوزه و غیره میشود که برخی در نوع خود بسیار مجلل هستند و شائبه به وجود میآید!
اولاً درصد بسیار کمی از مردم وجوهات میدهند. ثانیاً چون دولتها به صورت اولیه مالیاتها را دریافت میکنند، نهادهای حکومتی و دولتی کار خودشان را انجام میدهند. یکی از مصارف وجوهات تبلیغ دین اسلام و در راه اهل بیت (ع) است. بنابراین مؤسسات، ساختمان و پژوهشکدههای دینی، حوزههای علمیه و همچنین برخی مساجد از این طریق اداره میشوند. البته بخشی از آن را به دلیل عدم مدیریت میدانم. بالاخره نهادهایی مانند کمیته امداد امام خمینی (ره)، بهزیستی و غیره را داریم که خدماترسانی دارند. بنابراین اگر منابع مالی اسلام به صورت عمومی فراگیر شود، تمام این پولهایی که اخذ میشود به فقرا میرسد. قرار نیست یک مرجع تقلید که اکنون با کمترین وجوهات حوزههای علمیه و نهادهای اسلامی را اداره میکند، با دولتها که ردیف بودجه دارند، این کارها را نیز انجام دهد و به نظر میرسد خارج از انصاف باشد. زیرا هیچ ردیف بودجهای از دولتها ندارند و تمام اتکای مراجع برای احیای مساجد و حوزههای علمیه از همین وجوهاتی است که مردم میپردازند.
البته در نقد کسانی که این ساختمانها را تجمل میدانند بگویم، به طور مثال قرار است که ساختمانی را برای وقف بسازند، سازنده تلاش میکند از مصالحی استفاده کند که عمر سازه را به بیش از ۵۰۰ سال افزایش دهد، نظیر آنچه که از دوران صفویه و قاجار در موقوفات برجای مانده است. البته به آن معنا نیست که وقتی حوزهای بنا میشود، با بهترین مصالح ساخته شود، زیرا میتواند محل نزاع باشد که چرا اولویتبندی نکردهایم. اما چرا این گونه باشند و آن گونه نباشد؟! مانند لباسی که همه میپوشند و نوع لباس را انتخاب میکنند. بنابراین نیاز به فرهنگسازی دارد که الحمدلله مردم اینها را پذیرفتهاند. همانند آنچه که در حرم معصومین علیهم السلام مشاهده میکنیم. اما متأسفانه به خاطر مسأله فقر که دغدغه به جایی هم هست و همه میبینند، در اذهان مطرح میشود؛ با وجود این همه فقیر آیا لازم است، این گونه ساختمانها باشد؟
مردم در جریان هزینهکردها قرار بگیرند/ لزوم استفاده از امکانات خدادادی کشور به نفع فقرا
در مملکتی که مردم آن حب اهل بیت را دارند و مدیریت مراسمهایی مذهبی را بر عهده دارند، چرا باید شاهد احتکار، گرانفروشی و کمفروشی باشیم؟
مردم خودشان نذورات را به صورت اتوماتیک در دهه محرم و صفر و دیگر ایام مذهبی خرج میکنند. در هیچ کشوری همچنین حضوری نمیتواند یا به سختی بسیار همچنین سفرههایی را مدیریت کند. این مردم هستند که هزینه میکنند. به نظر بنده به عدم اعتماد و سوءمدیریت عامل اصلی است. عدم اعتماد به اینکه نمیدانند این پولها در چه مسیری هزینه میشود. لازمهاش این است که خود مردم در هزینههایی که میکنند حضور داشته باشند. حضور مستقیم یعنی اینکه در ارتباط باشند. مثلاً اگر خریدی از فروشگاه رفاه دارند. بعد از خرید پیامکهایی ارسال میشود که چقدر خرید انجام شده و چقدر تخفیف ارائه شده است. این کار بسیار راحت با ابزارهایی که در دسترس است، قابل رصد است که پولها کجا هزینه میشود و به برکت فضای مجازی و اینترنت میشود اطلاعرسانی کرد. این عوامل منجر به تشویق مردم میشود که پولهایشان را در چه اموری صرف کنند.
با توجه به اینکه منابع مالی کم نداریم و به خاطر وسعت جغرافیایی و زمینهای وسیعی که در ایران وجود دارد، میتوان با مدیریت صحیح با فقر مبارزه کرد. اینکه قشر ضعیف را به بهرهبرداری از امکانات خدادادی کشور سوق دهیم و دولت با درایت میتواند با شناسایی خانوادههای ضعیف قسمتی از زمینها موات که جزو انفال است را به مردم بدهد و آنها را از ساختمان ۴۰، ۵۰ متری به سمت خانههای وسیع با نعمتهای خدادادی بکشاند، منجر میشود که منابع دینی و اسلامی به نفع فقرا صرف شود.
منبع:حوزه