عقیق: حافظ ابو نعیم از ابوبکر نقل می کند:« پیامبر در نماز جماعت بود. حسن(ع) وارد مسجد شد. امام در آن هنگام کوچک بود. هنگامی که رسول خدا(ص) به سجده رفت، حسن(ع) بر پشت پیامبر(ص) سوار شد و گاهی روی گردن پیامبر می نشست. پیامبر آهسته او را بر می داشت. وقتی نماز به پایان رسید، مردم به حضرت گفتند: رفتاری که شما با این کودک دارید با هیچکس دیگر ندارید، رسول اکرم(ص) فرمود: این کودک، گلدسته من است.

مناوی از دیلمی در فردوس الأخبار روایت کرده که پیغمبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمودند: سلام خدا بر تو ای پدر دو ریحانه.(1) علاوه بر این احادیث روایات دیگر نیز هست.(2)

سعید بن راشد نقل کرده که حسن و حسین(ع) آمدند و بسوی پیغمبر می دویدند. پیغمبر(ص) یکی از آنها را در بغل گرفت و دیگری آمد او را در بغل دیگر گرفت، و فرمود: این دو ریحانه من از دنیا هستند هر کس مرا دوست می دارد باید آنها را دوست بدارد.(3)

دهبی در کتاب تذکرةالحفاظ از آبی بکره روایت کرده که گوید: رسول خدا(ص) چنان بود که هرگاه نماز می گذارد، حسن می آمد و بر پشت یا گردن آن حضرت بالا می رفت و رسول خدا(ص) او را با آرامی بلند می کرد که نیفتد.و این کار بارها اتفاق افتاد. و چون نماز آن حضرت تمام می شد عرض می کردند: ای رسول خدا ما ندیدیم این کاری که با حسن کردی با هیچ کس دیگری بکنی! فرمود:آری به راستی که او گل خوشبوی من است در دنیا. و به راستی که این پسر من سید و آقاست.(4)

پی نوشت ها:

1_(کنوزالحقایق، ج1، ص145)

2_(التاج العروس، ج2، ص149)

3_(ذخائر العقبی، ص124)

4_(تذکره الحفاظ، ج1، ص167)

211008