عقیق: متن این گفتوگوی کوتاه به شرح زیر است:
معظّمٌله: خب رفتید تیم ملی؟
غلامی: بله، لطف شما بود، ممنونم.
معظّمٌله:
الحمدلله. خدا انشاءالله شماها را حفظ کند. خدا انشاءالله شماها را برای
اسلام، برای این کشور نگه دارد. ایشان پدرتان هستند؟ خانم هم مادرتان
هستند. خدا انشاءالله به شما [پدر و مادر] ببخشد این جوان را. انشاءالله
که مایهی چشمروشنی شما باشد در دنیا و آخرت.
غلامی: میخواهم مدالم را تقدیم کنم خدمتتان.
معظّمٌله: به به!
خیلی خوب. خیلی خوشحال شدم آقای غلامی، آقای آرینِ گل. خوشحالیم که
بحمدالله شماها را داریم. برای آیندهی کشور شماها سرمایهاید؛ این سرمایه
را نگهدارید.
غلامی: خیلی ممنون شرمنده میکنید.
معظّمٌله: این [مدال] را من از شما قبول میکنم و به شما برمیگردانم؛ این را دلم میخواهد نگهدارید شما و داشته باشید.