* ماجرای تحریم نماز جماعت از سوی ائمه جماعت به دستور امام (ره)
از جمله افرادی که نماز جماعت را تعطیل کردند، مرحوم شیخ عبدالحسین ترک تبریزی(پدر آقایان عبدخداییها) و آقای علمالهدی(پدر آقای علمالهدی امام جمعه مشهد) بودند. البته آقای علمالهدی یک مقدار نگرانی داشت و تمارض کرد که به دلیل بیماری حاضر نشده است. ولی عملاً اعتراض تلقی شد.
شیخ هاشم نجفآبادی جد مادری رهبر انقلاب هم نیامد. آقای سبزواری آمد و در مسجد گوهرشاد نماز خواند. اصلاً صحبت شاه و اینها نبود. آقای سبزواری آن وقتهایی که نامههای آقای خمینی را هم به ایشان میدادیم میخواند؛ ولی خیلی به دید قبولی و تأیید نگاه نمیکرد؛ البته توهین هم نمیکرد. ولی قبول نمیکرد و عقیده دیگری داشت.
آقای سبزواری در آن تاریخ خودش را اعلم میدانست و معتقد بود مجتهدی اعلمتر از او نیست؛ لذا گاهی حرفهایی که میزد، بعضی وقتها طلبهها دستش میانداختند؛ چون بسیار آدم سادهای بود.
این طور نبود که مغرض باشد، دیدگاههای خودش را داشت و لذا دستگاه هم از ایشان استفاده میکرد. از آنجایی که خودش را علم میدانست؛ در مسجد بعضیها دستش میانداختند که چرا این کار را میکنی. آن موقع یک تشویقی هم از طرف شاه شد و باغ رضوان را در اختیاز ایشان گذاشتند.
یک باغ بسیار بزرگی بود که ایشان آنجا را بسازد و آنجا تبلیغ کند. آنجا را ساخت و مقبرههایی در آنجا درست کرد. قبل از نهضت امام و قبل از سال ۴۰ هم به او از این قبیل کارها داده بودند، منتها این بار بیشتر کمکش کردند و ایشان مقبره برای خودش ساخت و باغ رضوان مقر ایشان شد و منبرها و روضهها را آنجا میرفت.
من را هم به منبر دعوت کرد. آن موقع این طوری بود. تعطیل کردن نماز آن موقع در مشهد از ناحیه این آقایانی که گفتم شروع شد و به مساجد محل کشیده شد. در میان پیشنمازها، کسانی که خیلی جلوه بکنند، نبودند. آقای شاهرودی نامی هم بود که مسجدی در مجسمه(میدان شهدای فعلی) داشت. آن موقع مسجدی بود که ایشان نماز میخواند، ایشان هم به اعتراض تعطیل کرد. در مجموع محلهای مشهور مشهد تعطیل شدند.
منبع:فارس