22 مهر 1400 8 (ربیع الاول 1443 - 33 : 23
کد خبر : ۱۰۴۰۷۵
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۲
نویسنده کتاب «دلتنگ نباش» معتقد است مهم ترین ویژگی این شهید تقوای او بود.
عقیق:شهید روح‌الله قربانی ازجمله مدافعین حرم بود که به همراه یکی دیگر از هم‌رزمانش و در مبارزه با تروریست‌های تکفیری در عملیات محرم به شهادت رسید.

خودروی روح‌الله و دوستش قدیر در نزدیکی حلب مورد اصابت موشک قرار گرفت و این دو هم‌رزم و مدافع حرم، جانشان را بر سر آرمانی که داشتند نهادند و به لقاءالله پیوستند. 

پیکر مطهر شهید قربانی در قطعه 53 گلزار شهدای بهشت‌زهرا در جوار محرم ترک و رسول خلیلی به خاک سپرده شده است.

کتاب «دلتنگ نباش» نخستین تجربه نویسندگی زینب مولایی است که در این کتاب به شهید روح‌اله قربانی پرداخته است.  این کتاب توسط انتشارت روایت منتشر و روانه بازار نشر شده است.  در ادامه با این نویسنده جوان همکلام شدیم که  از نظرتان می گذرد:

* خانم مولایی قبل از این که وارد حوزه نویسندگی بشوید، برای خودتان می‌نوشتید؟ سابقه‌تان در این زمینه چیست؟

می‌نوشتم اما کم و به گستردگی حالا نبود. بیشتر مطالعه داشتم. از دوران نوجوانی شروع کردم به کتاب خواندن. عاشق کتاب بودم و در هر زمینه و موضوعی مطالعه داشتم. با کتاب های سلام بر ابراهیم و دا عاشق موضوع دفاع مقدس شدم. بعد از آن بیشتر مطالعاتم در این زمینه بود. کتاب های نیمه پنهان روایت فتح، کتاب های گروه فرهنگی ابراهیم هادی، کتاب نورالدین پسر ایران، پایی که جا ماند، من زنده ام، ظهور، پرواز تا بی‌نهایت، کتاب های فرماندهان جنگ، کتاب‌های نشر یا زهرا(س) و در نهایت با خواندن کتاب ارمیای آقای امیرخانی عشق و علاقه ام در این زمینه صد چندان شد. بعد از آن با ظهور شهدای مدافع حرم رفتم انتشارات روایت فتح. شهید روح‌الله که هم محله ای ما بود را معرفی کردم. کمک ها و راهنمایی هایی انجام شد و به لطف خدا کار آغاز شد.  

* چی شد که احساس کردید می شود در مورد زندگی شهید قربانی کتاب نوشته شود؟

من بر این باور هستم که هر شهیدی داستان زندگی اش جذاب است. به فرموده مقام معظم رهبری شهدای مدافع حرم اولیا الله هستند. قطعا هر کدام از این اولیای خدا گره های داستانی زیبایی در زندگی خود داشتند. با این باور جلو رفتم. چون شهید را نمی شناختم. وارد جریان مصاحبه ها که شدم دیدم درست فکر می‌کردم. و الان که کتاب دلتنگ نباش به چاپ رسیده به جرات می توانم بگویم که این شهید حالا حالا ها جای کار دارد. فیلم های داستانی و مستند و همچنین کتاب های دیگر.

*مصاحبه ها چقدر طول کشید؟

کل کار 3 سال طول کشید. آغاز کار یک هفته بعد از چهلم شهید بود.

*چرا انقدر کار طول کشید؟

عوامل مختلفی علت بود. هم حال روحی همسر شهید خیلی مساعد نبود و هم همرزمان شهید سوریه بودند. آن زمان بحران جنگ سوریه جدی بود. دو تا از راوی های اصلی کتاب در سوریه مجروح و دچار ضایع نخاعی شدند. بقه هم سوریه بودند. ضمن این که خودم هم در نوشتن وسواس داشتم. تقریبا سه بار کتاب را از اول نوشتم چون دوست داشتم به بهترین شکل نوشته شود. و چون اولین تجربه حرفه‌ای من بود در کنارش آموزش می‌دیدم و از تجربیات دیگران استفاده می‌کردم.

* فصل‌بندی کتاب چگونه انجام شد؟

فصل بندی که بنده انجام داده بودم کمی با این فصل بندی که در کتاب می‌بینیم متفاوت است. نظر کارشناسان انتشارات این بود که کتاب در 12 فصل تقسیم بندی شود.

*بهتر نبود برای هر فصل عناوینی انتخاب می‌کردید؟

این کتاب رمان مستند است. هر فصل که تمام می‌شود فصل بعدی از ادامه آن آغاز می‌شود. و چون پیوستگی داستان دارد نمی‌شد جالب نبود برای هر فصل عنوان انتخاب کنیم و یا شماره گزاری شود. حالت خاطرات کوتاه کوتاه نیست که مثلا فصل ها را تقسیم کنیم به کودکی و نوجوانی و جوانی و...

* اگر پیوستگی دارد چرا فصل بندی کردید؟

باید برای مخاطب یک مکثی ایجاد شود تا برای خواننده کسل کننده نباشد.

*چرا رفتید سراغ شهید روح الله قربانی؟

خیلی ها این سوال را از بنده پرسیدند که چرا روح‌الله؟ بنده فقط یک جواب دارم و آن این که کتاب دلتنگ نباش را بخوانند تا متوجه شوند چرا شهید روح‌الله قربانی.

بخشی ازمتن کتاب : یک خودکار آبی و یک کاغذ برایش آورد. روح‌الله کاغذ را گرفت و مشغول نقاشی شد. یک پرنده‌ کشید که رو به آسمان بال‌هایش را باز کرده است. زینب به خودکاری که در دستان روح‌الله بالا و پایین می‌شد، نگاه ‌کرد. سریع و هنرمندانه کشید. طراحی پرنده که تمام شد، بالای کاغذ نوشت: بسم رب زینب (س) « هرکه را عشق حسین نیست، ز خود بی‌خبر است/ کشتۀ عشق حسین از همه‌کس زنده‌تر است».

* مهمترین خصوصیت شهید روح‌الله چه بود؟

به عقیده بنده مهم ترین ویژگی این شهید تقوای او بود. تقوای او را در تمام مراحل زندگی او شاهد هستیم. از این که از سن نوجوانی به صورت هیچ نامحرمی نگاه نکرده، گرفته تا رفتن به سپاه و سوریه و... روح‌الله به گفته تمام کسانی که او را می‌شناختند خیلی با حیا بود. او حتی به طور مستقیم به چهره معلمش هم خیره نمی شد و سرش پایین بود.

اما به عقیده بنده تمام این ها یک طرف و احترامی که او برای پدر و مادرش قائل بود هم یک طرف. که باز این هم به خاطر تقوایی بود که داشت. روح‌الله به شدت در تمام لحظات احترام مادر و پدرش را داشت. حتی بعد از فوت مادرش هم مقید بود هر هفته سر مزار او برود.

*چرا «دلتنگ نباش» را عنوان این کتاب انتخاب کردید؟

دوست داشتم یک اسم خوب و هنری برای کتاب انتخاب کنم. این اسم به یکی از خاطرات همسر شهید بعد از شهادت روح‌الله اشاره دارد. بعد از شهادت روح‌الله قربانی همسرش که خیلی دلتنگ وی شده بوده به خانه‌ خودش می‌رود و وقتی کتابی که روح‌الله به او هدیه داده بود را باز می‌کند و می‌بیند روح‌الله روی برگ گل رز برایش نوشته بود: «عشق من دلتنگ نباش» من نیز فکر کردم همین عبارت بهترین عنوان برای کتاب خواهد بود


*پرداختن به خصوصیات و نگرش این شهید، چقدر مطابق با واقعیت‌هاست؟

من به عنوان نویسنده کتاب «دلتنگ نباش» سعی کردم در معرفی این شهید بزرگنمایی نکنم و نگویم این شهید فلان معجزه را داشته بلکه در این داستان نشان می‌دهم که او زندگی عادی داشته و با مشکلات زیادی ازدواج کرده و در ادامه نیز چگونه زیسته است.

*در مصاحبه‌ها و گفتگو‌هایی که با همسر، همرزمان و خانواده شهید داشتید، مهم‌ترین چیزی که از وی بازگو شد و در کتاب به صورت مفصل به آن پرداخته شده چیست؟

او به خوش خنده بودن شهرت داشت، نماز‌هایی که با خضوع می‌خواند به گفته همسرش به گونه‌ای بود که گویا در هنگام نماز یک هیچ، در مقابل همه چیز ایستاده است. فکر کردن به رضایت خدا یکی از مواردی بود که در بخش‌های مختلف کتاب «دلتنگ نباش» به آن اشاره کردم.

در این کتاب همچنین به خاطراتی که شهید روح‌الله قربانی با همسرش داشته، پرداخته‌ام که قطعا برای مخاطبان جذاب خواهد بود.

او به خوش خنده بودن شهرت داشت، نماز‌هایی که با خضوع می‌خواند به گفته همسرش به گونه‌ای بود که گویا در هنگام نماز یک هیچ، در مقابل همه چیز ایستاده است.

*در جایی اشاره کرده بودید که شهادت روح‌الله قربانی به عنوان شهید مدافع حرم مطابق با خواسته و آرزوی همیشگی‌اش بوده است. شهادت قربانی را چگونه برای خوانندگان کتاب تشریح کردید؟

او در روز 21 ماه محرم در شهر حلب که در نزدیکی حرم حضرت زینب (س) قرار دارد، به شهادت رسیده است. وی در مکان مقدسی به شهادت می‌رسد و همیشه به همسرش می‌گفته که دوست ندارد کفن پوش شود. او بار‌ها به همسرش گفته که آرزو دارم برای حضرت زینب (س) طوری بمیرم و جان دهم که تمام بدنم سیاه و کبود شود و همین گونه هم شد چراکه او در انفجار بخشی از بدنش کاملا سیاه و از بین رفته بود. تکه‌هایی از پیکر وی در سوریه توسط محمدحسین محمدخانی به خاک سپرده شد.

* در نگارش این کتاب چه کسی خیلی به شما کمک کرد؟

بعد از خدا، همسر شهید به همراه خانواده اش خیلی کمک حالم بودند. هم حمایتم کردند و هم خیلی خوب با بنده همکاری کردند. که همین جا از آنها تشکر می‌کنم. همچنین پدر و مادر خودم که اگر حمایت ها و تشویق هایشان نبود قطعا نمی‌توانستم کار را به سرانجام برسانم.

* نکته ای اگر در مورد کتاب هست بفرمایید.

کتاب دلتنگ نباش تنها بخشی از خاطرات این شهید بزرگوار است. خاطرات جذابی که خودم لحظه به لحظه با آن ها زندگی کردم. سعی کردم خاطرات را جوری بیان کنم که در ذهن مخاطب نقش ببندد. امیدوارم مخاطبان هم با خواندن این کتاب با شخصیت این شهید آشنا شوند و از زندگی او الگوبرداری کنند.

ان شاءالله در صدد این هستم که خاطرات جامانده از شهید را هم در غالب کتاب دیگر جمع آوری کنم.

بخشی از وصیت نامه شهید :

اگر شهید شدم یک کلام حاج آقا مجتبی به نقل از علی (ص) که می گفتند منتهی فضل الهی، تقوی است. شهادت خوب است اما تقوی بهتر است. تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند، فکر نکنم مال یک روز باشد. شاید یک روزه هم باشد ولی حاج آقا می گفت پی ساختمان، فنداسیون آهن است.

چیزی که نمی دانید، عمل نکنید. ادای کسی را در نیاورید. بدون علم درست، وارد کاری نشوید؛ مخصوصا دین. اول واجبات، بعد مستجبات موکد، مثل کمک به پدر و مادر و دور و بری ها؛ نه حج و کربلا صدبار بدون این کارها. هیئت و زیارت با توجه به نیاز با توجه به دین و سیدالشهدا (ص).


منبع:تسنیم

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: