ایران اسلامی در سال 62 داغدار شهادت بزرگ‌مردی شد که در راه حق جان‌فشانی کرد و پای دفاع از میهن خویش ایستاد و در خاک دشمن آسمانی شد.
جامعه قرآنی کشور در سلسله دیدارهایشان با خانواده معظم شهدای قرآنی هفته گذشته به دیدار خانواده معظم شهید "محمدرضا امیدوار" رفتند و ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهید والامقام، باخانواده ایشان دیدار کردند.
شاید بتوان برای جوان و پیرهای مو سفید کرده‌ی جبهه دلیل آورد و رفتن‌شان را عقلانی دانست ولی برای نوجوانی که هنوز خدا او را مکلّف به تکلیف نکرده چی می‌شود گفت که این گونه لبیک می‌گوید؟
محمدرضا امیدوار در تاریخ یکم فروردین‌ماه سال 1344 چشم به جهان گشود. در سال 61 به جنگ اعزام شد و یک سال بعد به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از یک‌سال مفقود‌الاثری به میهن اسلامی بازگشت.
خواهر شهید در وصف برادرش چنین می‌گوید: محمدرضا عاشق قرآن بود. همواره به ما توصیه می‌کرد که قرآن بخوانیم. نسبت به رعایت شئونات اسلامی همواره تاکید داشت. با خانواده و به‌ویژه والدین بسیار مهربان بود. محمدرضا هیچ وقت دروغ نمی‌گفت. او هم حافظ قرآن بود و هم قاری. فعالیت‌های قرآنی خود را از مسجد محله جیحون آغاز کرد و هیچ موضوعی حتی جنگ نتوانست مانع فعالیت‌های قرآنی محمدرضا شود.
وصیت‌نامه شهید محمدرضا امیدوار
بسم‌الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»
در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به(بهاى) اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى که در راه خدا مى جنگند و مى کشند و کشته مى شوند (این) به عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله اى که با او کرده اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است.(توبه 111)
حضرت محمد(ص): هیچ قطره خونی همچون خونی که در راه خدا ریخته شود نزد خدا محبوب نیست.
مادر جان و پدرجان: از قول من به کلیه فامیل و آشنایانبگو که هر چه بدی از من در این دنیا دیده‌اند مرا ببخشند تا شاید گناه من در آن دنیا کم شود و در این زمان بتوانم تصفیه گناهان گذشته را تا آنجا که بتوانم کم کنم، اما مادر جان می‌دانم اگر خداوند به من چند صدسال هم عمر بدهد گمان نمی‌کنم که بتوانم کارهای بدم را جبران کنم. مخصوصاً گناهانی که من به شما تا به حال (اذیت و آزاد نکردن بحر شما و خود‌سری و دروغ و غیره) کرده‌ام امیدوارم که مرا ببخشید.
مادر جان به خدا سوگند اگر مرا بکشند و خونم بر زمین ریخته شود در هر قطره خون من نام مقدس خمینی را خواهید دید.
مادر جان امیدوارم سلام‌های گرم و خالصانه فرزندت را که از کربلای جنوب ایران نثارت می‌کند بپذیری و همواره در پناه و در جهت خدا بنده خوب خدا باشی.
مادر جان، تو و پدرم همواره مادر و پدری بودید نمونه، آنچنانکه همواره آرزو می‌کردم تا توفیقی بیابم و شرح حالت را به عنوان زنی از زنان قهرمان بنویسم تا سرمشقی برای دیگران نیز باشد.
مادر جان، تو شغل مادری و تربیت فرزندان را به عنوان عبادتی بزرگ و تکلیفی الهی می‌دانستی و در قبال آن خود را در برابر خود سخت مسئول می‌دیدی.
مادر جان و پدر جان، همواره خود را شرمنده می‌دانم از اینکه نتوانستم لااقل ذره‌ای از این همه زحمات و محبت‌های شما را جبران نمایم.
من به این خاطر در راه خدا جهاد می‌کنم اول برای رضایت او بعد برای توشه‌ای برای آینده اما مادر و پدر عزیزم من سعی خود را می‌کنم تا اینکه خود را هرچه بیشتر به خدای خویش نزدیک و نزدیک‌تر کنم تا من هم قدری از شربت شهادت بنوشم.
با امید پیروزی کامل در تمام نقاط جهان و برفرازی پرچم اسلام در تمام نقاط جهان به دست بزرگ مرد جهان «امام خمینی» و هرچه زودتر ظهور آن امام برای صلح و آرامش در تمام جهان.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
خدایا، خدایا، عاشقم عاشق‌ترم کن
سروجانم فدای رهبرم کن
محمدرضا امیدوار
منبع:تسنیم