18 بهمن 1400 6 رجب 1443 - 08 : 00
کد خبر : ۱۰۳۰۲۲
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۳
سلسله مباحث مهدویت-۳۱؛
ویژگی غیبت صغری این است که ارتباط با امام قطع نیست، افراد امام را نمی‌بینند ولی وکلا به سر وکیل و به نایب، وصل هستند و هنوز مردم می‌تواند نامه‌های خود را از این سلسله مراتب به امام برسانند.
عقیق:متن زیر جلسه سی و یکم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.

ما زندگی امام را به چهار دوره تقسیم کردیم. پنج سال عمر مبارک حضرت را از بدو ولادت تا پنج سالگی زیر سایه پدر بزرگوارشان بودند این کاملاً بحث شد.

گفتیم غیبت پیشینه دارد، غیبت حضرت حتمی است، غیبت دو نوع هست. صغری و غیبت کبری و اینکه امام در غیبت چطور غایب هستند چطور از مردم پنهان هستند. ناشناسی، ناپیدائی همه را بحث کردیم و اینکه خصوصیت این دوره نسبت به پنج سال اول این است که حضرت در این دوره غیبت، امام هستند با اینکه پنج سال دارند منصب امامت را دارند و اینکه امامت در خردسالی ممکن است، در جلسه گذشته مفصلاً صحبت کردیم. جناب عیسی، جناب یحیی سلام‌الله علیها و حتّی مذهب تشیع وجود نازنین جواد الائمه و وجود نازنین حضرت امام هادی علیهم‌السلام هم در خردسالی به مقام امامت رسیدند.

ـ غیبت صغری سه ویژگی دارد، اول اینکه محدودیت زمانی دارد، یعنی از سال ۲۶۰ یعنی شهادت امام عسگری علیه‌السلام تا ۳۲۹ که آخرین سفیر و نایب خاص امام علیه‌السلام علی بن محمد سَمُری از دار دنیا رفتند. حضرت در یک توقیعی نوشتند که دیگر کسی را بعد از خودت بعنوان نایب انتخاب نکنید که قَد وَقَعَت الغیبه التّامه غیبت کبری آغاز می‌شود پس پایانش به مرگ و رحلت چهارمین نایب خاص است که به صلاحدید حضرت حق و اجرای امام عصر علیه‌السلام ۶۹ سال طول کشید. این ویژگی اول است بر خلاف غیبت کبری که معلوم نیست چند سال خواهد بود؟

دوم اینکه امام پنهان هستند اما نه از همگان به هر صورت یک سازمانی وجود دارد که مفصلاً راجع به این سازمان صحبت می‌کنیم و کتاب هم معرفی می‌کنیم. این سازمان وکلائی دارد، سه وکیل هستند وکلای بلاد هستند تا برسند به روستاها. این هرم که وکلای امام، نائب امام اینها می‌تواند امام را ببیند اینها شرفیاب محضر حضرت می‌شوند و امام ایشان را مورد تفقد قرار می‌دهد، پس پنهان هستند اما نه برای همگان. باز هم طایفه‌ای از شیعیان براساس صلاحدید خارج از این سازمان هم می‌توانند شرفیاب محضر امام در دوران غیبت صغری بشوند. این هم دومین ویژگی این دوره است که غیبت عمومی هست ولی همگانی نیست باز یک طایفه‌ای بطور حداقل و قطعی وکلای امام و نواب خاص امام شرفیاب محضر حضرت می‌شوند.

پس دومین ویژگی غیبت صغری اینست که امام پنهان بودن‌شان عمومیت دارد ولی همگانی نیست. از اکثریت قریب به اتفاق پنهانند اما از این یک طایفه‌ای هنوز می‌توانند محضرشان شرفیاب بشوند بطور حداقل و قطعی نواب‌شان هستند.

سومین ویژگی این است که ارتباط با امام قطع نیست، افراد امام را نمی‌بینند ولی وکلا به سر وکیل به نایب، وصل است و هنوز مردم می‌تواند نامه‌ها و س‍ؤالاتشان را از این سلسله مراتب به امام برسانند و امام جواب می‌دهند.

حالا این نایبان خاص چه آدم‌هائی هستند و چه ویژگی‌هائی دارند؟

نکته بسیار مهم اینست که اولاً فرق نایب خاص در غیبت صغری و نایب عام در غیبت کبری چیست؟ نایب خاص مخصوص است از طرف امام علیه‌السلام مثل جناب مسلم بن عقیل برای وجود نازنین امام حسین علیه‌السلام، و مثل این چهار عزیز برای امام عصر علیه‌السلام مخصوص است حضرت به مردم کوفه می‌نویسد پسر عمّم مورد وثوقم را بعنوان وکیل خاصم می‌فرستم، یعنی در واقع دست خط داده، نص دارد، نیابت خاص نیاز به نص دارد. بنابر این چهار بزرگوار خودشان ادعا نکردند که ما نایبیم. بلکه وجود نازنین امام است که نسبت به دو نایب و خود امام زمان علیه‌السلام نسبت به دو نایب بعدی دست خط مبارک دارند که اینها نایبان خاص من هستند. حالا اگر کسی در آن دوره نایب خاص می‌شود خیلی باید آدم نازنینی باشد. یکی از نصوص را من بگویم برای جناب عثمان بن سعید عمری و محمد بن عثمان سعید عمری پدر و پسر هستند.

وجود نازنین امام عسکری علیه‌السلام می‌فرمایند: اَلعَمری وَ اِبنُهُ ثِقَتان فَمّا اَدَیّا اِلَیک عَنّی فَعَنّی یَؤَدِیّان وَ ما قَالا لَکَ فَعَنّی یَقُولانَ فَاسمَع لَهُما به جناب احمد بن اسحاق فرمودند که عمری و پسرش مورد وثوق من هستند هر چه به تو گفتند از طرف من گفتند و هر چه به تو برسانند از طرف من رساندند، به این می گویند نص؛ این نص وجود دارد. شبیه همین نص در فرمایش امام علیه‌السلام هست. و اَشهَدُ و عَلی اَنَّ عثمان بن سعید العُمری وکیلی وَ اِنَّ ابِنَهُ محمّد وَکیل اِبنی مَهدیکُم اینجا امام رسماً اعلام می‌کند در یک نص می‌گوید خودش وکیل من است، زمان حیات پسرم او هم وکیل است. پس نایب خاص ویژگی‌اش این است که حتماً ادعایش همراه با نص است حالا نص را امام عسگری علیه‌السلام دادند و امام زمان علیه‌السلام نسبت به این دو بزرگوار یا فقط امام عصر علیه‌السلام دادند نسبت به آن دو نایب آخر جناب حسین بن روح نوبختی علی بن محمد سَمُری.

ویژگی‌های آنها این است که اینها ایمانی استوار و خلل‌ناپذیر داشتند. ایمان در دوره غیبت صغری کبریت احمر است چون امام نیست مردم از نبودش دچار هراس می‌شوند، دچار بحران فکری می‌شوند اگر ایمان مستقر نداشته باشند از امامت دست می‌کسند. ویژگی این چهار نفر این است که ایمان مستقر دارند مُستَودع نیست ودیعه‌ای نیست که گاهی هست و گاهی نیست و خلل ناپذیر است چرا؟ چون اولاً باید بحث امامت برای خودشان حل شده باشد، ثانیاً دارای امانت داری به معنای واقعی هستند چرا؟ چون اینها مرتبط با امام هستند، جان امام امانت است.

اسرار امام بعنوان امانت و اسرار مردم که س‍ؤال کردند نسبت به حضرت باید بصورت امانت باشد. ویژگی دیگر اینکه دارای کرامت‌اند یعنی معجزه دارند.

هر کس که ادعای ارتباط با کرده و درخواستی می‌کند باید کرامت داشته باشد. شما چی دارید؟ س‍ؤال: حالا کرامت از این شعبده بازی‌ها هست و... کرامت و معجزه اصلش اینست که به درخواست مخاطب است نه به هنر نمایی او اینکه من این کار را بلدم فایده ندارد که به موسی علیه‌السلام گفتند چه کار کن؟ عصا اژدها شد، آنچه ما از تو طلب می‌کنیم واِلاّ ممکن است طرف پنج تا فن را یاد گرفته باشد و بگوید من این کارها را می‌کنم. اینها فایده ندارد آنچه من می‌خواهم باید اتفاق بیفتد.

ویژگی بعدی که اینها باید داشته باشند این است که درایت داشته باشند یعنی تیز هوش باشند تا بازیچه جریانات انحرافی نشوند یعنی یک کسی از دشمنان در لباس دوست نیاید راه پیدا بکند با آن زیرکی و هوشیاری که دارد باید تشخیص بدهد. یعنی آنها اَعقَلُ الناس هستند، اَلموُمِنَ یَنظُر بنور الله هستند.  ویژگی‌شان ایمان است، تقواست، اَعقَل بودن ویژگی آنهاست، بنده خدا بودن است، عدالت و وثاقت، امانت داری و کرامت است (هشت تا) در مسئله تقیه اینها بالای کار هستند این دو تا مسئله آخر را که درباره خصوصیات نواب می‌گویم شما متوجه می‌شوید دشمنان نمی‌توانستند از اینها استفاده بکند چون به ذهن‌شان هم نمی‌رسید که اینها این کاره باشند. یکی از ویژگی‌های نواب تقیه است.

نواب جوری زندگی می‌کردند که دشمن اصلاً باورش نمی‌شد اینها این کاره باشند. اولاً تقیه در دین وجود دارد لا دین لِمَن لا تقیه لَه تقیه یعنی نگهداری حوزه عقیده و رفتار در جائی که احساس خطر بکنی. کسی که جایش تقیه است و تقیه نمی‌کند عملش عمل دیندارانه نیست مراد اینست اینها اهل تقیه بودند تقیه‌شان چطوری است؟

جناب حسین بن روح نوبختی در حدّ بسیار بالائی از تقیه و راز داری در آن شرایط سخت و دشوار را داشتند به گونه‌ای که علمای مذهب اسلامی هر یک جناب حسین را به خودشان منتصب می‌کردند حنبلی‌ها می‌گفتند این از ماست، چطور زندگی می‌کرده؟ حنفی‌ها می‌گفتند از ماست. لذا دشمن حساس نمی‌شده. در جهت رعایت و حفظ تقیه یکی از خدمتگزاران خود را تنها به دلیل اینکه معاویه را لعن نمود عزل و اخراج کرد.

حسین بن روح در مجلسی به جهت تقیه نسبت به خلفای راشدین به نیکی یاد کرد این موجب شگفتی یکی از دوستانش شد و ناخواسته از این سخن تبسمی کرد، تبسمی حاکی از اینکه ما می‌دانیم، اعتقادات این نیست این روح به این دوست اخطار کرد که چرا در مجلس خندیدی؟ چه بسا این گونه برخورد کردن روش کامل تقیه را به خطر بیندازد چرا خندیدی؟ من خودم می‌فهم دارم چکار می‌کنم پس جوری رفتار می‌کردند که اولاً همه علما گفتند این از ماست حنبلی‌ها حنفی‌ها و ... ولی اینها با دربار هم ارتباط داشتند

حالا این چهار بزرگوار با دربار ارتباط دارند چون امام باید حفظ بشود و چیزی که مهم است اوست. و اینگونه رفتارها باعث می‌شود فقط آنهائی که حدّ اعلای شیعه هستند به این چهار نفر اعتقاد داشته باشند بنابراین عمومیت هم ندارد.

اینها یک خصوصیتی که داشتند خیلی آدم‌های صبور و خویشتن دار صبر و مقاومت در حد عالی و ممتاز چون کار بسیار مهم بود و دشمن در جهت دست یابی به امام می‌کوشید هر گونه ضعف و سستی از سوی نایب و سفیر خاص امام موجب می‌شود این حرکت واکنشی با بن بست مواجه شود. حالا عده‌ای از ابی سهل نوبختی (نوبختی از خاندان ایرانی هستند) اگر افتخار ایرانی‌ها را بخواهیم حساب بکنیم در زمان رسول خدا صلّی‌الله علیه و آله سلمان فارسی، در زمان امام عصر علیه‌السلام خاندان نوبختی‌ها هستند حسین بن روح که ایرانی است سومین وکیل خاص امام است و بسیار هم مورد وثوق و عنایت امام علیه‌السلام است این برای ما خیلی افتخار است. و جناب ابو سهل هم آدم مهمی است شاید تنه می‌زند به حسین بن روح.

عده‌ای از ابوسهل نوبختی پرسیدند چرا تو نایب خاص حضرت نشدی؟ و به جای تو ابوالقاسم حسین بن روح از ناحیه مقدسه متصدی منصب سفارت او شد؟ در پاسخ چه گفت؟ امام بهتر از هر کس می‌داند که چه کسی لایق این مقام است؟ یعنی خودش می‌داند کسی را انتخاب بکند من نباید برایش تعیین تکلیف بکنم. می‌گوید من شایستگی این کار را ندارم. چون من با دشمنان رفت و آمد دارم اهل مناظره هستم و با آنان مناظره می‌کنم اگر آنچه را که ابوالقاسم حسین بن روح درباره امام مهدی علیه‌السلام می‌داند، می‌دانستم شاید در بحث‌هایم با دشمنان آنگاه که جدال و لجاجت آنان را می‌دیدیم می‌کوشیدم تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه کنم. اگر من آن را می‌دانستم می‌گفتم و در نتیجه محل ملاقات او را برملا می‌ساختم یعنی امام را لو می‌دادم. اما اگر ابوالقاسم حسین بن روح امام را زیر عبای خود پنهان کرده باشد بدنش را با قیچی قطعه قطعه بکند تا امام را نشان دهد هرگز عبای خود را کنار نمی‌زند و امام را نشان نمی‌دهد.

 خصوصیات نوابّ خاص را گفتیم مهمترین آن اینکه اینها اهل کرامت‌اند، باید معجزه داشته باشند از خودشان ـ در مقام تقیه بسیار آدم‌های بالائی هستند و در مسئله صبوری و خویشتن داری بالا هستند. تقوا وثاقت مورد اطمینان بودن و این خصوصیاتی که شمردیم.

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: