در تقسیر نور آمده است؛
سرچشمه وسوسه، سه چیز است
الف) نفس و خواهشهاى نفسانى. «توسوس به نفسه»
ب) شیطان. «فوسوس لهما الشیطان»(اعراف، ۲۰)
ج) بعضى انسانها و جنّیان. «الّذى یوسوس فى صدور النّاس من الجِنّة والناس»(ناس، ۵ و ۶)
به این آیات توجه کنید؛
أَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِى لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ(۱۵)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ(۱۶)
ترجمه
مگر در آفرینش نخستین عاجزیم (تا از باز آفریدن شما در رستاخیز ناتوان باشیم)، بلکه آنان از آفرینش جدید در اشتباه و تردیدند.(۱۵)
و همانا ما انسان را آفریدهایم و هر چه را که نفسش او را وسوسه مىکند
مىدانیم و ما از شریان و رگ گردن به او نزدیکتریم (و بر او
مسلّطیم).(۱۶)
مفاهیم آیات
کلمه «عیینا» از «عى» به معناى عجز و ناتوانى، «لَبس» به معناى خلط و اشتباه و مشتبه شدن است.
«وسوسه» در لغت به معناى صداى آهسته است و در اصطلاح، کنایه از افکار ناپسندى است که بر فکر و دل انسان مىگذرد.
کلمه «ورید» از ریشه «ورود» به معناى رفتن به سراغ آب است. از آنجا که
این رگ، شاهراه گردش خون میان قلب و دیگر اعضاى بدن است، آن را «ورید»
گفتهاند.
براى ارشاد منحرفان، از هر شیوه صحیحى باید استفاده کرد. در آیات قبل نمونههایى از قدرت خداوند در هستى و نمونههایى از سرنوشت شوم کسانى که تکذیب مىکردند، بیان شد. این آیات، وجدان و عقل مردم را مخاطب قرار داده که مگر ما در آفرینش اول عاجز شدیم تا از آفرینش دوم بازمانیم.
مشابه جمله «نحن أقرب الیه من حبل الورید»، این آیه است: «انّ اللّه یحول بین المرء و قلبه»(انفال، ۲۴) خداوند میان انسان و قلب او حایل مىشود.
علم خداوند به امور ما به دو علت است
الف) چون آفریدگار ماست و خالق، مخلوق خود را مىشناسد: «الا یعلم من خلق»(ملک، ۱۴)،
«و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه»
ب) چون بر ما احاطه دارد. «نعلم... و نحن أقرب الیه من حبل الورید»
لذا علم خدا دقیق، گسترده و بىواسطه است.
ریشه شک در معاد دو چیز است
یکى اینکه خدا از کجا مىداند هر کس چه کرده و ذرّات او در کجاست؟
دیگر اینکه از کجا مىتواند دوباره بیافریند؟
این آیه به هر دو جواب مىدهد:
او مىتواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «ولقد خلقنا الانسان»
او مىداند، چون وسوسههاى نادیدنى را هم مىداند. «نعلم ما توسوس به نفسه»
پیامها
آفرینش هر موجود، گواه بر قدرت آفریدگار بر آفرینش مجدد آن است. اگر آفریدن اول ممکن بود، خلقت دوباره نیز ممکن است. «افعیینا بالخلق الاول»
در گفتگو با مخالف، کوتاهترین و رساترین کلمات را بکار ببرید. «افعیینا بالخلق الاول» (ممکن شمردن یکى و محال شمردن دیگرى تناقض است)
کافران، دلیلى بر انکار معاد ندارند، تنها شک و تردید است. «بل هم فى لبس من خلق جدید»
اگر مىخواهید عقیدهاى سالم داشته باشید باید وسوسهها را از خود دور کرده و نفس خود را اصلاح کنید. (انکار قیامت به خاطر آن است که خود را از وسوسهها پاک نکردهاید.) «بل هم فى لبس... و نعلم ما توسوس به نفسه»
علم و احاطه خداوند به بشر، در طول حیات اوست. «نحن أقرب الیه من حبل الورید»