*روح، شخصیت و نبوت پیامبر(ص) جلوه اسما و صفات خدا
استاد اخلاق حوزه های علمیه ادامه داد: پروردگار عالم خود را با ضمیر جمع در آیۀ شریفه «قل هو الله احد»، عنوان می کند در صورتی که خداوند یک نفر است؛ حال این سؤال پیش می آید پس چرا خداوند ضمیر جمع به کار برده است؟ در حقیقت پروردگار مهربان عالم در ارائۀ این مطلب یا در ساخت این حقیقت تمام اسما و صفاتش را به کار گرفته است. بر این اساس می توان فهمید پیغمبر چه کسی است. با همۀ تجلی اسما و صفاتم تو را فرستادم، یعنی بدرقۀ روح، شخصیت و نبوت تو در بین مردم همۀ جلوه های اسما و صفات من است.
*هدایت مردم توسط انبیاء به رضایت، مغفرت و رحمت خدا
وی گفت: پیامبر(ص) خطاب به انبیا می فرماید: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ» من با همۀ تجلی اسما و صفاتم شما را فرستادم برای اینکه دست مردم را بگیرید و نگذارید مردم جهنم بروند، مردم را به بهشت و به رضایت و به مغفرت و به رحمت من هدایت کنید.
*پیغمبر شاهد بر همه انبیا در روز قیامت است
وی پیامبر را شاهد بر تمام انبیا بیان و اظهار کرد: خداوند صد و بیست و چهار هزار نفر را در قیامت به عنوان شهید بر کل امت ها حاضر می کند «فکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِید» و تنها پیامبر را شاهد بر تمام انبیا وارد قیامت می کند. شاهد یعنی کسی که خودش حاضر در جریان بوده است حال اینکه پیغمبر شاهد بر همه انبیا در روز قیامت است، بدین معناست که پیامبر حضور روحی با تمام انبیای الهی داشته و کل عمر انبیا را مشاهده کرده که روز قیامت شهادت بدهد.
وی با بیان اینکه آن زمان که آدم به صورت خاک و گل بود و حتی اصلاً وجود نداشت و نبود، حضرت محمد(ص) وجود داشت، اظهار کرد: شاید این سؤال پیش بیاید که مگر می شود قبل از اینکه آدم به وجود بیاید، پیامبر وجود داشته باشد؟! بله، پروردگار به مریم می گوید: اکنون که این بچه به دنیا آمده، یهودیان کنار گهواره می آیند و به تو می گویند: «ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْء» پدرت که زناکار نبود، عمران را می شناختیم آدم پاکدامنی بود «وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا»(مریم، ۲۸) مادرت هم که با مردان نامحرم رابطۀ عملی نداشت، ما مادرت را هم می شناسیم، بچه را از کجا آوردی؟ جواب نده، بگو می خواهید بدانید من این بچه را از کجا آوردم از خودش بپرسید. یک مرتبه صدای روشن و صاف بچه از داخل گهواره درآمد «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ» من از حرام به دنیا نیامدم، من عبداللهم، «آتانِیَ الْکِتابَ» خداوند کتاب تورات را به من عطا کرده است.
*نور باطن و کمک خدا عامل پذیرش قرآن
مبلغ عرصه بین الملل گفت: این مسایل حقایق قرآن است که بسیاری از مردم و خارجی ها تحمل پذیرش آنها را ندارند چون نورانیت ندارند. کسانی که به راحتی قرآن را می پذیرند، هم نور باطن دارند و هم خدا کمک شان کرده که بپذیرند. خداوند در سوره توبه می فرماید: هر کاری کنید «وَ سَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُه» (توبه، ۹۴) همان وقت، منِ خدا و پیغبر می بینیم که چه کردید و همان عبادت و خیر است.
*پذیرش قیامت توسط منصفین، با دیدن پیامبر اکرم(ص)
وی تصریح کرد: وجود پیامبر(ص) نمایانگر قیامت است یعنی آن کسی که اهل انصاف هست، پیامبر را ببیند می فهمد که بعد از این دنیا قیامت وجود دارد. اخلاقت شاهد اخلاق خداست، گذشتت، امیدت، رحمتت، لطفت، برخوردت، همه شاهد اخلاق خداست؛ لذا پیامبر(ص) می فرماید: «من رآنی» هر کسی من را ببیند که بتواند درکم کند «فقد رأی الحق» خدا را دیده است. خداوند در سوره نسا آیه ۸۰ می فرماید: «کسی که از پیغمبر من پیروی کند از شخص من (خدا) پیروی کرده، «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه».
نویسنده کتاب ارزشمند «اوصاف اولیای الهی» ادامه داد: خداوند در سوره فتح آیه ۱۰ می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّه» کسانی که می آیند با تو پیمان می بندند بر دین و بر ثابت قدمی در دین و بر عبادت خدا و بر انفاق مال و بر اعطای جان، «إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّه» با من پیمان بسته است. «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُم» (انفال، ۲۴) از ما دوتا کسی حرف شنوی داشته باشد زنده می شود، یعنی بدون پیغمبرِ من همه مرده اند، میت هستند. به قول امیرالمؤمنین(ع) میتی که راه می رود و حرف می زند و می خورد، اما آدم نیست. شاهد همۀ وجود تو، شاهد بر من است، شاهد بر قیامت است، شاهد بر نظام خلقت است، شاهد بر وحی بودن قرآن کریم است.
*مهربانی پیامبر(ص) ظرف خالی کل جهانیان را پر می کند
انصاریان درباره دغدغه پیامبر برای نسل امروز، گفت: خدا می فرماید: مهربانی پیامبر(ص) ظرف خالی کل جهانیان را می تواند پر کند «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِین» (انبیا، ۱۰۷) فقط خدا می داند چقدر مهربان بوده است. فکر نکنید مهربان به مردم زمان خودش بوده، ما روایاتی داریم که پیامبر نسبت به مردم و مؤمنان بعد از خودش نیز دغدغه داشته است. پیامبر آنچنان محبت داشته که گاهی در مسجد نشسته بود، مردم دورش بودند، یک مرتبه بی اختیار می گفت: وای! آه! مثل کسی که خیلی فشار به او آمده. به او می گفتند: یا رسول الله چه شده؟ می فرمود: برای آنهایی که من را ندیدند و مؤمن به من هستند، برای آنها آه می کشم. گفتند آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: «اخوانی» برادرهایم هستند. گفتند: یا رسول الله ما چه کاره ایم؟ فرمود: اصحابید، شما اصحاب من هستید، آنهایی که من را ندیدند، آنها به من وابسته اند، من را قبول دارند، به من ایمان دارند، پیغمبری من را پذیرفتند، آنها برادرهای من هستند.
انصاریان به نمونه دیگری از مهربانی پیامبر(ص) اشاره و خاطرنشان کرد: در روایات داریم که شب معراج به پیامبر(ص) خطاب رسید: یا احمد می خواهی برگردی، اما انگار دلت می خواهد یک چیزی به من بگویی، بگو. گفت: خدایا فقط یک کلمه سؤال دارم، تو هم یک کلمه جواب بده. قیامت با امت من می خواهی چه کار کنی؟ خطاب رسید: نگران نباش، قیامت خودم از یک طرف و تو هم از یک طرف، امتت هم بین من و تو، طرفی که تو آنجایی که ایستادی، فقط بگو: امتی امتی! من هم جوابت را می دهم: رحمتی رحمتی! پیامبر که ناراحت ما بود، آرام شد.
منبع:تسنیم