به دستورات قرآن در اخلاق، رفتار، کردار و کسب و کار عمل کنید
وی ادامه داد: ذکر پروندۀ بسیار مفصل و مصادیق متعددی در قرآن و روایات دارد. یک معنای ذکر کل قرآن مجید است «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون» (حجر، 9) بدین معنا که دائم با قرآن زندگی کنید، دائم زندگی خود را با قرآن کریم هماهنگ کنید، به دستورات قرآن در اخلاق، رفتار، کردار و کسب و کار عمل کنید. یک مصداق ذکر در جلد اول کتاب شریف «کافی» از اهل بیت(ع) آمده که فرمودند: «نحن الذکر» ذکر الله ماییم، چون همۀ شئون اهل بیت(ع) یادآور پروردگار مهربان عالم است. اهل ذکر باشید یعنی مطیع و پیرو اهل بیت باشید.
ذاتی که عیب و نقصی ندارد، منبع کل کمالات و خیر مطلق می شود
استاد اخلاق حوزه های علمیه در مقوله ذکر، به یکی از اذکار نماز اشاره و خاطرنشان کرد: یکی از اذکار نماز «سبحان الله» است که گفتن آن هم در رکوع و هم در سجود واجب است، «سبحان الله» یعنی وجود مقدس پروردگار از هر عیب و نقصی پاک است، یعنی در حضرت او یک عیب و یک نقص وجود ندارد. ذاتی که عیب و نقصی ندارد، منبع کل کمالات و خیر مطلق می شود.
هر خیر و خوبی که به انسان می رسد از جانب خداست
مبلغ عرصه بین الملل گفت: شاید این سؤال برای برخی که اهل نماز هستند، پیش بیاید که چرا با اینکه به خیر مطلق خداوند اقرار می کنند در زندگی آنها مشکل، عیب و نقص وجود دارد؟! یک آیۀ قرآن جواب این مسئله را داده، در این آیه آمده است: بندۀ من! «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ» هر چه خیر و خوبی که به تو می رسد «فَمِنَ اللَّهِ» از سوی من است؛ چون آنجا عیب وجود ندارد که عیب به من اصابت کند، نقص وجود ندارد که به من برسد، هر چه از او صادر می شود خیر است، پس هر چه خیر و خوبی به انسان می رسد از جانب خداست. «و ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك» (نسا، 79) اما هر چه عیب و نقص و ضرر و زیان و خسارت و شرّ و بدی و بلا به انسان می رسد تولیدش کار خود اوست. انسان باید بگردد ببیند این گره ای که در زندگی او افتاده علتش چیست، چه عیبی، نقصی و کمبودی است و آن را درمان کند؛ آن وقت آن شرّ رد می شود و جایش را می دهد به خیری که خداوند به طرف او می فرستد.
هر چه عیب و نقص و مشکل هست ساخت کارخانۀ وجود خود انسان است
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه باید چگونه با مشکلات زندگی برخورد کرد؟ اظهار کرد: صدوق(ره) کتابی دارد به نام «علل الشرایع» که خیلی خواندنی و جالب است، کل این کتاب قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) و قال امیرالمؤمنین(ع) و قال الحسن(ع) و قال الحسین(ع) است یعنی از خودش یک کلمه در این کتاب حرف ندارد. در این کتاب به نقل از اهل بیت(ع) آمده است: هر چه عیب و نقص و مشکل است ساخت کارخانۀ وجود خود انسان است، خودتان را اصلاح کنید دیگر عیبی، نقصی و مشکلی در زندگی نمی بینید؛ اگر اعضای خانواده و اطرافیان برای شما مشکلی ایجاد کردند، این مشکل برای شما ابتلا و امتحانی الهی است، در این زمان هم باید تلاش کنید نمره قبولی از پیشگاه خداوند کسب کنید، باید متوجه باشید چگونه با مشکلاتی که دیگران برایتان می سازند برخورد کنید که نمره بگیرید. پروردگار عالم پیش آمدی خارج از وجود بنده اش برای بنده اش پیش نمی آورد مگر اینکه برایش پاداش گذاشته باشد.
هر انسانی ریشه مشکل و عیب را در درون خود شناسایی کند
نویسنده کتاب ارزشمند «عناصر شخصیت انسان» ضمن تأکید بر ریشه شناسی مشکل و عیب هر انسانی در درون خود، به نمونه ای اشاره کرد و گفت: به نقل صدوق(ره)، امام باقر(ع) می فرماید: دو برادر که مشکل داشتند، خدمت مسیح آمدند، امر شد به دعا کردن، اینها هم رفتند. یکی از آنها نیمۀ شب بلند شد و یک ناله ای زد و اتصالی به محبوب پیدا کرد و مشکل حل شد؛ اما یکی دیگر چهل شبانه روز دعا و گریه کرد و مشکل حل نشد. هر دو برادر پیش مسیح آمدند و گفتند: ما دو برادر چه فرقی با هم داریم؟ هر دو دین داریم، هر دو اهل نمازیم، هر دو اهل روزه ایم، چطور دعای برادرم یک شب مستجاب شد و من چهل شب است ناله می زنم خدا گوش به ما نداد؟ مسیح فرمود: من باید از خود خدا بپرسم. خدایا! دعای این چهل شبانه روز است چرا مستجاب نشده؟ خطاب رسید: مسیح این آدم در نبوت تو شک دارد، با این همه معجزاتی که داری هنوز می گوید این از جانب خدا پیغمبر هست یا ادعای خودش است؟ این قلبی که پر از آلودگی شک است صدایش به من نمی رسد که مستجاب کنم.
مبلغ عرصه بین الملل ادامه داد: رسول خدا در روایتی می فرمایند: «تخلقوا باخلاق الله» خدا بی عیب و نقص است، شما هم تا می توانید خودتان را از عیب و نقص خالی کنید. خداوند در سورۀ مبارکۀ روم می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّه» (روم، 30) هر انسانی را که من آفریدم، گِلش را بر مبنای بی عیب بودن و بی نقص بودن آفریدم، پاک وارد دنیا کردم، شما هم باید پاک خارج شوید. این میان مواظبت نمی کنید آلودگی پیدا می کنید، می توانید هم آلوده نشوید، نه اینکه معصوم شوید ولی در حد خودتان می توانید از خیلی از این آلودگی ها، عیوب و نقایص معمولی پاک شوید.
وی به ذکر دیگری اشاره و خاطرنشان کرد: یک ذکر دیگر، نماز است «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّه» (جمعه، 9) کوشش و سعی کنید به سوی ذکر الله حرکت کنید. کل پیکرۀ نماز طبق نگاه پروردگار ذکر است و خود نماز هم غیر از اینکه ذکر است، ایجاد ذکر هم می کند. موسی بن عمران(ع) جوان است و وارد کوه طور می شود، اولین بار صدای پروردگار را مستقیم می شنود «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي» این اولین حرفی است که موسی شنید، «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي»(طه، 14) در حقیقت اولین صدای پروردگار دربارۀ توحید و نماز است. «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» موسی بعد از توحید من، نماز را اقامه کن.
انسان با ذکر به فلاح می رسد
استاد انصاریان در پاسخ به اینکه چرا نماز این قدر مهم است؟
گفت: «لِذِكْرِي» چون نماز، گفتار با خداست. یک معنی ذکر سخن گفتن و معنی
دیگر توجه قلب می باشد لذا خود نماز هم یک ذکر است. انسان با ذکر همیشگی به
فلاح می رسد؛ فلاح یعنی موانع را برطرف کردن و رسیدن به حیات بی مرگ، عزت
بی ذلت، علم بی جهل و نعمت بی نقمت که این چهارتا برای اهل ذکر در بهشت
تحقق پیدا می کند. حیات بی ذلت و علم بی جهل خیلی واقعیات مهمی است که
پروردگار بر اساس ذکر به ذاکر می دهد.