20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 58 : 03
کد خبر : ۱۰۲۳۳۴
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۲:۱۶
حجت الاسلام سعیدی:
کارشناس مسائل مذهبی معتقد است جوامع اسلامی به دلیل فراموشی آموزه‌های مکتب امام صادق(ع) و مکتب وحی گرفتار نسخه‌های غربی شدند در حالی که توانایی استخراج سبک زندگی از این منابع وحیانی را داریم.
عقیق:امام صادق علیه‌السلام در عصر خود نهضت علمی‌‌ و مذهبی گسترده‌ای راه انداخت و عملاً مدینه را تبدیل به شهری علمی معرفتی کرد که در آن هزاران پژوهش‌گر مشتاق، در رشته‌‌های گوناگون و از ادیان و مذاهب مختلف از محضر آن امام استفاده می‌کردند. 

شهرت علمی ‌‌امام در سایر کشورها نیز چنان چشم‌گیر و زبانزد خاص و عام بود که از نقاط بسیار دور ‌‌برای کسب علم به مدینه و حوزه درس او می‌آمدند و از دریای بی کران علوم الهی امام بهره می‌بردند. حتی بسیاری از متفکران غیرمسلمان برای مذاکره علمی‌‌ با امام به خدمتش می‌‌ رسیدند و حضرت به میزان سطح درک و علمشان پاسخ می‌‌گفتند. 

برپایی جلسات مناظره با ادیان و مذاهب مختلف از روش‌هایی بود که امام صادق(ع)‌ در گسترش علم پیش گرفتند تا گوشه‌ای از علم بی‌کران اهل‌بیت وحی را در معرض همگان قرار دهند تا شاید از این طریق اهل حق را به صراط مستقیم الهی دعوت کنند. نگارش صدها نسخه کتاب در زمینه‌های مختلف علمی، معرفتی،‌ کلامی و فقهی در عصر امام صادق(ع)‌ و توسط شاگردان ایشان از دستاوردهای مکتب آن حضرت بود. 

متأسفانه در سده‌های بعد به ویژه در عصر دوران غیبت کبری آموزه‌های مکتب وحی و مکتب امام صادق(ع)‌ محدود به یکسری مباحث فقهی و کلامی آن هم در دایره فردی شد که قشر خاصی از جامعه را در بر می‌گرفت؛ لذا عموم جامعه از سایر دستاوردهای مکتب عترت(ع) دور ماندند. عدم رواج بایسته و شایسته سبک و روش زندگی عترت از جمله این چالش‌ها بود. این چالش آن زمان عمق خود را نشان می‌دهد که در عصر تکنولوژی و رسانه شاهد عدم ترویج این آموزه‌های حیات‌بخش از طریق رسانه‌های مکتوب و رسانه‌های جمعی هستیم. 

به این بهانه در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سعیدی، کارشناس مسائل دینی و کارشناس برنامه تلویزیونی سمت خدا نشستیم تا نظرات ایشان را درباره برخی ویژگی‌های عصر امام صادق(ع) و روش‌های تبلیغی و ترویجی آن حضرت در انتقال مفاهیم علمی و دینی جویا شویم. 

اهل‌بیت تا پیش از عصر امام باقر(ع) در محجوریت علمی قرار داشتند 

* در عصر امام صادق(ع)‌ شاهد گرایش حداکثری مسلمانان به سوی اهل‌بیت(ع) هستیم؛ علت این مسأله در چیست؟

عصر امام صادق(ع)‌ اوج فرقه‌های منحرف فکری و نیز اوج تضارب آرا بین ادیان بود. مباحثات علمی و کلامی در عصر امامین(ع) به اوج خود می‌رسد چرا که معتقدیم امام محمد باقر(ع)‌ شکافنده علوم بودند و باب علوم مختلف در این عصر باز شد. در آن زمان شبهاتی در بین مردم و اندیشمندان مطرح شد که تا قبل از آن به هیچ وجه مطرح نبود. این بزرگواران در این شرایط با تشکیل جلسات و مناظرات علمی در نهایت ادب و اخلاق به تمام سؤالات پاسخ می‌گفتند؛ از دیگر سو بنی امیه به قدری عرصه را بر مردم تنگ کرده بودند که راه گریزی نداشتند. این‌ مسائل در کنار یکدیگر باعث گرایش حداکثری مردم به سوی خاندان وحی شد. در حالی که اهل‌بیت(ع) تا پیش از آن در محجوریت علمی و شخصیتی قرار داشتند و به جز اطرافیان ایشان کسی وجاهتی برایشان قائل نبود؛ هرچند با این رفتارشان خود را از چشمه‌های زلال علم عترت(ع) بی‌بهره کردند. نتیجه بی‌توجهی مردم به امام حیّ بی‌بهره ماندن خودشان از علوم الهی است. حضرت زهرا(س) در پاسخ به جابر بن عبدالله که پرسید چرا علی(ع) حق خود را نگرفت، فرمود: ای جابر امام مثل کعبه است،‌ مردم باید سوی او بیایند نه او سوی مرد؛ یا جابِر مَثَلُ الإِمامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ اِذْ یُؤتی وَلایَأْتی». با این حال در طول تاریخ اسلام همواره شاهد کم‌توجهی مسلمانان به خاندان عترت(ع)‌ بوده‌ایم. شخصی داخل مسجد آمد و از ابن عباس درباره آیه‌ای از قرآن پرسید. ابن عباس پاسخ داد. امام حسین(ع)‌ که در گوشه‌ای ایستاده بود، فرمود پاسخ سؤال شما اینطور که ابن عباس می‌گوید نیست و پاسخ صحیح را فرمودند. مردی که سؤال پرسیده بود ناراحت شد و خطاب به امام حسین(ع) گفت اینجا عالم نشسته شما چرا صحبت می‌کنید؟! اما به خواست خدا از عصر امام محمد باقر(ع) شرایط تغییر کرد تا جامعه اسلامی یک بار دیگر احیا شود. 

مراجعات مسلمانان در عصر امامین(ع) به اوج خود رسید

از این جهت در تاریخ می‌خوانیم امام صادق(ع) در عرصه‌های مختلف علمی، کلامی و فقی 4 هزار شاگرد داشتند. اگر اهل مطالعه حدیثی باشید، می‌بینید که اکثر احادیث شیعه و بلکه 80 درصد روایات شیعه متعلق به امام محمد باقر(ع)‌ و امام صادق(ع)‌ است و این مسأله بدین خاطر است که همزمان با رشد نهضت علمی و معرفتی در عصر امامین(ع)، مراجعات مردم برای پرسش از مسائل علمی، فقهی، معرفتی و اخلاقی بیشتر شد. همان زمان کتب متعددی از سوی شاگردان امام صادق(ع) به نقل از آن حضرت منتشر شد. به عنوان نمونه یکی از این کتاب‌ها "توحید مفضل" است که با ترجمه "شگفتی‌های آفرینش" موجود است. این کتاب املای امام جعفر صادق علیه‌السلام بر مفضل بن عمر جعفی کوفی است. امام کتاب را در چهار جلسه و در چهار روز، از صبح تا ظهر بر مفضل املا کردند. آن حضرت در این کتاب با بیان شگفتی‌های آفرینش، به اثبات آفریدگار حکیم و دانا پرداخته‌اند. 

امام صادق(ع) با زبان علم و ادب با مردم برخورد می‌کرد

بنابراین یکی از ویژگی‌هایی که امام صادق(ع) از خود بروز دادند، بسط علم و تربیت شاگرد در علوم مختلف بود. حضرت با زبان علم به شبهات دینی پاسخ می‌گفت و به نشر معارف دینی می‌پرداخت. در عصر ما شهید مطهری به تبعیت از سیره امام صادق(ع) با زبان علم به شبهات پاسخ می‌گفت. ایشان مقالات خود را عمداً در مجله معلوم‌الحال "زن روز" منتشر می‌کرد. چنان با استدلال و منطق به مسائل پاسخ می‌پردازند که کسی را یارای مقابله علمی با ایشان نبود. 

امام صادق(ع) از فضای باز سیاسی در جهت نشر علم بهره جست

* چه مسأله‌ای باعث شد امام صادق(ع) در دوره خفقان بنی‌العباس اینچنین به تبلیغ دین بپردازند؟

 آغاز امامت امام صادق(ع) همزمان با اواخر حکومت بنی‌امیه و آغاز تشکیل بنی‌العباس بود. امام(ع) به واسطه باز شدن فضای سیاسی که به لحاظ درگیری امویان با عباسیان رخ داد، فرصت را برای نشست‌های علمی معرفتی و مناظرات علمی کلامی و تربیت شاگردان غنیمت شمردند. اینکه در دعای امام سجاد(ع) می‌خوانیم « أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِینَ بِالظّالِمِینَ؛ خدایا ظالمین را توسط ظالمین مشغول کن»، در عصر امام صادق(ع) مصداق پیدا کرد. پس از اینکه این جلسات گسترش یافت و امام(ع) تبدیل به یک چهره فراملی شد،‌ جلوگیری از فعالیت‌های ایشان دشوار بود. ضمن اینکه بنی‌العباس  با شعار «الرضاء من آل الرسول» به حکومت رسیدند. همین شعار بنی‌العباس گویای آن است که از بعد از شهادت امام حسین(ع) تا عصر امام صادق(ع) چقدر از مسلمانان با خاندان وحی آشنا شدند که اوج آن در عصر امامین(ع)‌ بود. پس تأثیر شهادت امام حسین(ع)، روشنگری‌های امام سجاد(ع)، بسط علم توسط امام باقر(ع) و امام صادق(ع) زمینه‌های لازم برای گرایش به سوی خاندان وحی را فراهم کرد تا حدی که در عصر امام رضا(ع) بر تعداد محبان اهل‌بیت(ع) با وجود آنکه از برادران اهل سنت بودند، بسیار افزوده شد. 

زیبایی‌های کلام عترت(ع) را در منابر بگوییم

* چه ویژگی‌هایی در کلام و رفتار امام صادق(ع) باعث جذب قلوب مردم می‌شد و ما چه استفاده کاربردی می‌توانیم از این روش‌ها داشته باشیم؟

همان طور که قبلاً اشاره کردم، مواجه با مردم بر اساس منطق، علم و در عین حال ادب و اخلاق. ضمن اینکه کلام اهل‌بیت(ع)‌ به خودی خود دارای حُسن و زیبایی است. ویژگی‌ای که خداوند مخصوص پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) کرده است. از این جهت در تاریخ می‌خوانیم ابوجهل گوش خود را می‌گرفت تا کلام پیامبر(ص) را نشنود. کلام خاندان وحی این قدر تأثیر گذار است. 

ما وظیفه داریم کلام اهل‌بیت(ع)‌ آنطور که شایسته است به مردم منتقل کنیم. اگر هیچ کاری نکنیم، اما همین کار را به درستی انجام دهیم،‌ مردم به سوی اهل‌بیت(ع) می‌آیند. امام صادق(ع) در روایتی فرمود: «لَو عَلمَ الناسُ مَحاسنَ كَلامِنا لَاتّبَعُونا؛ اگر مردم محاسن و زیبایی‌های کلام ما را بدانند، از ما تبعیت می‌کنند».  اگر منابر ما مانند آن زمان پر از وعظ شد تا از کلام عترت(ع) بگویند، امید اصلاح می‌رود. ابوحنیفه یکی از ائمه اهل‌ سنت که از شاگردان امام صادق(ع) محسوب می‌شد، جذب ویژگی‌هایی حضرت شده بود. او در نقل معروفی می‌گوید: «اگر دو سال شاگردی امام صادق را نمی‌کردم، هلاک می‌شدم؛ لولا السنتان لهلک النعمان». نام ابوحنیفه نعمان بود. 

اگر از نسخه‌های عترت(ع)‌استفاده نکنیم، برایمان نسخه‌های غربی می‌پیچند

احادیث اهل‌بیت(ع) گنجینه‌های عظیمی است که متأسفانه به طور بایسته استخراج نشده‌اند. اگر توصیه‌های علمی و معرفتی اهل‌بیت(ع) در جامعه را تعطیل کنیم و به آ‌ن‌ها بها ندهیم، برایمان نسخه‌های غربی و شرقی می‌پیچند. متأسفانه اکنون شاهدیم جوامع اسلامی دچار این چالش شدند در حالی که می‌توانیم سبک زندگی را از این منابع وحیانی استخراج کنیم. فلان فیلسوف یا دانشمندی که با خدا مشکل دارد برای ما سبک زندگی می‌گوید. نتیجه‌اش انحطاط جامعه است. وقتی من حرف به کسی بدهم که خدا را باور ندارد و صرفاً‌ دنیوی به مسائل می‌پردازد، چه توقعی از رشد و ارتقا باید داشته باشم؟ روایت «لَو عَلمَ الناس...»  باید آویزه گوش‌هایمان باشد. در عصر غیبت باید چگونه بهره ببریم از وجود مقدس امام(ع)؟ باید سراغ کسانی برویم که از ایشان بیشترین بهره‌ها را برده‌اند و از نور وجود ایشان بهره وافرتری برده‌اند. امروز به لطف خداوند ولیّ فقیه برای ما قرار داده شده است و ایشان برترین رواة حدیث است. وقتی به بصیرت،‌ صبر، استواری و شجاعت ایشان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم عادی نیست و باید از جای دیگری تفضلاتی صورت گرفته باشد چرا که نصرت‌های خداوند و امدادهای غیبی او مخصوص به دوران عترت(ع) نبود بلکه هرکس در هر زمان مبنایش را تقوا و عمل صالح قرار دهد،‌ خداوند به او تفضل می‌کند. 

احادیث اهل‌بیت(ع) گنجینه‌های عظیمی است که متأسفانه به طور بایسته استخراج نشده‌اند. اگر توصیه‌های علمی و معرفتی اهل‌بیت(ع) در جامعه را تعطیل کنیم و به آ‌ن‌ها بها ندهیم، برایمان نسخه‌های غربی و شرقی می‌پیچیدند. فلان فیلسوف یا دانشمندی که با خدا مشکل دارد برای ما سبک زندگی می‌گوید. نتیجه‌اش انحطاط جامعه است.

یکی از ویژگی‌های رهبر معظم انقلاب بصیرت است. کسانی که از کاروان حسینی(ع) عقب افتادند،‌ افراد ضعیفی نبودند بلکه بصیرت در لحظه نداشتند. یک وابستگی‌هایی در این بین وجود داشت. محبت داشتند، اما بصیرتشان کم بود. برخی بودند که محبت دنیایی‌شان بر محبت به عترت(ع) می‌چربید و این را متوجه نبودند تا زمانی که خداوند صحنه‌سازی کرد. خیلی آدم‌ها اینطور هستند. تصور می‌کنیم محبت‌مان در اوج قرار دارد‌، اما در صحنه‌ عمل مشخص می‌شود چه کاره هستیم. در حالی که حب باید با تبعیت همراه باشد آنجا که خداوند فرمود «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ...؛‌ ای پیامبر بگو اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید، در این صورت خدا شما را دوست خواهد داشت». اگر حب را در بند تبعیت و پیروی نکشیم، از مسیر چه بسا منحرف شویم. اگر منحرف هم نشویم،‌ بهره‌های لازم از معارف را نخواهیم برد و از کاروان به سوی ظهور باز می‌مانیم. بعید نیست که در آتش فتنه‌ها بیفتیم.

محبت به اهل‌بیت(ع)‌ را ابزاری برای تفرقه‌افکنی قرار ندهیم

* درد کسانی که مدعی‌اند محبت اهل‌بیت(ع)‌ را دارند، اما به خود اجازه اهانت به مقدسات مذاهب دیگر را می‌دهند، از کجا ناشی می‌شود؟

از همین عدم تبعیت. اگر بدانند امام صادق(ع)‌ با اخلاقیاتشان مخالفان خود را جذب می‌کردند، شاید دردی برایشان دوا کند. خداوند با اهل تقواست و کسانی گرامی‌اند که اهل اخلاقیات و تقواییات باشند. در آیه13 حجرات خداوند می‌فرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شما هستند». اتقی وقتی می‌گوییم، یعنی تقوا درجات دارد لذا باید در حد بالایی صاحب تقوا باشیم. 

اگر من از محبت اهل‌بیت(ع) در راستای تفرقه‌افکنی استفاده کنم، ندانسته دچار نفاق هستم. در این صورت محبت ابزاری برای نفاق است و باید به خداوند پناه برد. در این صورت چهره اهل‌بیت(ع) را نزد مردم دنیا مخدوش کردم و این بزرگ‌ترین خسارت است؛ این قدر هیئت رفتم و سینه‌زنی کردم،‌ صرف نفاق و تفرقه‌افکنی شد. خدایی نکرده مصداق این آیه از قرآن نشود که فرمود: «الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا؛ کسانی که سعی‌شان در دنیا در تاریکی بود در حالی که گمان می‌کردند سازندگی می‌کنند».

دشمن از طریق حوزه‌های علمیه نفوذ می‌کند

دشمنان نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم یعنی از طریق افراد نفوذی و از طریق نفوذ رسانه‌ای، سعی در شعله‌ور کردن آتش اختلافات دارند. حتی در حوزه‌های علمیه ما در طول تاریخ بارها نفوذ کرده‌اند و شاگردانی برای مکتب ابلیس پرورش داده‌اند. ساده کسی است که دشمن را ساده بگیرد. منافقان یا مجاهدان خلق گروهی بودند که در گروهشان افراد حزب‌اللّهی حضور داشتند. وقتی چهره این‌ها را نگاه می‌کنیم باورمان نمی‌شود در دل این‌ها نفاق باشد. 

اما برخی از روی جهالت دشمنی می‌کنند. در یکی از زیارتنامه‌های امام حسین(ع) در کامل‌الزیارات می‌خوانیم: «قَتلَ اللهُ امةً قَتلَتکُم بالأیدی و الألسُن؛ خدا بکشد کسانی که به دست و زبان تو را کشتند». پس هستند افرادی که با زبان‌شان موجبات قتل اهل‌بیت(ع)‌ را فراهم کردند و اکنون نیز اینگونه افراد با زبان‌شان چنان فتنه‌ای به پا می‌کنند که خاموش کردن آتش آن به سادگی میسر نیست. پس اگر ایمان به امام حیّ داریم،‌ اگر ایمان به امام عصر(عج) داریم، نباید کاری کنیم که با زبان‌مان فتنه‌انگیزی کنیم و کار را بر امام‌مان تنگ نکنیم.


منبع:تسنیم

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: