عقیق: در ضمن حدیثی طولانی که از رسول خدا(ص) وارد شده، آمده است:
اما دخترم فاطمه، او بانوی زنان جهانیان
از اولین و آخرین است. او پاره ی تن من است. نور چشم من، میوه ی دلم و همان روح من
است که در کالبدم قرار دارد. او حوریه ای انسان گون است. هرگاه در محراب عبادتش،
در پیشگاه پروردگارش می ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان می درخشد، همان گونه که
نور ستارگان برای ساکنان زمین درخشش دارد. خداوند به فرشتگان می فرماید: ای
فرشتگان من! نگاه کنید به کنیز من فاطمه،
که بانوی کنیزان من است و در پیشگاه من به عبادت ایستاده،رگ و پیوندش از ترس مقام
من می لرزد! او با دلش به بندگی و عبادت من روی آورده است. من شما را گواه می گیرم
که شیعیان و پیروانش را از آتش در امان قرار دهم.(1)
روزی رسول خدا(ص) فرمود: دخترم! دوست
داری، دعایی را به تو بیاموزم که هیچ کس آن را نمی خواند مگر آن که خوسته های او
تحقق بپذیرد؟
فاطمه(س) در پاسخ، عرض نمود:
پدر جان! چنین دعایی از دنیا و آنچه در
آن است، نزد من محبوب تر است.(2)
پیامبر(ص) پس از ازدواج امیرالمؤمنین(ع)
و فاطمه(س) و سپری شدن مراسم عروسی، از علی(ع) پرسیدند: همسرت فاطمه را چگونه
یافتی؟
امیرالمؤمنین(ع) پاسخ دادند:
خوب یار ویاوری است در اطاعت کردن از
خدا.(3)
پی نوشت ها:
1_(فاطمه الزهرا بجهة قلب المصطفی(ص)،
ص215، امالی شیخ صدوق، مجلس 24، ص 100)
2_(بحار، ج92، ص 404)
3_(نهج الحیاة، ص 223)
211008