نظام خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که اساس و زیرساخت واحدهای بزرگ اجتماعی بشری به شمار می رود. افرادی که روزی به عنوان فرمانروای مقتدر و سیاستمدار سترگ، و مدیر نیرومند، و مبتکر توانا در جامعه ظهور می کنند، و مسؤولیت های سنگین و خطیری را به عهده می گیرند، نظام خانواده و کانون گرم پدر و مادر تربیتگاه نخستین آنها است. رشد و شکوفایی این نظام محبوب و بی بدیل، مرهون شناخت و رعایت دقیق حقوق هریکی از اعضای آن نسبت به یکدیگر است، همانطوری که نظام های بزرگ اجتماعی، قوانین و حقوق خاصی خودش را در ارتباط با اداره واستحکام و رشد و بالندگی دارد، نظام خانواده نیز چنین است.
مهمترین رکن در نظام خانواده پدر و مادر، و زن و شوهر و فرزندان است که هرکدام از حقوق ویژه ای در ارتباط با یکدیگر برخوردار هستند، رعایت این حقوق، رشته های پربار نظام خانواده را مستحکم میسازد. تأمین شرایط زندگی شیرین و شایسته و ایجاد محیط سالم و امن محصول ایمان و اعتقاد زن و مرد به قانون دینی و عمل بر طبق آن میباشد.
نظامهای حقوقی مبتنی بر یک سلسله مبانی نظری خویش است و بر همان اساس، و متناسب با مبانی، منابع حقوقی طراحی میشود در این میان نظام حقوقی اسلام (که در برخی از کشورهای اسلامی اجرا میشود) نیز احکام حقوقی خود را از قرآن و سنت نبوی می گیرند. بیشتر این کشورها غالب احکام حقوق خانواده را بر مبنای آموزههای وحیانی قرار داده اند؛ در نتیجه قواعد و مقررات آنها بر گرفته از کتاب و سنت و دیگر منابع اسلامی است.
با وجود این که نهاد خانواده و روابط اعضای آن، همیشه مورد توجه جوامع بوده است، اما در عصر حاضر در مراکز علمی و پژوهشی و در دستگاه قانونگذاری کشورها اهمیت خاصی پیدا کرده است، تا آنجا که در سازمانهای بینالمللی نیز جای خود را باز کرده، قوانین متعددی برای آن تدوین شده، همایشهای متعددی برای آن برگزار شده و سازمانهای ویژه دولتی و مردم نهاد برای حمایت از حقوق خانواده تشکیل گردیده است. در این میان به سبب نگاه خاص نظام حقوقی غربی به موضوع خانواده وبه ویژه زن – حقوق خانواده به ویژه آنچه مربوط به زن و فرزندان است، در کانون توجهات قرار گرفته؛ و آنچه که مربوط به اسلام در این باره است، گاه با انتقادات مواجه شده و برای تغییر آن تلاشهای فراوان تبلیغاتی و قانونی تدارک دیده شده است.
ایجاد شبهات به حقوق خانواده در اسلام – به ویژه آنچه مربوط به زنان است – تا آنجا پیشرفته که برخی از اندیشمندان مسلمان را نیز تحت تأتیر قرار داده به گونهای که برخی از آنان محترمانه قوانین مربوط به خانواده را زمانمند دانسته و خواهان تغییر آن و هماهنگی با زمان و نظام حقوقی دیگردر این زمینه شده اند. ترسیم واقعی از چهره قوانین خانواده در قرآن، تبیین حکمتآمیز از حقوق خانواده از دیدگاه قرآن، توجه قرآن به حقوق متعادل در خانواده و اهمیت پیوند خانوادگی، پاسخ به شبهات در این عرصه و بیان ناکارآمدی نظریات رقیبان، رسالت این تحقیق است.
بحثهای مربوط به خانواده دارای دو بخش است: یک بخش مربوط به خانواده به عنوان یک نهاد و ماهیت جمعی است، که در آن سیاستگذاریها و حکمت احکام مورد توجه است. مثلا شکل نظام خانواده در اسلام و غرب و ماهیت تشکیل خانواده و اهداف و غایات آن در این دو نظام.
بخش دیگر در نوع روابط اعضای خانواده دیده میشود که خود بر دو قسم است: روابط طولی و روابط عرضی نوع روابط والدین و فرزندان از نوع روابط طولی است و نوع روابط زن و شوهر و برادر و خواهر در یک خانواده از نوع روابط عرضی است.
این نوع روابط در اسلام و احکام ناظر به آن، مبتنی بر بخش اول است؛ یعنی بر نوع نگاه اسلام به خانواده بنا گذاری شدهاست.
شبهاتی که در عرصه حقوق خانواده مطرح میشود، در واقع ناشی از نوع نگاه قرآن به نهاد خانواده است و دفع شبهات نیز باید با تبیین صحیح از بخش اول سامان یابد.
البته روشن است تحقیق ما محدود به قرآن است و شبهاتی که در این ارتباط ناظر به قرآن است، مورد توجه جدی خواهد بود و گاه به مناسبت به فتاوای فقها و روایات در موضوع فوقالذکر استناد خواهد شد.
منبع:مهر