وی افزود: به واسطه ده، پانزده سال کار در فضای هیأتی، تجربه خدمتگزاریهای مختلفی پیدا کردیم، مجموعه هیأت فاطمیون تا قبل از زلزله کرمانشاه نیز خدماتی در جهت رسیدگی به محرومین انجام میداده است مثل توزیع سبدهای کالا و خوراکی در بین نیازمندان اما بازگشت از زیارت اربعین سال 1396 مصادف شد با زلزله ای که در کرمانشاه رخ داد، در راه بازگشت از زیارت امام حسین (ع) اتفاقی افتاد که ما از آن خوشحال نبودیم اما این اتفاق بابی برای مقرب شدن و پیمودن یک سلوک اصیل و واقعی و همه جانبه بر روی ما باز کرد و سبب شد غیر از کارهایی که در سطح شهرستان گنبد کاووس انجام میدادیم به فضای بزرگتری قدم گذاریم و به مردم کرمانشاه برای التیام دردهای آنها کمک کنیم.
این مداح اهل بیت (ع) بیان داشت: منطقه سرپل ذهاب و روستای تپانی از جهت نظامی ویژگی خاصی داشته است؛ با شروع جنگ تحمیلی و خیانت بنی صدر این منطقه به دست عراقیها افتاد و این هموطنان گروگانهای دولت عراق شدند، در این جا این مردم برای اولین بار خانههایشان را از دست دادند اما بعد از اتمام جنگ این افراد بازگشتند و در مواجهه با ویرانههای به جا مانده از جنگ خانههای خود را از نو بنا نهادند.
وی اضافه کرد: متاسفانه به واسطه موضوعات مختلف و تهدیدات مرزی، سرمایهگذاریهای لازم برای توسعه کسب و کار اهالی این منطقه انجام نشدهاست و تا قبل از زلزله عموم مردم این منطقه به مشاغل کارگری، کشاورزی و دامداری مشغول بودند. به عبارت دیگر اهالی این منطقه قبل از زلزله هم (از این حیث که به آنها رسیدگی نمی شده است) زلزله زده بودند.
جعفری مداح هیأت فاطمیون گنبد اظهار داشت: همان طور که عدهای از شهدا با خون خودشان این خط را در ارتفاعات بازی دراز نگه داشتند. در این زمان احساس کردیم که باید ما هم بهنوبه خود و بهعنوان کسانی که دل در گرو خون شهدا و ارزشهای انقلاب دارند و در جستجوی کربلای زمان خودشان بودند تا بتوانند وظیفه خود را برای نسلی که شیرودیها و همدانیها را ندیدند و تحت تاثیر بمباران تهاجم فرهنگی قرار گرفتند موقعیت مناسبی فراهم گشته تا به این وظیفه خود جامه عمل بپوشند.
وی تاکید کرد: هیأت فاطمیون گنبد با توجه به این که در داخل روستای تپانی نیازهای بسیار حیاتی و ضروری وجود داشت، تمام فعالهای فرهنگی و ان جی او ها و هیأتها و مسئولین استان سطح استان گلستان را برای برگزاری همایش جمع کرد و پویشی مردمی با نام خورشید نو به راه انداخت، در این همایش عزیزانی مثل حاج حسین یکتا و فرهاد صفری (از ساکنان تپانی که فرزندش در زیر آوار در بغل مادرش زنده ماند و مادر این کودک جان خودش را فدای فرزندش کرد) را دعوت کردیم که مستقیما با مردم شهر گنبد کاووس صحبت کنند بدین ترتیب شالوده خدمترسانی به مردم روستای تپانی با راه اندازی طرح خورشید نو بنا گذاشته شد.
این مداح اهل بیت (ع) بیان داشت: یکی از علتهای ویژهای که ما روستای تپانی را برای خدمترسانی انتخاب کردیم، این بود که این عزیزان از اهل سنت بودند و ما تجربه سالها زندگی با برادران اهل سنت را در منطقه گنبد کاووس داشتیم و احساس میکردیم این تجربه به ما کمک میکند تا به صورت راحتتری با این مردم ارتباط برقرار کنیم و بعد از این که از این جا بازگشتیم، به همراه جمعی از بچههای کادر هیأت، با عزیزان هیأتهای دیگر و دوستانی که اعلام آمادگی کرده بودند در زمینه شرایط منطقه و نقشه راه فعالیتهای شایسته انجامِ در این روستا، صحبت کردیم.
وی خاطرنشان کرد: در خلال این صحبتها با این عزیزان به آنها متذکر شدم تا زمانی که شما نیایید و مصیبت و آسیب زلزلهزدگان را از نزدیک نبینید، انگیزه مناسب برای کار در این منطقه برای شما ایجاد نمیشود. در سفر دوم تعداد 20 نفر از اهالی گنبد کاووس به این جا آمدند و روستای تپانی را از نزدیک مشاهده کردند و با اهالی این روستا صحبت کردند. این کار سبب شد که رابطهای خوبی هم در منطقه پیدا کنیم در این سفر بود که دهیار و اعضای شورای روستا را دیدیم و اهالی گنبد کاووس با مسئولین و اهالی روستا به صورت مستقیم ارتباط گرفتند.
این مداح اهل بیت (ع) ضمن تشریح چگونگی خدمت رسانی به مردم روستای تپانی اظهار داشت: فرمهایی را برای دریافت اطلاعات اهالی روستا طراحی کردیم که به وسیله آنها بتوانیم نیازهای ضروری این عزیزان را یادداشت کنیم و هر هفته چند نفر در زمینه عمرانی و چند نفر به صورت کادر درمانی به این روستا اعزام میشدند و خواهران هم به صورت مستمر برای انجام کارهای فرهنگی به این روستا اعزام میشدند. نهایتا در پانزده فروردین ماه جشنوارهای با عنوان اختتامیه فاز اول کمک به روستای تپانی برگزار کردیم.
وی افزود: با توجه به این که خانههای این روستا از بین رفته بود، خانمها دچار افت روحی و افسردگی شدید شده بودند و یکی از تقاضاهای آقایان این بود که خانمها را در جایی جمع کنید که از شوک بعد از زلزله بیرون بیایند و به زندگی برگردند. از سوی دیگر حوصلهای برای پدر و مادران باقی نمانده بود که با بچهها بازی کنند، به همین جهت نیاز به نیروهای کمکی احساس میشد تا این بچهها را سرگرم کنند. این نوجوانان به نوعی در این سن تجربه بزرگسالانشان را در جنگ تحمیلی تکرار میکردند، به عبارت دیگر این نوجوانان با از صفر شروع کردن زندگی، تجربه پدران خود را به صورت دیگری تکرار میکردند.
این مداح اهل بیت (ع) بیان داشت: کار دیگری که در روستای تپانی انجام گرفت این بود که برنامههای خاصی را به صورت مجزا برای کودکان، آقایان و خانمها ترتیب دادیم. به عنوان مثال برای کودکان این روستا، جشنها و کلاسهای هنری ترتیب دادیم و برای دختران این روستا کلاسهای مجسمهسازی و گوبلن بافی را برگزار کردیم و برای پسران هم مسابقه فوتبال و مسابقات دیگری برگزار کردیم. برنامه پخش فیلم را هم برای آقایان و خانمها و فرزندانشان به صورت مستمر ادامه دادیم.
وی اضافه کرد: برای خانمها برنامهای ترتیب دادیم که غذای خانواده خود را در جمع دیگر خانمها و به صورت عمومی پخت کنند، صرف نظر از این که استمرار روزانه این کار سخت بود، این کار نکته ظریف دیگری داشت و آن این که وقتی زن غذای خانه خودش را خودش طبخ میکرد، تاثیر زیادی در روحیهاش می گذاشت لذا ما تصمیم گرفتیم در قالب مسابقات آشپزی و پختن کیک و دسر این مساله را القا کنیم که شما به عنوان مادر و پایه خانه باید خودتان را پیدا کنید تا بقیه اعضای خانه بتوانند خودشان را پیدا کنند.
وی افزود: فقط با آوردن کانکس به این روستا نمیشد بین اهالی روستا و بچههای هیأت رفاقت ایجاد کرد چون این کار فقط یک کمک بود و ما نیاز به اعتماد دو طرفه برای پیشبرد برنامههای خدمترسانی خود داشتیم. ما نیاز داشتیم کاری کنیم که ارتباط عاطفی میان ما و اهالی این روستا ایجاد شود تا اثر بخشی برنامههای ما نسبت به این عزیزان بیشتر شود.
این مداح اهل بیت (ع) اظهار داشت: مجموع فعالیتهایی که در این روستا انجام شد، بر اساس این مساله بود که این مردم چه چیزی را دوست دارند به عنوان مثال مردهای این روستا بسیار دوست داشتند که در این جا والیبال بازی کنند. به همت اهالی روستا و بچههای هیأت زمین فوتبال متروکهای که در روستا قرار داشت را برای انجام مسابقات ورزشی احیا کردیم، ما با کمک همدیگر آهن خریدیم و دروازهها را جوش دادیم و تور گرفتیم و برای اهالی روستا جام فوتبال برگزار کردیم و به آنها مدال دادیم.
وی خاطرنشان کرد: این مساله در روحیه جوانهای این منطقه تاثیر بسزایی داشت و باعث شد در کارهای عمرانی این روستا به ما مدد رسانند و شاهد یک کمکرسانی دو طرفه میان بچههای هیأت فاطمیون گنبد و اهالی این روستا شدیم. هدف ما از کمکرسانی به اهالی این روستا این بود که آنها خودشان را پیدا کنند؛ برای این کار از همان ابتدا به آنها گفتیم که اگر ما 30 درصد کار را با پیش بردیم، شما باید هفتاد درصد مابقی کار را پیش ببرید، این در حالی بود که بچههای هیأت ما به تنهایی هم قادر بودند این کارها را انجام دهند اما با این کار می خواستیم که مردم هر چه سریعتر از شوک زلزله خارج شوند.
این مداح اهل بیت (ع) در انتهای سخنانش اظهار داشت: مشکل ویژه
اهالی روستای تپانی، نداشتن زمین به علت رانش زمین قبلیشان بود، مکان قبلی
این روستا محیط بسیار کوچکی بود که اگر اهالی این روستا دوباره می خواستند
در آن جا خانه بسازند هم برای دامداری جا نداشتند و هم این که جایی برای
اضافه شدن خانوادههای جدید به این روستا وجود نداشت فلذا زمین و مرتع
جدیدی برای مکان روستا در نظر گرفته شد که با کمک مسئولین ملکیت این زمین
به اهالی روستای تپانی تعلق گرفت تا تپانیِ تازهای شکل بگیرد. به امید این
که تمام کودکانی که در این جا درس می خوانند به دانشگاه بروند و متخصص
شوند و به درد مردم این منطقه بخورند.