آدم تشکیلاتی یعنی آن کسی که در راه وَلّی هرچه میتواند انجام دهد و کار را به کسی دیگر وانگذارد؛ "اَشهدُ اَنَّک لَم تَهِن و لَم تَنکُل ..." [یا عباس] شهادت میدهم که تو در راه نصرت سیدالشهداء ع هیچ سستی نکردی و کار به کسی واگذار نکردی.
عقیق:راستی عباس(ع) که بود که کسی مثل حسین بن علی(ع) همو، که همه عالم از مُلک و مَلکوت به وجودش محتاجند، به وجود او محتاج بود؟ "یا اَخی، أنتَ صاحبُ لِوائی و إذا مَضَیتَ تَفرقَ عَسکَری؛ ای برادرم تو صاحب پرچم منی، اگر تو بروی سپاه من از هم خواهد پاشید".
قمر بنی هاشم چه جایگاهی در منظومه اندیشه و عمل اباعبدالله(ع) داشت که با شهادتش فرمود اِنکَسَر ظَهری؟ جز آن که عباس یک شخص نبود، او به مثابه یک نقش بود از این رو حدیث انکسارِ حسین روضه تشکیلاتی بود؛ برای عاشورا شناسان و بیان این حقیقت که اگر حسین هم باشی باز به عباسها برای پیشبرد مسیرت محتاجی و بی عباسهای پای کار و بصیر، هم سازمان حسینی دچار تشتت میشود و هم کمر رهبر استوار آن میشکند.
این سنت، همیشه در تکرار است "حسین(ع) نمیتواند نقش عباس را ایفا کند، نه عباس که نقش حبیب را که آن ذبیح الله پاس پیکر حبیب ابن مظاهر نیز قامتش خم شد: "لَمّا وَقَعَ حَبیب علی الاَرض ؛بانَ الانکسار..."حسین(ع) برای گفتمانسازی و تشکیلاتسازی به عباس و حبیب نیاز داشت چه آنکه این دو بزرگوار از ابتدای شروع نهضت او فعالانه به یارگیری، مباحثه، مذاکره، تبلیغ و هر آنچه در هر لحظه عمل درست و به هنگام بود، پرداخته و خیمه این دو مأمن و محل اجتماع و تواصی یاران حضرت ثارالله(ع) بود. آدم تشکیلاتی یعنی آن کسی که در راه وَلّی هرچه میتواند انجام دهد و کار را به کسی دیگر وانگذارد؛ "اَشهدُ اَنَّک لَم تَهِن و لَم تَنکُل ..." [یا عباس] شهادت میدهم که تو در راه نصرت سیدالشهداء(ع) هیچ سستی نکردی و کار به کسی واگذار نکردی.