عقیق به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت (ع) منتشر می کند

اشعار ویژه شهادت حضرت مسلم(ع)

به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت سفیر حضرت سیدالشهدا (ع) حضرت مسلم بن عقیل عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند
سرویس شعر آیینی عقیق: به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت سفیر حضرت سیدالشهدا (ع) حضرت مسلم بن عقیل عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند:


یوسف رحیمی:

شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌كس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت

در نگاهش كوفه‌كوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهایی‌اش یاور نداشت

بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت

می‌چكید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی
نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت

سنگ‌ها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت

روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت

سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت

محمد ارجمند:

کارش میان معرکه بالا گرفته بود
‏شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود

تنها میان مردم بیعت‌فروش شهر
‏انبوه کینه دور و برش را گرفته بود

دلواپس غریبیِ امروز خود نبود
‏اما دلش به خاطر فردا گرفته بود

دیدی که از ارادت دیرینهٔ حسین
‏یک کوفه زخم در بدنش جا گرفته بود

با سنگ، پای بیعت او مهر می‌زدند
‏باور نكرد... از همه امضا گرفته بود

این شهر خواب بود و ندانست قدر او
‏هر شب برای مردمش اِحیا گرفته بود

جرمش چه بود؟ نسبت نزدیک با علی
‏آن شعله‌ها برای همین پا گرفته بود


اعظم سعادتمند:

با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر
اینجا نیا،دیگر نداری خانه در این شهر...

یادم می‌آید تا کجاها کیسه‌ای نان را
می‌برد آن شب‌ها علی بر شانه در این شهر

وقتی تمام مردمانش عاقل‌اند ای عشق!
پیدا نخواهی کرد یک دیوانه در این شهر

آواره، گشتم کوچه‌ها را یک یک اما نیست
جز طوعه هرگز قامتی مردانه در این شهر

هرکس که روزی نامهٔ یاری برایت داد
شد نیزه‌دار لشکر بیگانه در این شهر

دورت بگردم! بادهای شام آوردند
انگار با خود قحطی پروانه در این شهر

این نامه از مسلم به دستت می‌رسد اما
کشتند او را ناجوانمردانه در این شهر



ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین