۱۳ خرداد ۱۴۰۳ ۲۶ ذی القعده ۱۴۴۵ - ۳۷ : ۲۲
- واکنش آیت الله رئیسی به شعر صف اول+فیلم
- نغمه ساز / نوبت دوم/ مروری بر آثار ماندگار حاج سیدمحمد جوادی
- علت علاقه ویژه زنجانی ها به آیت الله رئیسی/ اخلاص و صفای باطن ایشان مشهود بود
- ولایت پذیری محض و پیگیری امور مردم از بارزترین ویژگی های رئیس جمهور شهید بود
- نغمه ساز / نوبت اول/ مروری بر آثار ماندگار حاج حیدر توکلی
یکی از شیوه های صحیح تربیت، معرفی الگوهای کامل تربیتی است. در تربیت نیروهای انسانی با توجه به الگوهای کامل، یادگیری آسان می گردد و تربیت شونده دارای سرمشق بوده از هرگونه ذهنی گرائی و سرگردانی نجات پیدا می کند، از این رو رسول گرامی اسلام (ص) برای تربیت سیاسی جامعه، و تربیت نفوس آماده، در روایات گوناگون امام علی (ع) را به عنوان «سرمشق» و «الگوی کامل انسانیت» معرفی کرد. که به برخی از آنها اشاره می شود:
عقیق:حضرت علی (علیه السلام) محبوبترین بندگان
* ترمذی روایت کرد از سفیان بن وکیع، و او از عبیدالله بن مالک که او گفت:
روزی نزد پیامبر (ص) مرغی بریان شده بود،
پس پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند:
اللهمَّ ائتنی بِاحبَّ خَلقِکَ اِلیکَ یَاکلُ مَعی هذا الطّیرَ.
( پروردگارا! محبوبترین خلق را به خود نزد من بیاور تا با من از این مرغ بخورد.)
ناگاه علی (علیه السلام) آمد و با رسول خدا در آن سفره هم نشین گردید.
* ابوالعباس، سهل بن سعد و بُرَیده اسلمی و ابوسعید خدری و عبدالله بن عمر و عمران بن حصین وهمه ی آنها به یک معنی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در روز خیبر فرمودند:
لاُعطینَّ الَّرایهَ عَذاً رَجلاً یُحبُّ الله و رسولهُ و یُحبهُ الله و رسُولُهُ، لیَسَ بفَرارٍ و یَفتح اللهُ علی یَدَیهِ.
( فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خداوند و رسول هم او را دوست می دارند، فرار کننده نیست و خداوند به دست او فتح و گشایش می کند).
آنگاه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را خواند، در حالی که علی (علیه السلام) چشم درد، داشت.
پس پیامبر (صلّی الله علیه و آله) به دو چشم علی (علیه السلام) آب دهان زد و پرچم را به دست او سپرد، که خداوند به دست علی (علیه السلام) فتح و ظفر را میسر کرد.
این حدیث را همچنین ابوهریره و سعد بن ابی وقاص و سلمه بن اکوع روایت کرده اند.
مسلم روایت کرد از قتیبه بن سعید، و او از یعقوب، یعنی «ابن عبدالرحمن قاری» و او از سهیل، و او از پدرش و او از ابوهریره، که گفت:
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در روز خیبر فرمودند:
لاُعطینَّ هذه الرّایهَ رَجُلاً، یُحبُّ اللهُ و رسولهُ یفتحُ اللهُ علی یدیهِ(1)
( پرچم را به دست مردی خواهم داد که خداوند و رسولش او را دوست می دارد و به دست او فتح و ظفر می دهد).
خلیفه دوم گفته است:
من امیری و فرمانروائی را دوست نداشتم، مگر در آن روز به امید آن که برای فرماندهی نهائی در جنگ خیبر خوانده شوم.
پس رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) علی بن ابیطالب (علیه السلام) را فرا خواند و پرچم را به او سپرد و فرمودند:
اِمشِ و لا تَلتَفِت حَتّی یفتحِ اللهُ علیکَ
( روان شو و به این سو و آن سو نگاه مکن تا اینکه پروردگار بر تو فتح و ظفر دهد.)
پس علی (علیه السلام) اندکی روان شد و آنگاه ایستاد و به این سو و آن سو نگاه نکرد، سپس از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) پرسید: با آن مردم با چه چیزی جنگ کنم؟
پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند:
«قاتلهُم حَتی یَشهَدُوا أن لا الهَ الا اللهُ و انَّ محمداً رسولُ اللهِ فَاذا فَعَلُوا ذلِکَ فَقَد منَعُوا مِنکَ دِماءَهُم و اموالهُم بحقَّها و حِسابُهُم عَلَی اللهِ »
( با آنها جنگ کن تا شهادت دهند که الهی جز خداوند نیست،
و محمد رسول خداست،
و چون این کار را انجام دادند، ریختن خون و مال های خود را از تو حفظ کرده اند، مگر آنکه بحق باشد و حساب آنها بر عهده ی خداست.)
* ترمذی روایت کرد از قتیبه، و او از حاتم بن اسماعیل، و او از بکیر بن مسمار، و او از عامر بن سعد بن ابی وقاص، و او از پدرش، که او گفت:
معاویه بن ابی سفیان به سعد امر کرد و گفت:
چه چیزی ترا باز داشت که ابوتراب را دشنام دهی؟
سعد گفت:
اما تا زمانی که بیاد میاورم سه چیزی را که پیامبر (صلّی الله علیه و آله) درباره ی او گفته است، هرگز او را دشنام نخواهم داد،
و برای من داشتن یکی از آنها از مالکیت استران و شتران محبوب تر است.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در یکی از جنگ ها علی (علیه السلام) را جانشین خود قرار داده بود.
پس علی (علیه السلام) به او فرمودند:
ای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) مرا بر زنان و کودکان جانشین می کنی؟
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به او فرمودند:
اَما تَرضی اَن تَکونَ مِنی بِمنزلهِ هارونَ مِن مُوسی، اِلاّ أنهُ لا نبیُّ بَعدی.
( آیا راضی نیستی که برای من بمنزله ی هارون از برای موسی باشی؟
جز اینکه پس از من پیامبری نخواهد بود.)
و شنیدم از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) که در روز خیبر می فرمودند:
لَاُعطِینَّ الرّایهَ رَجُلاً یُحِبُّ اللهَ و رسُولُ و یُحبُّهُ اللهُ و رَسُولُهُ.
(پرچم را به دست مردی خواهم داد که خدا و رسول را دوست می دارد و پروردگار و رسول هم او را دوست می دارند.)
سعد گفت:
پس ما به پرچم یورش بردیم ولی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: علی را بخوان.
امام علی (علیه السلام) نزد او آمد، در حالی که چشم درد داشت، پس پیامبر (صلّی الله علیه و آله) به دو چشم او آب دهان زد و پرچم را به دست او سپرد که خداوند به او فتح و پیروزی عطا فرمود.
و سوم وقتی که این آیه نازل شد:
تَعَالوا نَدعُ أبناءَنا واَبناءَ کُم...
(پس بگوئید بیایید بخوانیم پسرانمان را و پسرانتان را...)
پس رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ، علی (علیه السلام) و فاطمه (س) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) را فرا خواند و فرمودند: اللهمَّ هوُلاءِ اهلَ بَیتی
( پروردگارا اینان خانواده ی من هستند)
- ارشاد مفید ص 57 -و- اعلام الوری ص 62-و- بحار الانوار ج 21 ص 214 -و- صحیح بخاری ج 5 ص 171 -و- صحیح مسلم ج2ص 360.
211005