۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۲۲
عقیق: عزاداری برای امام حسین علیه السلام مساله ای است که سوالات بسیاری درباره آن مطرح می شود؛ یکی از این سوالات این است که آیا عزادارى براى امام حسین علیه السلام، در زمان امامان علیهم السلام سابقه دارد؟
در اینجا تنها به ذکر نمونه هاى اندکى از آنچه که در تاریخ نقل شده، بسنده مى کنیم:
۱. عزادارى بنى هاشم در ماتم سیدالشهدا علیه السلام:
از امام صادق علیهالسلام چنین روایت شده است: «پس از حادثۀ عاشورا، هیچ بانویى از بانوان بنى هاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانه هیچ یک از بنى هاشم دودى که نشانۀ پختن غذا باشد، بلند نشد تا آنکه ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعۀ خونین عاشورا پیوسته اشک بر چشم داشته ایم»(۱)
۲. عزادارى امام سجاد علیهالسلام:
حزن امام سجاد علیهالسلام بر آن حضرت به صورتى بود که دوران زندگى ایشان، همراه با اشک بود. عمدۀ اشک آن حضرت بر مصایب سیدالشهداء علیه السلام بود و آنچه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا که وقتى آب مى آوردند تا حضرت میل کند، اشک مبارکشان جارى مى شد و مى فرمودند:
چگونه بیاشامم؛ در حالى که پسر پیامبر را تشنه کشتند؟(۲)
و مى فرمود: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به یاد مى آورم، (بغض گلویم را می فشرد و) گریه ام مى گیرد.»(۳)
امام صادق علیهالسلام به زراره فرمودند:
«جدم على بن الحسین علیهالسلام هرگاه حسین بن على علیهالسلام را به یاد مى آورد، آن قدر اشک مى ریخت که محاسن شریفش پر از اشک مى شد و بر گریه او حاضران گریه مى کردند».(۴)
۳. عزادارى امام محمد باقر علیه السلام:
امام باقر علیه السلام در روز عاشورا براى امام حسین علیه السلام مجلس عزا برپا و بر مصایب آن حضرت گریه مى کردند. در یکى از مجالس عزا، در حضور امام باقر علیه السلام، کمیت شعر مى خواند. وقتى به اینجا رسید که: «قتیل بالطف...»، امام باقر علیه السلام گریه زیادى کرده، فرمود:
«اى کمیت! اگر سرمایه اى داشتیم در پاداش این شعرت به تو مى بخشیدیم؛ اما پاداش تو همان دعایى است که رسول خدا ص دربارۀ حسّان بن ثابت فرمود که همواره به جهت دفاع از ما اهلبیت علیهم السلام، مورد تأیید روح القدس خواهى بود.»(۵)
۴. عزادارى امام صادق علیهالسلام:
امام موسى کاظم علیه السلام مى فرماید: «چون ماه محرم فرا مى رسید، دیگر پدرم خندان نبود؛ بلکه اندوه از چهرهاش نمایان مىشد و اشک بر گونهاش جارى بود، تا آنکه روز دهم محرم فرا مى رسید. در این روز، مصیبت و اندوه امام به نهایت مى رسید. پیوسته مى گریست و مى فرمود: امروز، روزى است که جدم حسین بن على علیه السلام به شهادت رسید».(۶)
۵. عزادارى امام موسى کاظم علیه السلام:
از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «چون ماه محرم فرا مى رسید، کسى پدرم را خندان نمى دید و این وضع ادامه داشت تا روز عاشورا؛ در این روز، پدرم را اندوه و حزن و مصیبت فرا مى گرفت و مى گریست و مى گفت: در چنین روزى حسین را - که درود خدا بر او باد - کشتند».(۷)
۶. عزادارى امام رضا علیه السلام:
گریه امام رضا علیه السلام در حدى بود که فرمود: «همانا روز مصیبت امام حسین علیهالسلام، پلک چشمان ما را مجروح نموده و اشک ما را جارى ساخته است».(۸)
دعبل خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد. آن حضرت دربارۀ شعر و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام کلماتى چند فرمودند؛ از جمله اینکه: «اى دعبل! کسى که بر مصایب جدم حسین علیه السلام گریه کند، خداوند گناهان او را مى آمرزد.» آنگاه حضرت بین حاضران و خانواده خود پرده اى زدند تا بر مصایب امام حسین علیه السلام اشک بریزند.
سپس به دعبل فرمودند: «براى امام حسین علیه السلام مرثیه بخوان که تا زنده اى، تو ناصر و مادح ما هستى؛ تا قدرت دارى، از نصرت ما کوتاهى مکن». دعبل در حالتى که اشک از چشمانش مى ریخت، قرائت کرد:
أفاطم لوخلت الحسین مجد لا و قد مات عطشانا بشط فرات
صداى گریه امام رضا علیه السلام و اهلبیت آن حضرت بلند شد».(۹)
۷. عزادارى امام زمان علیه السلام:
بنابر روایات، امام زمان علیه السلام در زمان غیبت و ظهور، بر شهادت جدّشان گریه مى کنند. آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سیدالشهدا علیه السلام عرضه میدارند:
«فلئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرک المقدور و لم اکن لمن حاربک محارباً و لمن نصب لک العداوة مناصبا فلاَنْدُبنّک صباحا و مساء و لابکین لک بدل الدموع دما، حسرة علیک و تأسفا على ما دهاک؛ (۱۰) اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و دور ماندم از یارى تو و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم، هم اکنون هر صبح و شام بر شما اشک مى ریزم و به جاى اشک، در مصیبت شما خون از دیده مى بارم و آه حسرت از دل پردرد بر این ماجرا مى کشم.»
در سوگ تو، با سوز درون مىگریم از نیل و فرات و شط، فزون مىگریم
گر چشمۀ چشم من، بخشکد تا حشر از دیده به جاى اشک، خون مىگریم(۱۱)
پی نوشت:
_________________________________
۱. نگا: امام حسن و امام حسین، ص ۱۴۵.
۲. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۴۵.
۳. خصال، ج ۱، ص ۱۳۱.
۴. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۰۷.
۵. مصباح المتهجد، ص ۷۱۳.
۶. امام حسن و امام حسین، ص ۱۴۳.
۷. حسین، نفس مطمئنة، ص ۵۶.
۸. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴.
۹. همان، ج ۴۵، ص ۲۵۷.
۱۰. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۰.