حکایتی خواندنی از شیخ حسین انصاریان
گرگ، بچه ها را زد و بعد هم هر چهار پنج تا را غروب جلو انداخت و برد، پشت دیوار انداخت و خودش روى دیوار نشست و به من نگاه كرد و چشمش پر از اشك شد كه من شرمنده و خجالت زده هستم.
کد خبر: ۶۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۰
تحت عنوان ديوان مسكين
این اثر فوق العاده ارزشمند حاصل 50 سال تتبع عرفانی و ادبی استاد فرزانه و عالم ربانی علامه انصاریان می باشد و با مقدمه و تصحیح شاعران نامی کشور آماده چاپ گردید و به میمنت ماه مبارک رمضان توسط انتشارات دارالعرفان منتشر گردید.
کد خبر: ۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۸