نیمه شبی سرد زمستانی در حالی که برف بشدت میبارید و تمام کوچه و خیابانها را سفید پوش کرده بود از ابتدای کوچه دیدم که در انتهای کوچه کسی سر به دیوار گذاشته و روی سرش برف نشسته است.
کد خبر: ۶۷۷۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۳
آن مرد مبلغ 30 تومان بابت اجرت دوخت پیراهن به پدرم داد. شیخ رجبعلی، پول را نگرفت و گفت: «من هیچ دخل و تصرفی در این اجرت ندارم؛ چون به وعده خود عمل نکرده و پیراهن شما را در وقت مقرر تحویل ندادهام.»
کد خبر: ۶۵۷۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹