خاطره - صفحه 259

پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
خاطره

خاطره فرزند سردار باقرزاده از فرزند شهید مغنیه

آخرین بار، همین دو هفته پیش بود که موقع خداحافظی بغلش کردم، خواستم بهش بگم «جهاد» چقدر نوربالا می‌زنی، چقدر بوی شهادت میدی اما بغض گلوم رو گرفت، فقط گفتم تو رو خدا مراقب خودت باش.
کد خبر: ۴۵۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

در محضر بزرگان/رجبعلی خدا را امتحان کرد

«در ایام جوانی (حدود 23 سالگی) دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه‌ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می‌تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن.
کد خبر: ۴۵۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷

  • پربازدید ها
  • تازه ها