در محضر بزرگان/
بعد از چند لحظه پولی برایش آوردند و گفتند: «کار امروز شما، کار بسیار پسندیده ای بود.» بعد که پول را شمرد، دید همان مبلغی است که امروز در حرم به دوستش داد.
کد خبر: ۴۵۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
آخرین بار، همین دو هفته پیش بود که موقع خداحافظی بغلش کردم، خواستم بهش بگم «جهاد» چقدر نوربالا میزنی، چقدر بوی شهادت میدی اما بغض گلوم رو گرفت، فقط گفتم تو رو خدا مراقب خودت باش.
کد خبر: ۴۵۸۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱