قدری صبور، ای تن تبدار کربلا !
سمانه رحیمی از شاعران جوان کشورمان همزمان با ماه محرم شعری را سروده است.
عقیق:سمانه رحیمی از شاعران جوان کشورمان همزمان با ماه محرم شعری را سروده است.
عشقی مرا به کرببلایت کشانده است
عشقی که از ازل به دل من نشانده است
نام حسین و راه پر از راد مردیش
راهی که جاودانه ترین راه مانده است
عشقی که از عصاره ی آزادگی پراست
عشقی که هیچ تازه دلی را نرانده است
وقتی که بانگ «هل من ...» و«هیهات» شد به پا
آغاز شد قیام ، کسی جا نمانده است ؟
قدری صبور، ای تن تبدار کربلا !
آقا هنوز روضهی باران نخوانده است
سیراب میشوی تو پس از یک قیام سرخ
دستی به روی دامن تو خون چکانده است
گویا که محشری شده بر پا و سر نوشت
شیپور رستخیز قیامت دمانده است
مرغ دل و کبوتر جان های خسته را
گویا صدای پای ستوران پرانده است
وای از کسی که با دل جلادگونهاش
گل را به روی خار مغیلان دواندهاست
عشق است باور همه ی آنچه شد فدا
دنیا چو اسب و عشق چنینش رمانده است
این عشق تا ابد به جهان لطف میکند
هر جا شکسته بغض و زبان نوحه خوانده است
منبع:فارس