۲۴ دی ۱۴۰۳ ۱۴ رجب ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۰۱
وی افزود: تذکره نیز به این معناست که انسان از این عالم خاکی برنخواسته و وطن او جای دیگری است. ما از عالم "ألَست" آمدهایم. در یک موطنی خدای متعال همه ما را احیا و ایجاد، سپس با ما گفت وگو کرد. خودش را به ما نشان داد، خود ما و باطن ما را به خودمان نشان داد. ما را شاهد بر خودمان قرار داد. «أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ».
آیتالله جوادی آملی با تأکید بر اینکه بخش سوم دین تذکره است، ادامه داد: این بدان معناست که یادآوری اینکه شما چنین عالَمی را گذر کردهاید.کمی اگر به خودتان بیایید یادتان خواهد آمد که ذات اقدس إله از شما در روز ألَست تعهد گرفته است. برای اینکه خداوند یک حرفی در عالم ألست نگفته که انسان فراموش کند. خداوند این را در جان انسان حک کرده است که فراموش نمیشود. هیچ ممکن نیست از درون درون کسی نام خدا گرفته شود. بعضی از انسانها در بلاد کفر بعضی هم در بلاد ایمان به دنیا خواهند آمد. هیچ یک از شما در قیامت نمیگوید خداوندا تو بر ما حجتی اقامه نکردی و ما در دنیا در محیط کفر گذراندهایم. خداوند نام مبارک خودش را درون ما حک کرده است که کسی نتواند بهانه بیاورد. درون ما نام مبارک خداست.
انبیاء یادآور میثاق الهی
وی بر اساس فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) یکی از وظایف انبیاء را یادآوری
میثاق الهی که در فطرت بشریت است معرفی کرد و افزود: بر اساس
فرمایشات نورانی امیرالمومنین(ع) در خطبه اول نهج البلاغه متوجه
میشویم انبیا معدنشناسند و تلاش و کوشششان معدنکاوی از درون ماست. یاد
خداوند درون همه ماست و این کار انبیا که درون ما را به ما یادآوری میکنند
به عنوان تذکره نام برده میشود. علوم دینی در این سه بخش تلاش و کوشش
میکند.کتاب و حکمت را فرا میگیرد، هم تزکیه میشود، هم مبدأ و مقصد خودش
را می فهمد.
آیتالله جوادی آملی تلاش و کوشش انبیا را در
راستای تعلیم کتاب و حکمت و تطهیر نفس و تذکره نفس معرفی کرد و گفت: این
تذکره به ما کمک میکند که بفهمم و یادم بیایید که من از جای دیگری آمدهام
و این حرفها را قبول و باور کردم و الان باید پای تعهدم بایستم. ذات اقدس
إله فرمود یک عده چون خدا را فراموش کردند، خودشان را گم کردند.
قرآن ما را دعوت به حیات ابدی میکند
وی افزود: من تعجب میکنم، مردم خودشان را گم میکنند، نمیداند کجاست و
از کسی نمیپرسد و دنبال خودش نمیگردد. ما وقتی به قرآن مراجعه میکنیم،
بهشت و این موارد اهداف میانی است. اهداف اصلی- که اگر ما به آن رسیدیم این
اهداف میانی هم به ما داده میشود- این است که به ما حیات بدهد. این حیاتی
که جامعه جاهلی دارد، میخورد و میخوابد، حیات واقعی نیست، حیات قرآنی
این است که انسان جهان را از منظر توحید ببیند، فرمود «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا یُحْیِیكُمْ؛
چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست (یعنی ایمان) دعوت
کنند اجابت کنید». اگر انسان یکی از این سه راه را نداشته باشد قرآن او را
زنده نمیداند.